سلطنت، مقام ، ثروت ،کاخ ،نامزدی ... همه ی مسئولیتایی که رو سرش ریخته بودن و ترجیح میداد حداقل خواب آرومی داشته باشهولی انگار قرار نبود حتی خوابشم با اختیار خودش باشه
_شاهزاده ... دوک ... سرورم
پیشخدمتش با ملایم ترین لحن ممکن حینی که پرده های مخمل اتاقو کنار میزد حرفاشو به زبون میاورد تا مبادا خلق شاهزاده تند بشه
زن میدونست هر وقت شاهزاده به اختیار خودش از خواب بیدار نشه کل روز رو قراره روی خود اون زن غر بزنه
پسر غلتی تو تختش زد و با حس اشعه های نور خورشید چشماشو با پشت دست مالید و اخمی روی صورتش نشست
قبل از بیرون اومدن از تخت دمپاییای ابریشمیش زیر پاهاش قرار داده شدن و سمت حموم حرکت کرد
خمیازه ای کشید و با دیدن زن مسن که پشتش حرکت میکرد با اخم سمتش برگشت
_ بزرگ شدم ... خودم میتوانم انجامش دهم
زن بلافاصله سرشو پایین انداخت و چشمی گفت
پسر به هیچ عنوان از زندگیش ناراضی نبود فهمیده بود برای هدفی به دنیا اومده و اون خدمت به مردمشه
از این خوشحال بود که یه کشاورز یا یه دام دار یا یه تاجر فاسد نبود وظیفش بهتر از اونها بود قرار بود راس این افراد باشه و به زندگیشون نظم بده
توی وان آماده شده دراز کشید و طولی نکشید که با صدای پیشخدمتش به خودش اومد
_سرورم ده دقیقه دیگر باید سر میز باشید
از وان بیرون اومد و حولش روی شونش انداخته شد وقتی به اتاق برگشت طبق انتظار دو تا خدمتکار مرد به اتاق اومده بودن
لباساش شامل شلوار و پیراهن به همراه کتی که دنبالَش به زیر باسنش میرسید به تنش کردن
همین حین زن کلمات کاغذ روبروشو شمرده شمرده میخوند
_برنامه ی امروزتان به این ترتیب است ... صبحانه را با خانوادتون میل میکنید ... بعد از آن جلسه ای با شاهزاده ی سوئد خواهید داشت ... و ناهار را با کنت ویلسون میل میکنید
لباس پوشیدنش تموم شد و سمت در اتاق رفت در براش باز شد و به سمت باغ قصر حرکت کرد که صدای پیشخدمتش متوقفش کرد برگشت و خیره نگاهش کرد
_اوه ... و تا یادم نرفته کلاس رقصتان عصر خواهد بود
چشماشو چرخوند و به راهش ادامه داد از رقصیدن متنفر بود اما باید برای مراسمی که در پیش بود کمی یاد میگرفت
.
.
._صبح بخیر
خم شد و ادای احترام کرد با حرکت دست پدرش کنار صندلی دنیا روبروی مادرش نشست
YOU ARE READING
Prince Malik[Z.M]
Fanfiction[این کتاب فعلا آپدیت نمیشود] [وقتی در قرن نوزدهم مردی شیفته ی ولیعهد بریتانیای کبیر می شود ... اما ثمره ی این عشق چیست؟] Ziam Mayne / Larry Stylinson December 2018