Stupid Love <one shot>

465 115 36
                                    

دستشو آروم روی صورتش کشید و همزمان لبهاش رو اسیر لبهای خودش کرده بود


صدای عمیق نفس هاشون اتاق رو پر کرده بود


بدن پسر کوچکتر زیرش درحال پرس شدن بود اما هردو به شدت ازش لذت میبردند


دستهای پسر کوچکتر دور گردنش حلقه شد و بوسه ی داغشون رو عمیق تر کردند


دستش رو نوازش وار روی سینه ی برهنه ی پسر زیرش کشید و نوک اون رو به بازی گرفت


لیسی به گردن سفیدش کشید و بوسه های ریزی روشون کاشت ..



_کات .. عالی بود




کای از روی کیونگسو بلند شد و دستی به لبهای خیسش کشید


_هی پسر خیلی خوش طعمی


کیونگسو از خجالت سرخ شد و سرش رو پایین انداخت ، فکر نمیکرد بازی تو سریال یه گی اینطوری سرنوشتش رو عوض کنه


عاشق پارتنرش بشه و هر شب بعد از صحنه های بوسه اشون اونا رو توی حمومش مرور کنه


اون پسر بدون شک خیلی هات بود .


_کیونگسو .. کیونگسووووو


_هوم؟


_دوساعته دارم صدات میکنم ،کجایی؟ اوپس..


تحریک شدی که نمیتونی از جات بلند شی ؟


با شنیدن حرف مدیر صحنه با ترس به پاهاش نگاه کرد ، تحریک شده بود اما نه اونقدری که نتونه حرکت کنه


_من خوبم نونا ، الان میرم


از تخت پایین اومد و پیرهنش رو که روی تخت افتاده بود برداشت و تنش کرد اما دکمه هاش رو نبست چون باید لباسش رو عوض میکرد و به سمت خونه میرفت .


خسته و توی فکر بود ، فکر کسی که این روزا تمام ذهنش رو تصرف کرده بود که یهو دستی دور گردنش و دستی روی دهنش قرار گرفت


_هییییس صدات درنیاد بچه


صداش کلفت و زمخت بود اما اون بازم میتونست تشخیص بده ‌که چه کسی پشت این آدم ربایی شیرین قرار داره ، خودش رو ترسیده نشون داد تا ببینه بازی تا کجا قراره پیش بره


_ششششما ..ش..ش..ما کی هستی ؟ بامن چیکار داری ؟


دزد ناشی به خاطر اینکه تونسته بود کیونگسو رو بترسونه پوزخندی از روی موفقیت زد


_برو جلوتر میخوام درو قفل کنم ، شنیدم خوب سرویس میدی


_من؟؟ از کی شنیدی ؟ باور کن من فقط یه بازیگرم


_بازیگر خوبی که با قلب آدم بازی میکنه


دزد زیرلب حرفش رو زمزمه کرد اما چون نزدیک گوش کیونگسو بود ، اون به خوبی متوجه شد چی میگه ..

Stupid Love Where stories live. Discover now