من نا امیدم. بیشتر از هر لحظهای توی زندگیم چون تنها امید زندگیم رفت.
اما دقیقا وقتی که فکر میکردم آخرشه. عکس تو روی صفحهی گوشیم اومد.
گوشی رو سمت گوشم گرفتم و برای اینکه باور کپم واقعی هستی گفتم.
_زین؟
برای چند دقیقه صدای نفس زدنت از پشت تلفن اومد. تا اینکه گفتی
_میشه دوسم داشته باشی؟
YOU ARE READING
would you love me?
Fanfictionمیشه عاشقم باشی؟ هشدار: این فن فیک شامل صحنههاییست که شاید زیام هارتتون رو به درد بیاره :))))) مطمئن شید که همه رو باهم میخونید ؛)