NOAH | VKOOK
Noah ❄ "لبهایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفهات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
Noah ❄ "لبهایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفهات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
تهیونگ نفس سنگینی کشید و با حس کردن درد همیشگی آهی کشید: جونگ کوک... دستمو بگیر... جونگ کوک دست امگا رو محکم بین انگشت های سردش گرفت و گفت: من اینجام... امگا با نگاه کردن به صورت نگران آلفا لب زد: جونگ کوک... اگه من چیزیم شد... لطفا مراقب... خانواده م باش. باشه؟... من... فک نمیکنم بتونم از پسش... بر بیام...دارم می میر...
آب و هوای شرجی. صدای واضح امواج دریا. کسی کنارم ایستاد و درمورد چیزهایی که نمیخواستم بشنوم، توضیحاتی داد. نگاهم جای دیگهای بود. بخاطر همین حتی متوجه هم نشدم که کدوم یکی از اهالی این خونه، در چوبی اتاق زیرشیروانی رو برام باز کرد. قبل از اینکه من رو به حال خودم تنها بذاره، دستش رو گرفتم و پرسیدم:«توهم میشنوی؟». تازه...
- همون بود. رنگ از رخش پریده بود؛ اما اون مشکی خونهخرابکن موهاش، هنوز هم گونههاش رو قاب میگرفت... - رفتی جلو؟ - من فقط ایستادم؛ مشتمشت حسرت توی گلدون قلبم ریختم و آرزوی داشتنش رو کاشتم. بالأخره که جوونه میزنه این خواستن و سبز میشه این غم پژمردهی ما؛ اونوقته که پوچ نمیشم از ندونستن چراهای بدون جوابم! 𝙉𝙖𝙢𝙚...
"Completed" خلاصه: جئون جونگکوک رزیدنت جراح مغز و اعصاب،با وجود شلوغی بخش اورژانس بین اون همه مریض و همراهایی که به هیاهوی سالن دامن میزدن،مجذوب مرد نااشنایی میشه که با سردرگمی به دیوار سرد و بی روح بیمارستان تکیه داده و تو دنیای افکار خودش رها شده... چی میشه اگه جونگکوک با لجبازیاش این مرد رو اعصبانی کنه بدون اینکه...
{Completed} جونگکوک از ازدواج با همچین هیولایی میترسه. خیلی ها ازدواج اجباری جونگکوک با تهیونگ برای برقراری صلح بین دو مافیا رو مثل یه موهبت میدونند ولی از نظر خودش سرنوشتش محکوم شده و به نابودی رسیده. هیچ راه فراری از این قرارداد ازدواج اجباری و برنامه ریزی شده وجود نداره؛ قطعا تهیونگ تا آخر دنیا به دنبالش میگشت...
زندگی با زوج استایلینسون 👨❤️💋👨 ایمجین و وانشات از لری
_من سایه ام. _و من نوری که سایه رو دنبال می کنه. **************************************************** _توی دنیایی که تو زخمی و من درمانگر...یک عشق چطوری قراره به وجود بیاد؟. _برای به وجود اومدنش...باید منو درمان کنی. دکتر جئون جونگکوک، پنج ساله که با کیم تهیونگ رئیس یک گنگ مافیایی ازدواج کرده...اما اون از مافیاها متنف...
[ C o m p l e t e d ] لویی یه امگای ولگرده که سالها با آزار و اذیت دست و پنجه نرم کرده... تا اینکه توی مسیرش با گلهای مواجه میشه که احتمالا مهربونترین کسایی هستن که توی عمرش دیده! •Persian Translation •امگاورس✓ • Original Story By: @Laventriloque • Translated by: @AidaStylinson / @lwtthesun / @ItsZealand / @LouThe...
زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همهچیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمیشد. . . - رئیس... من میخوام یه دستیار نمونه باشم و...
"تا آخرِ دنیا دنبالم میکنی؟ اونجا جهانی وجود داره که فقط برای چشم های ما ساخته شده..." Persian translation
•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من...
تو دنیایی که ژن تعدادی از آدم ها جهش پیدا کرده و بهشون قدرت های خاصی داده، دولت سعی داره جلوی جهش یافته ها رو بگیره. اما یه گروه از جهش یافته ها به سرپرستی لیام و هری به بقیه ی جهش یافته ها کمک میکنن تا از دست دولت فرار کنن. چی میشه وقتی اونا به کمک لویی، دشمنشون نیاز پیدا میکنن؟ و چی میشه وقتی کم کم میفهمن توطئه ی...
[Persian Translation] [complete✔] لویی تاملینسون، بدترین امگایی هست که هر کس به چشم دیده. اون امگایی هست که خودش رو موظف به تسلیم شدن و اطلاعت کردن از بقیه نمیبینه، و به نوعی اون توانایی مقاومت در برابر دستوراتِ تقریبا هر فردی رو داره. هری استایلز پسری که از زمان تولدش یه آلفای واقعی بوده، اون به زودی میتونه جایگاه...
