بکهیون با پوزخند ادامه داد
+فک میکنی میتونی!ولی اون خودش باید ی کاری کنه کسی نمیتونه کمکش کنه!
بابا خو من ی گوهی میخورم اصلا چرا دارم از تو اجازه میگیرم؟وتف؟!!
با لحنه لوس و شیطونی گفتم
×اوکی من دیگ میرم سره کلاس تا دیرم نشده:)
لوهان_یاا کیم کای حواست ب رفتارت باشه منو بک حواسمون بهت هست
خنده ی کوتاهی کردم و سمته کلاسم ک از
خوش شانسیم با اون پنگوئنه کیوت یکی بود
رفتم،خداروشکر استاد نیومده بود سریع کلاسو
دور زدم و...بله ریدم تو این شانسم!!!!!!بقل
دستیش ی دختره سمج بود ک از صب بهم
گیر داده بود بیا منو بکن:/!دختره کونی؛
نگاهه سرسری بهش انداختم و با لحنه سردی گفتم
_میشه جاتو با من عوض کنی؟
یاخداا با جیغ و داد بلند شد عینه گوریل
+ااااااااوووووپا!تو الان با من حرف زدیییی
وات د فاخ من با تو حرف میزنم بیشتر
احساسه گوه خوردن بهم دست میده:/
_جاتو عوض میکنی؟!؟
با لحنه لوس و چندشش شروع کرد وراجیاشو
+اوپاااا نیازی نیست الان ب کیونگسو میگم
بره اونور توعم راحت بشینی اینجا!فک میکردم فقط ب چانیول باید بگم از
موتوری جنس نگیره ولی خو ب اینم باید
بگم حتما!!!خاستم حرف بزنم ک شخصه دیگه ای پرید وسطه بحثمون
÷دنبالم بیا
وات؟؟؟؟چیییی؟کیونگسو بودددد؟
_چی؟با منی؟
سرشو بی حس تکون داد و سمته نیمکته دونفره ی ته کلاس رفت،مطمئنم اگه کسی از ملفتیوس اینجا بود و این قیافه ی خرذوقمو میدید باورش نمیشد من همون ولیعهده کوفتیم=/
روی صندلیش نشست و سرشو روی میز ب
طرفه من گذاشت هیچی از صورتش
نمیتونستم ببینم این خیلی رومخم بود
÷ازم چی میخوای؟!
چی میخام؟!اگه میدونستم اینجوری دنبالت راه نمیوفتادم
_میدونم چرا چهرتو نشونه کسی نمید...
هنوز حرفم تموم نشده بود ک بلندشد و امپر چسبوند:|پشمام ریخته بود:"|
÷اون دوتا بزه فاکی بهت گفتن ن؟؟
اوه من فک میکردم خیلی معدبه خو
YOU ARE READING
♤.Ice prince.♤
Fanfictionنام:ice prince{پرنس یخی} کاپل:کایسو،هونهان،چانبک ژانر:تخیلی،عاشقانه،غمگین،راز الود،مدرسه ای،هپی اند روز اپ:نامعلوم "کیونگسو پسریه که ب خاطره چهره زیبا و عروسک مانندش صورتش رو میپوشونه تا ازاری بهش نرسه اما چی میشه اگه ی روز یادش بره و بدونه ماسک و ع...