🔞part18🔞

1.4K 173 8
                                    

سلام به همگی
این قسمت smut هستش و هر کی دوست نداره میتونه نخونه

(مگه میشه شما اسمات نخونین اخه... اونی که اولین اسماتشه لطفا نخونه چون چندشش میشه)
این قسمت و یکی از دوستام برام نوشته که متاسفانه واتپد نداره تا تگش کنم
امیدوارم خوشتون بیاد
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○

درک استایلز و آروم روی تخت گذاشت
بدنش و بالا کشید و تیشرتش و از تنش در آورد
درک مدتها بود منتظر این لحظه بود
سرش و توی گردن استایلز فرو کرد و شروع کرد به مکیدن
دلش می خواست لاو بایت بزرگی روی گردنش درست کنه
همین جوری پایین رفت و بوسه های خیس گذاشت وقتی به زخمای روی تن استایلز رسید دست نگه داشت
چشماش اشکی شد ولی استایلز در گوشش نجوا کرد
-اشکال نداده درک...اونا تا چند روز دیگه اثری ازشون نمیمونه
درک آروم روی زخم استایلز و بوسید و پایین تر رفت
کمرش و صاف کرد و پیراهن خودشم دراورد
دوباره روی استایلز خیمه زد و بوسیدش
تمام بدنش و لمس کرد و به سمت پایین رفت
شلوار استایلز و از پاهاش دراورد
دستش و روی پاهای استایلز کشید
روی قسمت ران پاش و بوسید و باعث شد استایلز ناله بکنه
درک از روی تخت بلند شد و شلوار خودشم دراورد
دوباره روی تخت برگشت
کنار استایلز دراز کشید و گردنش و آروم گاز گرفت
استایلز خندید
این دفعه نوبت استایلز بود
چرخید و روی درک دراز کشید
شروع کرد گردنش و میک زدن
چند دقیقه بود به لاو بایت خودش نگاه کرد و لبخند زد
ولی خیلی زود اثرش رفت
استایلز غر زد
درک بلند خندید و دستش و بین مو های استایلز برد
-مثلا من گرگینم...باید زود خوب بشم
استایلز روی درک نشست
-قبول نیست برای من جاش میمونه ولی برای تو نه
درک دوباره بلند خندید
دستش و روی کمر استایلز گذاشت تا وقتی که درک بلند میشه استایلز نیفته
درک نشست و پیشونیه استایلز و بوسید
اتاق تاریک بود و فقط یه ذره از نور آواژر خونه رو روشن کرده بود
درک به سختی صورت استایلز و میدید
لباش و آویزون کرده بود تا نشون بده ناراحته
درک لبای استایلز و محکم بوسید
درک دست خودش نبود اون شکلی شدن استایلز وحشیش کرده بود
با یه حرکت دستش و روی کمر استایلز گذاشت و چرخوندش
حالا استایلز زیر بود و درک رو
درک بدن خودش و بالا کشید و صورتش و رو به روی صورت استایلز برد
-مطمئنی می خوای من به فاکت بدم
-اگه الان بگم نه باز فرقی به حالم نمیکنه...چشمای قرمزت توی تاریکی درخشان تر شده
درک تازه متوجه شد اختیارش دست خودش نیست چشماشو باز و بسته کرد تا به حالت عادی برگرده
-خب این تقصیر تو بود...چرا این قدر با نمک و جذابی
درک سرش برد زیر گردن استایلز و گازش گرفت
-خب فسقلی...نگفتی به فاکت بدم؟؟
استایلز دستش و دور گردن درک انداخت و بدن خودش و بالا کشید
-خیلی خیلی محکم....نباشه ها...آروم به فاک بده
درک خیلی محکم لب های استایلز و بین لب هاش گرفت و بعد از چند ثانیه ول کرد
-متاسفم...باید خیلی محکم به فنا بری....اگه اینو نمی خواستی چرا سراغ گرگینه اومدی؟؟
-نمیشه برای من یه هاپو کوچولو باشی
درک خندید و بلند شد و عقب رفت
دستاش و باز کرد و شروع کرد به تغییر کردن
تبدیل به گرگ کامل شد و دوباره روی تخت پرید
-هی هی من پشیمون شدم...آدم شو...آدم شو....این هاپو کوچولو نیست ...خیلی بزرگه...من با این چی کار کنم...زود باش... ترجیح میدم دیک یه آدم و پشتم حس کنم
درک دوباره به حالت انسانیش برگشت
-هی تو به چی فکر کردی.‌..‌که به عنوان یه گرگ بکنمت
-هی اصلا من پشیمون شدم...تو خیلی بدی
استایلز سعی کرد بلند بشه که گیر دستای درک افتاد

