Such A Relief
کاپل:کایهون ژانر:تاریخی،رمنس،انگست آپ: نامنظم 🧡
هوسوک از نگاه جدی و اخم های ووچان دسپاچه شد " خونه جانگ کوک بودم" ووچان به وضوح نفس راحتی کشید یونگی اخم کرد(چرا دروغ میگه؟) هوسوک دست از غذا خوردن کشیده بود و در زیر میز انگشتانش با استرس به هم می لولیدند. یونگی متوجه حرکت دستانش شد و اظترابش را از صورت رنگ پریده اش خواند. هوسوک به صورت اخموی یونگی که به طرفش برگشته...
گاهی انقدر بهمون زخم میزنن که مجبور میشیم دوره خودمون یه دیواره سخت بکشیم ... یه دیوار از جنس سنگ ... انقدر درگیر میشیم که یادمون میره که ما اصلا برای چی داریم اینطوری تنبیه میشیم ... ولی ممکنه یه روز افتابی دمه در خونمون یکی پیدا بشه که بخوایم براش این دیوار رو بشکنیم کسی که ما انتخاب نمیکنیم ... . ⭕ من اینجام ... ⭕...
-Genre : Romance , Fantasy , Fluff , Comedy , Smut | Mini Fic -Couple : Sekai -Start : 18 July 2020 -Finish : 24 August 2020 -خلاصه : سهون یه پسر جوونه که کنار خانواده اش زندگی میکنه. چی میشه اگه شب تولدش توی تنهایی آرزو کنه یه دوست پسر جذاب داشته باشه؛و دقیقا همون موقع یه جادوگر شیطون هم توی اتاق باشه و آرزوش رو بشنو...
📜 مقدمه 📜 تقدیم به تو ... کوچولوی دوس داشتنی من ! روزی این دفتر به تو میرسه میخوام برای یک بارهم که شده برگه هایی که لمس کردم دستای حالا بزرگ شده ی تو رو حس کنن شاید عشقی که از روز اول نگاهمو به برق خیره کننده ی چشمات پیوند زد میون این کاغذا جرقه بزنه هیچ کس نمیفهمه ! چقدر سخته که وقتی قلبت مال تو نیست بازم این تویی...
نامفیک: غریبهدوستداشتنیمن کاپل: هونهو_کایسو نویسنده: kim.cotton ژانر: تاریخی/رمنس/اسمات زمان آپ: نامعلوم خلاصه داستان : در یک روز خوش آب و هوای پاییزی، شاهزاده سهون، پسر دوم خاندان سلطنتی به قصد شکار و تفریح قصر رو ترک میکنه. و زمانی که به قصر برمیگرده، فرد غریبهی بیهوشی رو در آغوش گرفته و به گوش امپاطور میرسه ک...
NAME SMALL NOVEL: چشمان سیاه MAIN COUPLE: سکای SIDE COUPLE: چانبک GENER: رمنس،راز آلود،انگست،دراما AUTHOR: لونا EDITOR: لونا UP DAYS: به تعداد لایک NC.18 خلاصه: باید از چشماش عذر خواهی میکرد چشمانی که اتفاقا زیادی رو تماشا کرد و دم نزد فقط در گودال سیاهِش اونها رو دفن کرد و خروارها خاک روی اونها ریخت... باید عذر خواه...
کیم جونگین بهترین دوستش بود. کسی که سهون بی نهایت دوستش داشت و همیشه ازش حمایت میکرد. اما همه چی از صبحی بهم ریخت که سهون از خواب بیدار شد و با جسم بیهوش بهترین دوستش وسط پذیرایی خونش روبرو شد. شواهد از یه تجاوز وحشتناک خبر میداد...! چطور باید میپذیرفت که خودش این بلا رو سر دوستش آورده؟ نام داستان: دوستـی با مزایــا...
FICTION : Moonlight- مهتاب COUPLE : سکایهون(ورس) GENRE : درام، رمنس، انگست، اسمات AUTHOR : #تئو UP DAYS : - NC-18 خلاصه: سهون و جونگین دانشجوهای دانشگاه هنر سئول که طی اتفاقاتی با هم دوستی ای رو آغاز میکنن ؛اما این رابطه به مرور تنها یک رابطهٔ دوستی باقی خواهد موند؟کسی چه میدونه شاید دوست ها هم میتونن گاهی عاشقانه ه...
مینی فیک {من فقط، آلتتو میخوام!} '~' کاپل: سکای ژانر: ساب و دام، بی دی اس ام🔞 وضعیت: فول
•¬کاپل: چانبک | کایسو | هونهان •¬ژانر: رمنس | انگست | اکشن •¬خلاصه: بکهیون نقاش معروفی که دست روزگار خیلی اتفاقی پای مردی مرموز رو به زندگیش باز می کنه، کسی که بر خلاف ظاهر آروم و گرمش از دنیای بی رحمی میاد . دنیایی که به شکل عجیبی به گذشته ی بک گره خورده . دو کیونگ سو دانشجوی با استعداد ی که دست بر غذا معروف ترین...
"عشـقِ کشنده" -بیا بهم بزنیم! بارها دعوا کرده بودن. بارها کارشون به شکستن وسایل خونه و داد و فریاد کشیده شده بود اما بهم زدن، نه! لبهای سهون تکون خورد؛ بدون خروج کلمات. اما بلد بود خودش رو جمع و جور کنه: +هیچ میفهمی داری چه زری میزنی؟ -من با جنی خوابیدم! ☆: 3 CHAPTERS OF SEKAI'S REAL LIFE. . MAIN COUPLE: SEKAI. ...
