el

92 13 11
                                    

یادت میاد ؟
تابستون 95 بود فکر کنم
تو فقط واسم ال بودی یه بچه تو رول پلی که بعضی وقتا باهاش رول میرفتم واسش بستنی میخریدم و میبردمش پارک

چیشد یهو رشد کردی:)؟ شدی ال شدی بست فرند نینی نفهمیدم چیشد درواقع ولی میدونم بعد از اون تو تنها کسی شدی ک هرروز باهاش رول میرفتم باهاش میرفتم دره
کادیلاک سواری و حتی کلبه و ودکا:)

زندگی فانی داشتیم ,تو رویا زندگی میکردم جایی ک تو بهترین دوستم بودی قبلا از اینکه بهترین دوستم بشی

ودینگ نایت. در گل گلی. قهر.
دره. تصادف. ودکا. خون. خاطره
گاز. اشک. کبودی. دلتنگی؟
نخوندن. خوندن. پرسیکو...
وقتی تو رویا پردازی هاتم من چس میکنم یا در حال فرارم*
از سنا سهند و هرکی ک شیرازه بدم میاد.

SunshineOù les histoires vivent. Découvrez maintenant