1

3K 367 151
                                    

اواخر قرن ۱۹، انگلستان-لندن- آزمایشگاه شخصی پورفسور آدامز.

پروفسور آدامز چند بار عصاش رو به زمین کوبید تا اون جمعیت کوچیک رو ساکت کنه پشت میکروفن سرفه ای کرد و همگی همونطور سر جاهاشون ایستادند و منتظر آغاز نطق پروفسور موندن. هیچ یک از افراد اون جمع که تعدادشون به سی نفر هم نمی رسید دل تو دلش نبود که بدونه که برای چی همه اینجا جمع شدن و به این مهمانی سری دعوت شدن.
"آقایون..."
پروفسور آدامز شروع کرد
"مطمئنم همه مایلید بدونید علت دعوتتون به اینجا چی بوده و چه چیزی باعث شده این محفل کوچیک از همه دانشمندان و جانور شناس های جهان اینجا دور هم جمع بشن...جواب این سوال رو بزودی میفهمید اما قبلش باید بهتون هشدار بدم خودتون رو برای بزرگترین شگفتی زندگی تون آماده کنید."

لوییس تاملینسون جوان ترین فرد اون‌جمع به پدرش مارک نگاه کرد که اونم‌مثل خودش با کنجکاوی تمام منتظر ادامه حرف های پورفسور آدامز بود.

"آقایون تماشا کنید که کاوشگران ما حین تحقیق در آب های آزاد دریای شمال چه موجودی رو کشف کردن..."
پرده ای که جسم بزرگ و استوانه ای شکلی رو میپوشوند به اشاره دست آدامز توسط کارکنانش کنار زده شد و در یک آن همه ی اون افراد رو در بهت فرو برد.
عده معدودی جلوی دهنشون رو با دست پوشونده بودن و با چشمای گرد به اون استوانه پر از آب و در واقع موجودی ک داخلش بود نگاه میکردن و بقیه ک کنجکاو تر و سریع الانتقال تر بودن مثل لویی و پدرش بسرعت فاصله شون رو طی کردن و دور تا دور اون آکواریوم استوانه ای جمع شدن.
لویی نمیتونست چیزی رو که میبینه باور کنه...یه پسر وحشت زده وسط اون آب شناور بود یه پسر وحشت زده خیلی زیبا که مثل ماهی دم داشت و روی اون رو پولک های براق سبز رنگ پوشونده بود...به همون اندازه که این غیر واقعی و غیر قابل باور و افسانه ایه ،اون درست جلوی چشماشون بود،حقیقی،زیبا و سردرگم ...یه پری دریایی که جلوی دیدگان شوک زده همه اونها داشت وسط آکواریوم شنا میکرد و هیچ راهی وجود نداشت که بشه منکر این حقیقت شد و اهمیتی نداشت چقدر با منطق و شنیده ها و دانایی لویی و بقیه اون دانشمند ها در تضاد و مغایرت باشه.

"نگاه کنید...خوب نگاه کنید و کوچکی خودمون رو در برابر عظمت گیتی در یابید. انسانی که برای قرن ها در خشکی و دریا کند و کاوید و تحقیق کرد،با وجود اینهمه ابزار مدرن و پیشرفته تا به امروز نتونسته بود کوچکترین ردی یا حتی مدرکی مبنی بر اثبات وجود این جانور بی نظیر داشته باشه."

پردفسور آدامز در حالی که به جمع در شوک فرو رفته دور آکواریوم نزدیک میشد اینو گفت‌.

"چطور پیداش کردید؟؟"
مارک تاملینسون اولین سوال کننده بود.

"به گمانم این پری جوان از روی کنجکاوی یا ماجراجویی از زادگاه و محل زندگیش دور میشه و بعد هم که خیلی اتفاقی گرفتار تور کشتی تحقیقی ما میشه."

Ocean is your eyes[L.S]Where stories live. Discover now