Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
نام:who are you
نویسنده:
ژانر:حاملگی .زیام .لری
وضعیت:پایان یافته
هپی اندینگ💙💚.💛🧡
اخطار:صحنه های خیلی وحشیانه اونایی که روحیه رنگین کمونی دارن نخونن چون شکنجه ای بابای زین خیلی وحشیانست من که کلا اخطار دارا رد میخونم یه هفتست افسردگی گرفتم با خودم میگم مگه میشه اون باباش بود چجوری از زجر بچش لذت میبره خلاصه:داستان درمورد یه پسر خیلی مهربون به نام زینه که یتیم بوده و الان معلم یه مدرسه ابتداییه و با یتیم خونش هنوز در ارتباطه و کلی کارای خیر(اشتباه نکنین زین پولدار نیست تازه فقیرم هست)ولی یهو میفهمه که یتیم خونه رو دارن تعطیل میکنن و پول شیمیدرمانی بانی دختر کوچولوی یتیم پرورشگاه هم ندارن و تنها دوستش نایله و دوست پسرش لوکاس فک کنم پس میره یه کلاب تا مست کنه برای اولین بار توی عمرش ازون طرف لیام یه ادم سنگدله که به پدرو مادرش گفته ازدواج کرده تا کون برادر ناتنیش اسکای رو بسوزونه ولی نکرده پس با دوستاش لویی و هری میره بار تا مست کنه و خیلی ناگهانی اتفاقی میفته که به زین مست پیشنهاد داده میشه به اضای ۱ میلیون دلار نقش شوهرشو بازی کنه و حامله بشه ازش و کلی بدبختیا اینا سر عمل رحم و قرقرای مامان لیام بعد اینکه زین با اسپرم و ازین چیزا حامله میشه بعد یه جشن با خانواده پین به اسکای بر میخوره اسکای وقتی میفهمه برادر کوچیکش با لیام سنگدل ازدواج کرده جوش میاره برادر کوچیکی که از بچگیش کم پیش پدرش شکنجه نشده(منظورم شکنه واقعی همونایی که توی زندانا انجام میدنم بیشتر😖😖😭😭) و زین حمله های پانک داره مجبوره برای بچه هاش شبا برای خواب ماسک بزنه و کلی بدبختی با اذیتای لیام و تجاوز لیام به زین لیام اسکل داستان ما میفهمه عاشق همسر فیکشه 😐😐😐😐😐😐😐
پ.ن:ولی واقعا شکنجه های خیلی بد بود روی سرش جای سوختگش هست کل بدن زینم پر زخمه و لیام فک میکنه خلاف کاره اها راستی نایل دوست مشترک لیام و زینه بعرا میفهمن نایل میگه زین خیلی ادم ظعیفیه و این کارا که میگمو باهاش نکنین ۱.داد نزنید سرش ۲.باهاش خوب رفتار کنید ۳.درباره پدر و مادرش چیزی بهش نگین ۴.چیزیو جلوش نشکونین و اینکه اون ادم بخشنده ایه حتی قلبش خورد بشه هم شمارو میبخشه😭😭😭 ولی خب لیام هری و لویی این بلاها رو قبلا سر زین اوردن
خیلی داستان خوبیه
اها راستی لری هم بانی همونی که یرطان داشتو به فرزندی میگیرن بانی که اصن نقش اصلییه واس خودش همه رو بانی نجات میده 🤦♀️
اصن من داستانو که خوندم گفتم نصف عمرمو چجوری زندگی کردم
