اين داستان چيزيه كه هميشه بهش فكر مي كردم. منضورم اينه كه من همش فكر مي كردم اگه جايه اون هرزه بودم چي كار ميكردم. همش تويه ذهنم مي چرخيد پس تصميم گرفتم اين كتابو كه داستان فن دومه لوييه رو بنويسم. البته به روشي كه من دوست دارم. من اينجا خودمو به جايه برايانا گذاشتم. البته اسمم اينجا فاطمه نيست-_-
اسمم اينجا انجلاس. و خب خودتون بخونيد به بينيد من اگه جايه برايانا بودم چي كار مي كردم ❤❤❤❤❤
YOU ARE READING
if i'was Briana
Fanfictionبرگه ازمايشو رويه ميز كوبيدم و به خودم فحش دادم. همش تقصير خودته انجلا همش تقصير خوده لعنتيته. من با اين بچه چي كار كنم اصلا اين بچه كيه. لعنتي. لعنت به هرچي كلاپه لعنتيه.