Select All
  • I'm Your Brightness
    357 118 3

    اون اتاق همیشه حس مرگ میداد. قدم گذاشتن توی فضای سرد و تاریکش باعث میشد حس کنی یواش یواش وارد تابوت میشی و حس خفگیش پر شدن روی تابوت با خاکو زنده می‌کرد. اما وسط این همه مرگ و خاموشی نقطه‌ی درخشانی وجود داشت. پسر ریزه‌میزه‌ای که قلبش به امید برگشتن اون می‌تپید و با ورود هرکس دائم پر از شوق زمزمه می‌کرد: "یول بالاخره...

    Completed   Mature
  • My Wonderful Creature
    3.9K 1.1K 27

    بکهیون میتونه با موجودی که خودش ساخته قلبشو آروم کنه؟ اون عاشق اربابش بود تا وقتی که از دستش داد... سعی کرد اربابشو برگردونه ولی اون جونور میتونه جای اربابشو پر کنه؟ ~[کاپل:چانبک/هونهان]~ {رمنس/کمی اسمات/تخیلی تاحدودی/یه مقدار انگست} نویسنده: Silk☁️⚡

    Mature