خلاصه: هوسوک و جیمین هشت ساله که باهم ازدواج کردن و یه خانواده ی چهارنفره تشکیل دادن، اونا بیش از حد خوشبخت بودن ولی نویسنده چشم دیدن این خوشبختی رو نداشت و یه بلای آسمانی سرشون نازل کرد🥺 کاپل: هوپمین نویسنده: moonlike_Rmy ژانر: خانوادگی- برشی از زندگی - کمی فلاف🤔 شاید هم رمنس😃 اگر خدا بخواهد اسمات😐 چنل تلگرامی:...
[کامل شده] [زیام] به اندازهی شعرهایی که برای تو نگفتهام و بلد نبودهام که بگویم و به اندازهی شعرهایی که شاعرانِ دیگرت برای تو سرودهاند، هنوز هم برای ستایشَت حرفهای نگفته دارم.
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
[ آکرازیا ] پایان یافته ژانر : رمنس / امگاورس / معمایی / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ یونمین جئون جونگکوک آلفای قدرتمندیه که قراره جانشین نسل بعدی و لیدر پک جئون باشه. تنها برتریش برای این نیست چون با لیدر شدنش، کنترل غیرقابل باوری بر روی تمامی پک ها خواهد داشت. مشکلی وجود داره و اینه که اون هنوز جفتش رو پی...
راستش را بخواهی عشق، من هنوز هم امیدوارم حتی شاید امیدوارتر از امید هستم که هنوز هم لبخند میزنم که هنوز در آغوش میگیرم که هنوز وقتی یادت میافتم ناخودآگاه دستم میرود سمت شمارهات مینویسم «دلم برایت تنگ شده» گرچه شاید هیچوقت جوابی نرسد شاید امیدوار هستم که هنوز لباسهایم نقش گلهای داوودی دارند که هنوز نزدیک بها...
لویی مرگه. دستاش قاتله، چشم هاش خطره و لبخندهاش دروغ... هری زندگیه، دستاش هنره، چشم هاش آرامشه و لبخندهاش واقعی. ترکیب قشنگیه اما پایان قشنگی هم داره؟ #loveislove #larrystylinson
[کامل شده] [لری] اگر اونی که گم شده تو باشی، من برمیگردم و پیدات میکنم. اما اگر اونی که گم شده من باشم، به خاطرِ من پشتِ سرت رو نگاه میکنی؟
𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 "Tried to walk together But the night was growing dark Thought you were beside me But I reached and you were gone" "خواستم با هم قدم بزنیم اما شب تاریک و تاریکتر میشد فکر می کردم کنارمی اما وقتی رسیدم تو رفته بودی"
📱꒷「 اگر بلوند ببینم جیغ میکشم - 𝖨'𝗅𝗅 𝖲𝗁𝗈𝗎𝗍 𝖨𝖿 𝖨 𝖲𝖾𝖾 𝖡𝗅𝗈𝗇𝖽𝖾 」 💡꒷ ژانر ≡ فلاف • رمنس • کمدی • زندگیروزمره • اییو 📌دارای محدودیت سنی +۱۸ ☁️꒷ کاپل ها ≡ اصلی - ویکوک ، فرعی - نامجین / سپ 🐈꒷ نویسنده ≡ 𝘦𝘭𝘪𝘤𝘢𝘴𝘴𝘰 🗞꒷خلاصه ↯ فردی با لقب جیکی توی توییتر نقاشی هاش رو به اشتراک میزاره و علاقها...
خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...
- بیشتر، همیشه خوبه. همیشه بیشترش رو میخوام. genre: BDSM, Smut, Romance
+ دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترشهام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشهی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده میشد و به محض شنیدن این لقب، دندونهاش برای پاره کردن خرخرهی موجودات نمکریز دورش تیز میشد. هیچکس نمیدونست چی میتونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که میدونست جفت حقیقیش، جئون جون...
▪︎ خلاصه : عشق بین دو ورزشکار که در آستانه ی المپیک مشکلات فراوانی براشون رخ میده... یعنی جونگکوک بعد از اشتباه بزرگ تهیونگ میتونه اون رو ببخشه و به قلبش یه فرصت دوباره بده؟ شامل دو بخش: * Ice Wolf ---> بزرگسالی تهکوک ** Baby Jeon ---> کودکی تهکوک •کاپل اصلی:ویکوک •کاپل فرعی:ویمین، یونمین، نامجین •ژانر:امگاورس، امپرگ...
- قرارمون این بود که با کمک هم ذره ذره این مانع رو از سر راه برداریم.قدم به قدم. من ازت خسته نمیشم. ولی اگه یه روزی شدم، تو منو برگردون به اون جایی که بهش تعلق دارم...توی آغوش خودت. ته! میدونی چی منو اذیت میکنه؟ اینکه هرباری که بهت نزدیک میشم، میترسم باعث آزارت بشم.ولی اگه تو احساسات اون لحظه ات رو باهام درمیون بذاری...