نام فیک : شکارچی ماه کاپل ها : چانهون ، کریسهون ، کریسهو روز آپ : یک شنبه ژانر : گرگینه ای ، تخیلی ، انگست ، رومنس ، اسمات "پلک هاش رو بست و لب های صورتی و براق سهون رو بین لب هاش گرفت . انگار زمان متوقف شده بود و لب های اون دو نفر بدون هیچ حرکتی فقط روی هم قرار داشتند ..." Ranking: 1.Chanhun , 1.Sechan 1.Xiumin 1...
-دد..دروغ..دروغ میگی! با تشر گفت و دیدش تار نه هنوز زود بود برای گریه -برای چی باید دروغ بگم وقتی حقیقت به اندازه کافی تلخ هست؟! ابرو بالا انداخت و جوابش رو داد دیگه دلیلی نداشت جلوی خودش رو بگیره چشمانش بارانی شد ایا این پایان او بود؟ ------ Cover by @lisarius
میگن شمشیر سامورایی از کاتانا بررنده تره نه؟ ولی این تا وقتیه که مرز های مشترک شمال کره زیر انگشت های کشیده ی مامور ارشد کیم سوکجین عاری از حمله ی ببرهای قرمزه نور ماه نیمه ی جنوبی کره رو روشن میکرد وقتی رییس ،کیم نامجون تصمیم گرفت چیزی رو از گاردین مرز ها بدزده چیزی نه به ارزش جید های قیمتی بلکه کالبدی که روح جین...
جانگ کوک پسری که از ۵ سالگی خانواده خودش رو بخاطر جن گیری از دست داد و قسم خورد تا با جن گیر ها کار کنه تا انتقام خودش رو بگیره قسم خورد تا اون جن رو گیر بندازه و انتقام خانواده بی گناهش رو بگیره چی میشه اگر جانگ کوک مراسم رو اشتباه انجام بده و فرشته ای رو اشتباه به این دنیا بیاره ؟ #کوکمین. #بی دی اس ام #هپی اند ...
وی،چیم و کوک ادمینهای سایت ادم کشی معروف کیلربانی توی دیپ وب هستن ولی این دلیل خوبیه که فکر کنیم اونا واقعا به بدی اعمالشون هستن؟
دستای تام نقطه به نقطه بدنمو لمس میکرد، نگاهی به لباسام که پایین تخت افتاده بودن انداختم و چشمام اشکی شدن،دستاشو گرفتم و گفتم: بس کن، من لزبینم!
+داستانمون چه رنگی باشه یونگی؟میخوام سفیدش کنم تا خاص باشه~ چون داستان ترسناکیه! تو قاتل قلبمی و من بدون اینکه بفهمم مقتول داستان شدم. _چرا هنوز تلاش میکنی تا با رنگ سفید اون لکه های سیاه ننگ خاطراتتو رو از بین ببری؟؟؟ سفید رنگ قشنگیه ولی همه ی کثافت کاریای تورو جمع نمیکنه. و اینجوری شد که عشق ما بی رنگ باقی موند... ب...
ایا میتونیم از سرنوشتمون فرار کنیم؟ وقتی زندگی تصمیم میگیره نابودت کنه...تماشا میکنی یا تو هم نابودش میکنی؟ کاپل اصلی: هوپمین کاپل فرعی:ویکوک،نامجین ژانر:مافیا، اسمات
☽︎فرشتهی بیبال☾︎ گرگ سفید بعد از سالها دوباره درون بدن امگای مردی تناسخ پیدا کرد، و اون کسی نبود به جز کیم تهیونگِ ملقب به رز سفید! کیم تهیونگی که زندگی پر رمز و رازی داشت و به دنبال انتقام بود. انتقام زخم های روحش، انتقام زخم های قلبش... اما هر چقدر که میگذشت به مرگ دردناکش نزدیک تر میشد. و تنها راه نجاتش مارک شدن...
.•°⊙Genere: school life_ romance .●⊙ وقتی تهیونگ پسر شر و بدنام مدرسه، گلوش پیش خرخون کلاسش گیر می کنه و سعی می کنه نظرشو جلب کنه... .●⊙سه شاتی⊙●.
برده ای که هیچی از قوانین بی دی اس ام نمیدونه‼ اربابی که برده های تربیت شده داشته و در برابر قانون شکنی صبر نداره...💦 چی میشه وقتی برده ی ساده عاشق ارباب بی رحمش شه...🚫 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 💮فصل اول : U R My Slave / تو برده ی منی 💮کاپل ها: چانبک /هونهان/ کریسهان 💮ژانر : BDSM🔞؟ارباب برده ای ، خشن ، انگست 💮نویسنده : Sah...
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
نوشته شده توسط @so_ng2 و vinchi کاورها از @Emethod یک تیم تحقیقاتی برای بررسی اتفاقات عجیبی که توی خونهی تهیونگ رخ میده تصمیم میگیرن توی اون خونه زندگی کنن اما اتفاقاتی که سالها قبل برای ساکنان قبلی اون خونه افتاده دوباره و این بار برای اونها تکرار میشه همهی اتفاقات عجیبی که دور و برشون میافته، خیلی بیشتر از یه...
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیل...
اوم..اولین وانشات زندگیم....خب نمیدونم...نه خوبه نه بد...هیچ نظری دربارش ندارم ول اگ بخونین و اشکالاتمو بگین خوجال میشم^-^ داستان یونگی عه بعد خودکشی هوسوک اون چوبه ی دار کلید رسیدنش به هوسوکش بود...