Larry Smut
Larry Stylinson Nights🔞 [Sexual Content]
هری و لویی دعوا میکنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث میکنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمیتونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، میتونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. Mpreg مترجم: Dothewholenails Eyasamin Credit: Heartfullofharry --- #Louis*1* #wattpad*1* #louist...
ziam 1shot / mafia gender افراد مافیای مخوف جنوب، لیام پین، بیشتر از یکسال در تعقیب اون بودن؛ ناشناسی که توی تک تک معاملههای اخیر اون باند پنهانی حضور داشت و بعد از هر معامله خیلی حرفهای مثل یه سایه توی تاریکی شب محو میشد! قسمت عجیب داستان این بود که چند بار جون لیام رو نجات داده یا اینکه دشمنهاش رو از پا در آورده...
Harry Styles, loved by many, yet none owned his heart. He was a pretty big deal around school. Everyone knew who he was. Harry Styles was a flower crown wearing lad who didn’t mind adding color to his wardrobe. No one particularly cared that he wore slightly more girly clothes, or that he was openly gay. He was unique...
خاندان سلطنتی همیشه مقدس بود، حتی اگر هزاران خون ریخته میشد. سیطره پادشاهی بریتانیا جهانیان را وادار به تعظیم میکرد، همانطور که شاهزاده ی هند در مقابل ولیعهد بریتانیا زانو زده بود. ⚠️ WARNING FOR SEXUAL CONTENT AND HIGH VIOLENCE.
[completed] [edited] به هری گفته شده که ازش چه توقعی میره. اون حتی قبل از تولدش با وارث پک تاملینسون نامزد شده بود. اون تو احاطه و دست پروردهی امگاهای مطیع، که تنها هدفشون تو زندگی خدمت به آلفاهاشون بود، یکی از هم نوع اونا شد. اون با یاد گرفتن اینکه چجوری آلفاشو راضی کنه، بزرگ شد، آلفایی که هیچی دربارهاش نمیدونست،...
Louis, to his horror, attends an elitist university in which the name Zayn Malik means something, Niall Horan doesn't stop talking, there are pianos everywhere, and Harry Styles, only son of a drug-addled, clinically insane ex-rocker, has a perfect smile and empty eyes. All credits go to ©️ Velvetoscar.
لویی داره اخرین سال از کالج رو میگذرونه و قصد داره امسال رو به بهترین شکل ممکن تموم کنه. ولی اون علاوه بر یه جفت کفش ورزشیش، ذهن پر از تیکه و طعنه ش و دوست صمیمی دلقکش، یه خانواده پیچیده، یه آینده نا معلوم و از همه بدتر یه دشمن فنا ناپذیر داره که زندگیش و جهنم کردن. البته اینکه یه جایی تبدیل به دشمن های 'با منفعت' بش...
an AU where Louis Tomlinson is a misunderstood football player, and Harry Styles is a misunderstood photographer. Somehow, they're understood together. Features cute Instagram posts, slow burn, lots of twists and turns, and mPreg Harry towards the end. [Spanish Translation] : @Pasiva_69
Louis doesn't kill innocent people. He kills the unwanted criminals, outcasts, and poor beggars who won't be missed. After more than two hundred years living as a blood-thirsty vampire, he doesn't feel guilt or regret anymore. That is, until he meets his next victim: a stripper named Harry Styles.
سلام من زینم زین مالیک درست شنیدی. حالا لازم نیست اون دستگاهی که داری باهاش به این گوش میدی رو تنظیم کنی خودمم. نترس ایندفعه ازت درخواستی ندارم یه اسنک بیار. راحت باش. چون میخوام داستان زندگیمو برات تعریف کنم.
جنگل، خیلی بزرگتر از اون دوتا پسر و علاقه آبی رنگشون بهم بود. اما وقتی جوونی و کسی رو دوست داری همه چیز حول محور شما دو نفر میچرخه. آپ: متوقف شده.
Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!
Louis' new roommate is shy, skittish, and flinches at the slightest sounds. He's an art major who gets drunk on cherry wine, wears lacy lingerie, and shows up late at night covered in bruises that blossom across his skin like flowers. Obviously something is wrong. Louis just doesn't know what it is.
