🍷🐧سهون صصخل🐧🍷

157 59 41
                                    

بکهیون با پوزخند ادامه داد

+فک میکنی میتونی!ولی اون خودش باید ی کاری کنه کسی نمیتونه کمکش کنه!

بابا خو من ی گوهی میخورم اصلا چرا دارم از تو اجازه میگیرم؟وتف؟!!

با لحنه لوس و شیطونی گفتم

×اوکی من دیگ میرم سره کلاس تا دیرم نشده:)

لوهان_یاا کیم کای حواست ب رفتارت باشه منو بک حواسمون بهت هست

خنده ی کوتاهی کردم و سمته کلاسم ک از

خوش شانسیم با اون پنگوئنه کیوت یکی بود

رفتم،خداروشکر استاد نیومده بود سریع کلاسو

دور زدم و...بله ریدم تو این شانسم!!!!!!بقل

دستیش ی دختره سمج بود ک از صب بهم

گیر داده بود بیا منو بکن:/!دختره کونی؛

نگاهه سرسری بهش انداختم و با لحنه سردی گفتم

_میشه جاتو با من عوض کنی؟

یاخداا با جیغ و داد بلند شد عینه گوریل

+ااااااااوووووپا!تو الان با من حرف زدیییی

وات د فاخ من با تو حرف میزنم بیشتر

احساسه گوه خوردن بهم دست میده:/

_جاتو عوض میکنی؟!؟

با لحنه لوس و چندشش شروع کرد وراجیاشو

+اوپاااا نیازی نیست الان ب کیونگسو میگم
بره اونور توعم راحت بشینی اینجا!

فک میکردم فقط ب چانیول باید بگم از
موتوری جنس نگیره ولی خو ب اینم باید
بگم حتما!!!

خاستم حرف بزنم ک شخصه دیگه ای پرید وسطه بحثمون

÷دنبالم بیا

وات؟؟؟؟چیییی؟کیونگسو بودددد؟

_چی؟با منی؟

سرشو بی حس تکون داد و سمته نیمکته دونفره ی ته کلاس رفت،مطمئنم اگه کسی از ملفتیوس اینجا بود و این قیافه ی خرذوقمو میدید باورش نمیشد من همون ولیعهده کوفتیم=/

روی صندلیش نشست و سرشو روی میز ب

طرفه من گذاشت هیچی از صورتش

نمیتونستم ببینم این خیلی رومخم بود

÷ازم چی میخوای؟!

چی میخام؟!اگه میدونستم اینجوری دنبالت راه نمیوفتادم

_میدونم چرا چهرتو نشونه کسی نمید...

هنوز حرفم تموم نشده بود ک بلندشد و امپر چسبوند:|پشمام ریخته بود:"|

÷اون دوتا بزه فاکی بهت گفتن ن؟؟

اوه من فک میکردم خیلی معدبه خو

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Nov 06, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

♤.Ice prince.♤Where stories live. Discover now