دزد شکلات

1.7K 303 173
                                    


" دیگه خستهههه شدممم!"

صدای فریاد چانیول از آشپزخونه توجه همه رو جلب کرد.

"چیه؟چیشده؟دوباره با چاقو خودتو زخمی کردی؟"

مینسوک همونطور که سمت آشپزخونه میدوید پرسید و بقیه هم بعد از مدتی کوتاه دنبالش راه افتادند.

"هی،اون روز من خودمو زخمی نکردم،تقصیر کیونگسو بود!"

"تا کی میخوای به همه بگی کیونگسو میخواسته تورو بکشه؟"

جونگین با این سوال به جمله چانیول اعتراض و کیونگسوی بیچاره رو انگار که بخواد ازش محافظت کنه بغل کرد.

"به هر حال، این دومین باره که من این جعبه شکلاتو خریدم و دومین باری هم هست که یکی اونارو خورده."

"از کجا میدونی؟مگه میشماریشون؟"

سهون پرسید.

"میدونم چون الان فقط دوتا ازش مونده،تکرار میکنم،فقط دوتا شکلات،و از وقتی خریدمش خودم فقط سه تا ازش خوردم و این یه جعبه 20 تایی بوده.من تو ریاضی نابغه نیستم ولی واضحه که یکی ازشون خورده،پس اون کیه؟"

"چانیول،اون فقط یه خوراکیه !"

جونگده بود که اعلام کرد.

"چطور جرعت میکنی کیم جونگده؟؟! اون فقط یه خوراکی نیست!"

"اوکی،ظاهرا چانیول خیلی خیلی به خوراکی هاش اهمیت میده،پس بگین مجرم کیه؟"

جونمیون پرسید و البته هیچ جوابی هم نگرفت.

"واقعا نمیخواین بگین؟؟اون یکی از شماست،مطمئنا یکی از شماست!"

"ممکنه کار یکی از نظافتچی ها باشه."

"سهون داری سعی میکنی قانعم کنی که کار شماها نبوده؟ پس لابد کار خودت بوده!"

"هی ،میدونی که اگه میخواستم اونکارو کنم مشکلی نداشتم که بهت بگم!"

"راست میگه، مطمئنا بدون هیچ مشکلی جلوی چشمات میخوردشون."

جونمیون تائید کرد.

"هیچی؟کسی حرفی نداره؟خب ممنونم،واقعا ممنونم،شما خیلی دوستای خوبی هستین!"

"چانیول بچه نباش،اون فقط یه مشت شکلات بوده."

"جونگین،تو نمیتونی *فقط*و *شکلات* رو توی یه جمله به کار ببری!"

مینسوک توضیح داد.

"ممنون مینسوک.به هر حال من خودم مجرم رو پیدا میکنم،بهم اعتماد کنید. شریول(شرلوک+چانیول) اینجاست، بازی شروع میشه !"

"بعضی وقتا دلم میخواد این حقیقت که تورو میشناسم و باهات زندگی میکنم انکار کنم،شریول آخه؟؟جدی میگی؟؟"

The chocolate thiefWhere stories live. Discover now