Select All
  • Can we do it again?🔞
    22.7K 2.5K 3

    + چی توی سرت میگذره؟ _ همونی که توی سر تو میگذره...رئیس! کرواتمو کشید و لباشو رو لبام کوبید.... نام مینی فیک‌ [ ?can we do it again ] [[ تمام شده ]] ژانر: اسمات کاپل: کوکوی خلاصه: یه پسر ظریف و زیبا که روی رئیسش کراش داره و تلاش میکنه تا مخشو بزنه و خبر نداره که رئیس جذابش هرشب توی تصوراتش اونو بفاک میده.....

  • Ugly fan & Hot fucker_vk
    499K 74.3K 52

    name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض...

    Completed  
  • 𝙈𝙖𝙙 𝙩𝙚𝙚𝙣𝙨!?
    2.9K 481 14

    Not perfect But beautiful کاپل:نامجین، ویکوک ، یونمین ژانر:مدرسه ای ، طنز -ما دیوونه ایم؟؟ +ن ما فقط ی مشت روانی ایم، دیوونه چیه بهم بر خورد و صدای قهقهه ها بلند شد *-*

  • Cheat | Taekook
    279K 47.3K 28

    《completed》 شماره ناشناس : هی جانگکوک عشقت داره بهت خیانت میکنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کیم تهیونگ : سلام جانگکوک من تهیونگم کسی که عاشق دوست پسر برادرش شده و احمقی که برای محافظت از عشقش نهایت تلاشش رو میکنه Original story by : @lostinkth Translating by : @meli19952000

    Completed  
  • Trafalgar || Yoonmin ~ Completed
    98.3K 19.6K 55

    'یک روز تو هم با نگاهت بهم التماس می‌کنی که باورت کنم...' 《کامل شده》 کاپل: یونمین، تهکوک، نامجین ژانر: تاریخ معاصر، عاشقانه +اسمات By: Augustida

    Completed  
  • love And Winter ❄️:)#kookmin
    60.9K 4.6K 21

    اسم: بی نام ( گشادیه دیگه ) ژانر :امپرگ _امگاورس_رومانتیک _اسمات کاپل: کوکمین_ویمین_هوپمین:) خب: جونگ کوک نوه آقای جعونه که تو سن سیزده سالگی مادرش به دست پدرش کشته میشه و بدون پدر و مادر با پدربزرگش ثروتمندش زندگی می‌کنه ما بین این قضایا جونگ کوک عاشق دوست دوران بچه گیش جیمینه از قضا پدر بزرگ و پدر و مادر جیمین ب...

  • Capricious boy
    32.1K 4.6K 6

    تو یه حرکت سریع بلند شد و صورتش رو تو فاصله یه اینچی پسرک زیبا نگه داشت... چهرش بانمک بود توام با غرور و سرزندگی خاموشی که منتظر تلنگر بود... چشمای درشت و لبای قلوه ای... دقیقا استایل نامجون بود! سوالی که براش پیش اومده بود و مغزش رو مث خورده داشت میخورد... *چطور تا الان سالم مونده و مث یه الماس داره مقابلم میدرخش...

    Completed  
  • Secretary kim
    58.3K 9K 13

    در اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم دارم.* دستیار قدیمیه نامجون دفترشو ترک کرد.آه کشید،اون واقعا به یه دستی...

    Completed  
  • Your Warm Hands | Namjin
    34.6K 5.6K 24

    -چیزی که ما داریم ازش فرار میکنیم، خودمون هستیم! -Namjin story✔ Started: 2019, 15 Feb. Finished: 2020, 28 Mar.

    Completed