City Of Dead [Vkook AU]
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"
جونگ کوک حتی تصورش هم نمیکرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire
- فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...
~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگهنه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopefordark و خود من نصف به بعد داستان رو نوشتم و تغییر دادم تا بیشتر لذت ببری...
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکا...
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...
کیم سوکجین نمیدونست چطور سر از یه پارتی درآورده بود، روی زمین نشسته بود و داشت با یه مشت آدم پر سر و صدا جرات یا حقیقت بازی میکرد.. ولی چیزی که میدونست، این بود که بی شک نمیخواست ببازه. مخصوصا به اون عوضیِ از خود راضی، جئون جونگ کوک. تگ ها: نفرت به عشق، رومنس، اسمات *این فنفیک ترجمه ی فارسی فیک Truth or Dare به نوشته...
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...
، اسنیر ، یا همون نیشخند و ...اوم ، امیدوارم که ازش خوشتون بیاد ، یعنی فک کنم دارم همون چیزیو مینویسم که میخواین ؟ همون چیزی که الان دارین کپشن فیکارو میخونین تا بدونین توش چیه ! William .