درک استایلز و دوباره روی تخت خوابوند و رفت سمت باکسترش
باکسترش و کشید پایین
بالاخره به چیزی که می خواست رسید
شروع کرد برای استایلز ساک زدن
صدای ناله های استایلز بلند شد
ناله هاش درک و وحشی تر میکرد
درک سرش و بلند کرد و اومد بالا تر
انگشتش رو بلند کرد و برد سمت دهن استایلز
-این برای خودت پس خوب خیسش کن
-پس قراره واقعا درد ناک باشه
-نه عشقم...اگه خیلی دردت اومد فقط بگو تا دردت و بگیرم
-فک کنم فهمیدم چرا یه گرگینه انتخاب کردم
استایلز دهنشو باز کرد و انگشتای درک و بلعید
زبونش و دور انگشتش کشید
درک دستش و بیرون کشید و استایلز و برگردوند
-آماده ای
-اوهوم
درک دستش و نزدیک سوراخ استایلز برد
آروم روی ورودیش کشید
استایلز آه بلندی گفت
درک انگشت وسطش و آروم وارد کرد
صدای آه گفتن استایلز دوباره بلند شد
دستش و خیلی آروم عقب جلو کرد
وقتی استایلز عادت کرد دومی و سومی و باهم وارد کرد
استایلز جیغ آرومی کشید
درک دستش و تکون داد
انگشتاش و بیرون کشید
لپ های باسن استایلز و از هم باز کرد و به سوراخش نگاه کرد
توی تاریکی هم باز و بسته شدنش مشخص بود
درک سرش و برد پایین و روی باسن استایلز و بوسید
ولی به همین راضی نشد و محکم گازش گرفت
صدای جیغ استایلز بلند شد
ولی درک با دستش روی باسن استایلز کوبید
باسنش قرمز شده بود
همین باعث شد درک دلش بخواد روش و بماله
آروم ماساژش داد
-معذرت بیبی...الان خوبی؟؟
استایلز نفس نفس میزد
-آره‌...بسهjust fuck me
درک باکستر خودشم دراورد
خم شد و روی ورودیه استایلز زبون کشید
استایلز تنش لرزید
دیکش و تنظیم کرد
-می خوام بکنمت...آماده باش
بعد آروم خندید
یه هویی تا نصف خودش و فرو کرد
استایلز از درد سرش و بلند کرد و عقب برد
-آرومتر
درک دستش و روی لپ باسنش گذاشت و یه ذره دردش و گرفت
-خوبه؟
-اوهوم
خم شد و رفت در گوشش
-این فقط نصفش بود
-چی؟نه...نه...نه
درک ناگهان تمام دیکش و وارد کرد که استایلز جیغ بلندی زد
درک دستای استایلز و گرفت و پشت کمرش نگه داشت تا تکون نخوره
آروم عقب جلو میکرد
ناله های استایلز خیلی بلند بود حتی بینش به سایز درک فحش میداد
درک نقطه ی حساسه استایلز و پیدا کرد
حالا ناله های از روی درد تبدیل به ناله های لذت شده بود
-آه...آه...درک من نزدیکم
درک خم شد و دیک استایلز و مالش داد
بعد از چند بار بالا پایین کردن هردوشون باهم اومدن
-اوه چه گندی زدیم...کی ملافه عوض میکنه؟
-استایلز واقعا بعد از اولین سکسمون داری درباره ی ملافه حرف میزنی
-خب چندشه
-خیلی خب تو برو خودت و تمیز کن تا من ملافه رو عوض کنم
-تو فکر میکنی من میتونم راه برم
درک خندید و استایلز و بلند کرد و رفت سمت حمام
استایلز و توی وان گذاشت و آب گرم و باز کرد
-شانس آوردی جیمی گفت میشه به زخمات آب زد
-اوه وگر نه من باید تا یه مدت دیگه مثل یه تیکه کثافت اینور و اون ور میرفتم...واقعا شانس آوردم
هر دوشون خودشون و شستن و درک ملافه رو عوض کرد
روی تخت دراز کشیدن
استایلز خیلی زود خوابش برد
درک کل شب به صورت استایلزش نگاه میکرد
حالا مطمئن بود اون فقط مال خودشه

dreamWhere stories live. Discover now