زیباترین اتفاقات زندگیام اصلا در لیست «کارهایی که باید انجام بدهم» نبودند. هشدار : این داستان صحنه های قتل ، خشونت ، تجاوز و ... رو شامل میشه پس اگر علاقه مند نیستید بهتون توصیه نمیشه #1 one direction #1 black #1 sea #1 ziam
Smart Sun is an original persian fanfic ... about Louis Tomlinson and his true LOVE , Harry Styles. it's for Iranian Larryshippers.... لویی تاملینسون استاد تازه ی دانشگاه از شدت استرس روز اول تدریس نمیدونه باید چکار کنه... یعنی چه اتفاقی میوفته وقتی باید با یه مشت جونور پررو سر کله بزنه...!?
برنامه ها چیده می شن تا به هم بریزن قانون ها نوشته می شن تا زیرپا گذاشته بشن قلب ها عاشق می شن تا بشکنن فکر کنم بهش می گن قانون زندگی... [ZIAM], little bit [larry] and [shiall]
We do this... together.. We lie... We play our part... We fight We kill... To protect eachother cause eachother all we have... ما این کارو باهم انجام دادیم... ما دروغ گفتیم... نقشمون رو بازی کردیم.. جنگیدم... ما آدم کشتیم... تا از همدیگه محافظت کنیم... چون تمام چیزی که داریم همدیگه است...
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستارههای آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
Niall's alpha friend Louis needs a favor. Harry is the omega sugar baby willing to travel to Fort Myers, Florida to make it happen. (Otherwise known as the fic where Harry is a sugar baby omega who cons rich alphas for a living, and Louis is a rich alpha with too much self-control.)
harry and louis are teachers inside of a high school, and sometimes they act more like teens than their own students do. their constant pranks on one another and non stop bickering might just bring them into a place they never expected to be in. ♡ BOTTOM ! HARRY ♡ WARNING: PROBLEMATIC CHARACTERS DO NOT READ IF YOU WA...
«دخمه ی مردگان» خوردن کروسان و تماشای برج ایفل کنار معشوقت لذت بخشه، ولی اشباحی که زیر شهر پاریس، توی دخمه های زیر زمینی کمین کردن واقعا خطرناکن. -Ziam Version- #2 in scary #3 in ziam
_اگه اون گردنبند رو نمی خریدم تو الان اینجا نبودی، و من تا ابد از عشق میترسیدم. +تو از عشق نمی ترسی، از شکست خوردن در عشق میترسی!
ما غریبه هایی بودیم که به دوست ها و بعد بهترین دوست ها تبدیل شدیم، حالا یا میتونیم این عشق رو بپذیریم، یا دوباره به غریبه هایی تبدیل بشیم، ولی با هزاران خاطره... تو برای این عشق چقدر میتونی شجاع باشی؟! Cause love, is only for the brave :) .................. -تو مال منی. و من روی دارایی هام خیلی حساسم. +من خیلی وقته که...
تو قلب دردِ منی تو باعثِ درد منی ولی من لذت میبرم از این درد.. منِ مازوخیسمِ لعنتی!! *Completed
(Completed) His breathing was ragged, eyes wide with fear, pupils delated and his heart was beating faster than ever before as he heard the angry alpha howl behind him. His left, hindleg was killing him but his wil lpower to get to safety was stronger than his fear. The angry howls behind him stopped just as he fell...
[completed] لیام فقط یه دانشجوی سال آخری تنها بود که سخت کار میکرد تا بتونه زندگیش رو جمع کنه، همه چیز عادی بود البته فقط تا قبل از راه دادن اون گربه به خونه اش. +زین؟ تو چطوری شکل آدم شدی؟ میدونی؟ لب و لوچه ی پسر آويزون شد. -نمیدونم که، ماما بهم نگفته بود منم میتونم عوض شم. +تو تنها نیستی؟ مامان داری؟ پسر با چشم های...
دوکِ دیوانه.. این تمام چیزیه که هری، درباره ی دستِ پادشاه میدونه، اما لویی تاملینسون یک راز بزرگ داره.. دوک اسیر یک نفرینه... نفرینی که سالهاست بر خاندان تاملینسون سایه انداخته... نفرینِ ماهِ کامل.. و گرگ اسیرِ دستِ آهو... اسارت شکارچی در چشم های شکار... آن زمان گرگ دندان هایش ریخته بود، ماه اخمو و ناراضی در دل آسمانِ...