اونا از خونه خارج شدن و سوار ماشین هری شدن
لویی:"امم،هری تو گفتی که به رئیستون میگی که من مردم،خب حالا هم میتونین همینکارو بکنین،بهش بگین که من مردم..."
زین:"خفه شو"
لویی:"این عادلانه نیست، شما دارین زندگیمو به گند میکشین!"
نایل:"واسه یه دقیقه هم که شده مثله دخترای پریود رفتار نکن"
لویی به نایل نگاه کرد
نایل:"چیه؟"هری از آیینه جلوی ماشین به لویی که سمت عقب نشسته بود نگاه کرد
هری:"با جوجه موافقم
میدونی چیه آقای پنگوئن،زندگی تو این باند مثله یه میدونه مین هست،کافیه یه جا پاتو اشتباه بزاری و بعد..."زین:"بوم!"
هری:"میفهمی منظورم از کار اشتباهی انجام دادن چی.."
نایل حرفشو قطع کردنایل:"هی،چقدر گیرم میاد رفقا؟"
زین خندیدزین:"پسر همین که زندت میزاریم کلی بهت لطف میکنیم"
نایل با همون خنده جوابش رو داد
که هری یهو سریع ترمز کردیه موتور جلوش نگه داشت که باعث شد ترمز کنه،
و یه پسر که یه عینک دودی به چشم داشت و یه کافشن چرم مشکی پوشیده بود سوارش بود
نایل:"اوه،دیر کردی لیام!"پوزخند زد
اون دقیقا روبه روشون ایستاده بود
این صحنه دقیقا مثله،مثله دوئل یه ماشین و یه موتور بود،خنده دارهلیام دو کلتشو طرفه ماشین نگه داشت
لیام:"بزارید بیاد پایین"
زین:"اوه حتما!"
لیام بدون معطلی شروع کرد به شلیک کردن
پسرای توی ماشین برای سلامت جونشون سرشون رو پایین آوردناون به شلیک کردن ادامه داد تا اینکه خشابش تموم شد
زین:"همین بود پسر؟!"زین به هری نگاه کرد،اون میدونست هری چقدر روی ماشینش حساسه،و دروغ نگفتم اگه بگم اون نگرانه لیام نبود،ممکن بود هری اونو به بدترین شکل ممکن بکشه
هری:"میکشمت..."زیر لب گفت و دره ماشین رو باز کرد و پیاده شد
هری:"تو به چی حقی؟"
لیام گردنشو کج کرد
فقط صدای موتور بود که سکوت بینشون رو میشکست
هری داد کشید و سمت لیام رفت،اما قبل از اینکه بهش برسه لیام دور زد و ازش دور شد
هری سریع سمته ماشین رفت و سوار شد
نایل:"هی اون لیامه،حریفش نمیشی."
هری:"خفه شو"با تمام سرعت میروند
لویی از ترس سفید شده بود و چیزی نمیگفت
هری:"نه،نه گمش کردم؟"
زین سرشو به علامت تایید تکون داد
سرعتش رو کم کردنایل از فرصت استفاده کرد و سریع در ماشین رو باز کرد و پرید بیرون
زین:"هی"!نایل توی خیابون قل خورد،سعی کرد بلند بشه
لیام از یه کوچه درومد و جلوی پای نایل نگه داشت و نایل سریع سوار شد
هری سریع دنده عقب رفت و دور زدزین:"لعنت!"
هری:"هممم،که گفتی حریفش نمیشم آقای هوران؟"
گفت و بهشون رسید،پاشو رو پدال گاز فشار داد و باعث شد که به پشت موتور برخورد کنه
نایل جیغ کشید و محکم از پشت لیامو بغل کرد
یه ضربه ی خیلی محکم بهش زد که باعث شد موتور بیفته
زین:"لعنتی تو که نمیخای بکشیشون؟"هری جوابش رو نداد و ماشین رو نگه داشت
یه ماشین دیگه جلوشون نگه داشت
یه زنه میان سال از ماشین پیاده شد_"خدای من،اونا زخمی شدن"
نایل سعی کرد بلند شه ، دستش رو روی سرش گذاشت
به هری نگاه کرد
نایل:"توی وحشی عوضیه..."
چشمش به لیام افتاد
نایل:"اوه خدای من لیام!"
لیام حرکتی نمیکرد
هری یقه ی نایل رو گرفت و اونو توی ماشن انداخت
زین:"من میبرمش بیمارستان"
هری:"اون عوضی باید بمیره!"
زین:"خودم میبرمش"زین تفنگش رو دراورد و اون زن رو تحدید کرد
زین:"اوه بانوی زیبا،میتونم ماشینتون رو قرض بگیرم?"اون زن با ترس سرش رو معنیه تایید تکون داد
زین:"خوبه!"
YOU ARE READING
Dangerous love (L.S)
Fanfiction"بکشش هز" هری با دستای لرزونش تفنگ رو سمت لویی نشونه گرفت... "منتظر چی هستی؟!" "م..من،نمیتونم..." "وات د فاک؟چرا؟!" "چون من،من...من دوسش دارم!؟"