𝐅𝐨𝐫𝐬𝐞 𝐈𝐧 𝐔𝐧𝐚𝐥𝐭𝐫𝐚 𝐕𝐢𝐭𝐚 [𝐋.𝐒]
_به من نگاه کن. به من نگاه کن هری.. من یه غم و درد زنده ام، ولی تورو کنار خودم نگه میدارم. مراقبتم.. که غرق کثافتم نشی! _تو مُردی لویی.. متاسفم دارلینگ، اما حالا این غم و درد متعلق به منه.
_به من نگاه کن. به من نگاه کن هری.. من یه غم و درد زنده ام، ولی تورو کنار خودم نگه میدارم. مراقبتم.. که غرق کثافتم نشی! _تو مُردی لویی.. متاسفم دارلینگ، اما حالا این غم و درد متعلق به منه.
"ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم ا...
" من گی نیستم! " به پاپاراتزیایی که دورم جمع شده بودن با داد گفتم. " بیخیال هری ، ما عکسارو دیدیم! " یکی از پاپا داد زد. " اون فگوت منو بوسید! " قبل از بوق زدن ماشین منم با داد بهش گفتم. اونا نمیتونن بدونن،من ضعیف دیده میشم و نمیتونم اینجوری باشم نه قبل از بزرگترین مسابقه م.
عشق؛یک اتحاد دونفرهای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل میرسند. تلاشهای لویی برای انتقام بیفایدهست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره میزند. Genre// War, Romance
(Persian Translation) این دنیا پر از چراغ های چشمکزن و لبخندهای زیباست. تاحالا شده به این فکر کنی که همشون الکی بودن؟ این درباره من و توعه، ما چیزی بیشتر از اونی که چراغ های چشمکزن دربارهمون میگن نیستیم. ما حقیقتو میدونیم، ولی کس دیگه ای نمیدونه. پس میشه یه لطفی در حقم بکنی و تظاهر کردن رو تموم کنی؟
.. -میدونی اولین باری که دیدمت چی توجهمو جلب کرد؟ سرمو تکون دادم.. برگشت و به پشتش خوابید.. بعد اینکه با ورنون از پیشم رفتین اولین چیزی که تو ذهنم جرقه زد این بود.. -OH he was blue.. لبخند زدم و چرخیدم سمتش.. -چشمات همون رنگ آبیه مورد علاقم بودن و تو همون لحظه که بهشون فکر کردم یه چیزی رو حس کردم که دوستش داشتم و بعد...
عاشق دشمن شدن بخشی از برنامه نبود این قرار نیست پایان خوشی داشته باشه
خب سلام گایز حالتون خوبه؟ ^^ این اولین اپ من میشه توی واتپد و امیدوارم حمایت بشه ازش خب عارضم خدمتتون که زیامه:) *وی لری شیب میکند* و ازونجاییم که سعی دارم بترکونم اینو تعداد شخصیت ها محدوده تا بتونم حسابی حرصتون بدم😂😂🍭 و خب تایم خاصی رو براش در نظر نمیگیرم و نمیدم که بدقولی نشه و یسری از دوستان هم دیده بودن که توی...