گزیده های زین, اول نوامبر منتشر شده...
PILLOWTALK
"هر شعری ک من نوشتم ی داستانی پشتشه. تمام اون زحماتی ک باعث خلقPILLOWTALK شد, ارزششو داشت چون ب محض اتمام این کار من ب چشم دیدم ک تو مسیر درستی ام.
این یک قطعه مریض طور بود و صدای دقیقی که می خواستم در موسیقی خودم ضبط کنم ، میخکوب می کرد. من همچنین تونستم از موضوعی بخونم ک حتی وقتی تو وان دی بودم قادر نبودم به سمتش برم: سکس. "INTERMISSION: fLoWers
"یروز وقتی داشتم با مالای( Malay )کار میکردم, در مورد پدرم صحبت میکردیم. من ب اون درباره رابطم با پدرم گفتم و اینکه چقدر برای من مهم بود که مورد تاییدش باشم. پدر من زحمتکش است و ارزشهای بالایی داره. اون ی مربی خصوصی بود و کاملا پخته که همیشه به من درباره دانش آموز خوب بودن میگفت. اون بهترینارو واسم میخواست, منم درعوض میخواستم خوشحالش کنم... .
میخواستم بهش نشون بدم ک منم مثل بقیه میتونم.
وقتی آهنگ ها با مالای و تعدادی دیگر از تولید کنندگانی که با هاشون کار می کردم جمع کردم، احساس کردم که واقعاً تونستم خودم رو به صورت ووکال نمایان کنم و امیدوار بودم والدینم منو همونطور ببینن.'پسر, میدونم اگه بابا میتونست منو اینطوری در حال خوندن ببینه,
(من یبار اینو ب مالای گفتم)
این به معنای همه چیزه(عالی میشد). 'تو شهر ، یروز دور هم بودیم و مشغول خرید آلات موسیقی بودیم که من ب مالای
گفتم بیشتر میخوام گیتار بزنم و این زمانی بود ک اون ب من درباره Martin backpacker
گفته بود.'این ی چیز کوچیکه واسه ی سفر'
(اون گفت)
'تو میتونی هرجایی با خودت ببریش, اندازه کوله پشتیه و مثل ی مینی گیتار میمونه.'وقتی ی مغازه پیدا کردیم ک از این مدل گیتار داشت, من یدونه خریدم و از همون اول ک نواختمش عاشقش شدم.
یکم بعد, عصرما کنار استخر هتل Beverly hills نشسته بودیم و مشغول نوشتن متن ترانه ها و ملودی ها بودیم.
مالای ریکوردرشو باخودش آورده بود و جفتمون داشتیم درباره موزیسین پاکستانی, نصرت فاتح علی خان حرف میزدیم. من واقعا بهش علاقه مند بودم چون بابام ب دفعات موسیقی اونو تو خونه پلی میکرد برای این چیز ک ب زبان اردو میخواند. بسیاری از افرادی ک موسیقی اونو میشناسن اونو یکی از بزرگترین هنرمندان تمام دوران میدونن. اون همچنین باعث روی آوردن بسیاری از افراد ب موسیقی qawwali شد.
همچنان ک داشتیم صحبت میکردیم, مالای
Martin backpacker
رو برداشت, اون براساس ایده ای ک من در اوایل آن روز داده بودم نواخت؛ ملودی ک من با او همراهی میکردم.
اون یکمی پیچ و تاب بهش اضافه کرد و بلافاصله صدای شگفت انگیزی ایجاد شد.( من اینطور بودم ک ) 'پسر, این خیلی خفنه. ما باید ضبطش کنیمو فک کنم بخوام اینو ب زبان اردو بخونم مثل نصرت فاتح علی خان.'
مالای میکروفنو کنار استخر تنظیم کرد, ک در نزدیکیش آبشاری در حال ریزش بود ک واقعا ب جو و فضاسازی کمک میکرد.
من میدونستم ک نصرت فاتح علی خان از ی مکان معنوی طور نشأت میگیره و این یجورایی شبیه جاز بود: گروهشون ی ضرب پیدا میکرد و اونو میخواندندو مینواختند اما اونچه در مرحله بعد اتفاق افتاد تقریبا بداهه نوازی بود.
' Intermission: flowers ' فورا چشم اندازی مشابه گرفت. من متنی اردو روی آهنگی ک مالای با گیتار میزد نوشتم.
نصرت فاتح علی خان در 1997 درگذشت اما در می 2016 من شنیدم ک برادرزادش میخواست با من اجرایی مفرح تو یجایی تو هند داشته باشه. اون جای عموشو بعد مرگش تو گروه گرفته بود و وقتی داستان flowers رو شنیده بود اونو گفته بود. انجام ی کار با اون( هرکاری ) مایه افتخاره.
Fingers crossed { ب معنی قول دادنه } ما میتونیم عملیش کنیم.راستی این ترجمه ی لیریکه: ' تا زمانی ک گل این عشق شکوفا شه/این قلب آرامش نخواهد داشت/قلبتو ب من بده... ."'
***
YOU ARE READING
ZAYN_ Exclusive sneak peek ( Persian translation )
Randomنسخه ویژه انحصاری از اولین و تنها کتاب رسمی زین که در اوایل نوامبر در اختیار همه قرار گرفته. زین مجله ای از عکس منتشر کرده که از زندگیش در واندایرکشن هم گفته. زین کلکسیونی از افکار و الهامات و عکس هایی که تابحال ازش دیده نشده را به رومون باز کرده...