Select All
  • 𝕽𝖔𝖘𝖊 𝖔𝖋 𝕿𝖍𝖊 𝖗𝖊𝖉 𝖒𝖔𝖔𝖓 | Moriarty The Patriot
    1.7K 192 10

    «زمانه از مدار خود به در گشته و آه، چه رنج و شکنجه ای من برای آن زاده شده ام تا آن را باز برجانهم»🌙🥀 مقدمه: درحالی که صدای رگبار و اصابت گلوله به درختان سکوت شب می‌شکست آن دو پشت کلیسا پناه گرفته بودند. ″شاید الان موقعیت مناسبی نباشه...باید یه چیزی بهت بگم ولی قبلش میخوام بدونی هر اتفاقیم بیوفته کاری میکنم که تو بتو...

  • Horror Clinic (◕ᴥ◕)⁩
    43.5K 6.8K 89

    تو یه شهر عجیب ادما و موجوداتی عجیب‌تر کنارهمن ... ولی داستان فقط همین نیست !