Seleccionar todo
  • My lovely writer
    2K 347 15

    نام.: #MyLoveIyWriter زانر .: Dram/smut/ Romance/slice of life کاپل..: jikook نویسنده .: #Mahtab روزهای آپ.:جمعه ها رده سنی .🔞 خلاصه ..: جیمین نویسنده ای که با کتاب ها و رمان های که مینویسه همه رو مجذوبه خودش کرده به خاطر کمک به کسایی که مشکل دارن اسمش رو فرشته گذاشتن و همیشه یه هاله نورانی اطرافشه ،جونگ کوک مدیر کم...

  • Crave | Per Translation
    402K 51.7K 69

    کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو...

  • Halloween Angel [Oneshot~Taekook]
    497 73 1

    - من فرشته ام. فرشته هالووینی... -آره... فرشته هالووینی من... صداها ساکت شده بودن و کلاس وحشتی دیگه وجود نداشت. اونجا قطعا براشون بهشت بود؛ بهشتی ترسناک و وسوسه انگیز... • Genre: School life, Smut, Romance, Fluff

    Completa   Madura
  • One Shot "Just a Month"
    605 70 1

    جین! کجایی؟ خودت رو نشون بده! بالاخره بغضش شکست جین درست گفته بود! باید گریه میکرد اشک هاش یکی پس از دیگری گونه های سردش رو خیس کردن پس جین... واقعا رفته بود؟ دستش رو بالا گرفت و به دونه های بارون رویه دستش لبخند زد +منم دوست دارم

  • SILENT | VKOOK
    139K 23.3K 29

    "هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع میشه و پر از سوپرایزه! پارتای اول بیشتر جنبه ی طنز و کیوت داره>~< خودم...

  • [] Let me be your fuckbody []
    116K 16.3K 40

    خیلی از آدم‌هایی که هر روز میبینیم، احتیاج به کمک دارن. همون‌هایی که بی‌تفاوت از کنارشون میگذریم. جین از همون آدمهاست. سال‌های عمرش رو اینجوری گذرونده و بهش عادت کرده. هیچکس حتی فکرش رو نمیکنه پسری که اوضاع مالی خوب و صورت خندونی داره چه چیزهایی رو میتونه پشت سر گذاشته باشه تا زمانی که نامجون یک حدس‌هایی میزنه و همه...

    Completa   Madura
  • my daddy
    286K 33.4K 31

    با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون...

    Completa  
  • Time; YoonMin | Per Translation
    60.2K 12.5K 38

    زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیر...