نگار
اگر چه در پي آهو دويده ام چون شير به من اهالي جنگل،شكار ميگويند به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد هنوز مثل گذشته «نگار» میگویند..
اگر چه در پي آهو دويده ام چون شير به من اهالي جنگل،شكار ميگويند به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد هنوز مثل گذشته «نگار» میگویند..
من سقوط كرده بودم،ته چاهِ نااميدي نعره ي عريون مرگو تو تو اون دره شنيدي تنِ من به جاي دره توي اغوشِ تو افتاد اشكِ حسرتت چكيدو پلك بسته مو تكون داد من ميخوام مال تو باشم،توي خواب تو بمونم چي تو چشماي تو ديدم؟نميدونم..نميدونم
*ئامۆژگاریهكانی ژیان* كاتێك له دایك دهبی ,ههموو پێدهكهنن و تهنیا تۆی كه دهگری " له دنیادا جۆرێك بژی كه كاتێك رۆیشتی ههموو بگرین و تهنها تۆ بی كه پێدهكهنی " "ئهگهر مرۆڤ گوێ بهعهیبه بدات ههرگیز به ئاواتهكانی ناگات"