𝗟𝗼𝘃𝗲 𝗧𝗿𝗮𝗽
کیم یونگسان دختر آروم و ناشنوا که تو یه خانواده دوستداشتنی بزرگ شده و با لبخند گرمش به اطرافیانش شوق زندگی میده یونگسان تو یه روز رندوم با مون بیولیی تو یه بار آشنا میشه...
کیم یونگسان دختر آروم و ناشنوا که تو یه خانواده دوستداشتنی بزرگ شده و با لبخند گرمش به اطرافیانش شوق زندگی میده یونگسان تو یه روز رندوم با مون بیولیی تو یه بار آشنا میشه...
"شهر من یه جای کوچیکه. شک دارم اصلا تا حالا اسمش رو شنیده باشی" "از کجا معلوم؟ شایدم شنیده باشم." مرد حق به جانب گفت. " رِدوود. یه شهر کوهستانی کوچیک که رودخونه احاطه اش کرده. و تنها راه عبور ازش استفاده از قایق و راه آبیه. شهر قشنگیه البته بهت پیشنهاد میدم فکر رفتن به اونجا به سرت نزنه، اگه گی، غیرمسیحی و غریبه هستی...
شوهوا : دوسم داری؟ سوجین : تو دیشب رو تخت من خوابیدی! هر چپتر حاوی یه وانشات جداگانه اس و رده سنی +18 این داستان صحنه های اسمات خیلی بازی داره که به همه پیشنهاد نمیشه...
"Why can't you love me back?" Byul ask with heartred "Because I hate you, I will never love you. Even you are the last man in the earth I will never gonna love you back." Yongsun answered coldly "But we will be engaged soon Yongsun." Byul said with frustration "But I don't love you!" Yongsun scream "Can you atleast tr...
"Paint my body." Credits to @dnthrs for the book cover and for editing the book itself
خلاصه: جنازه جونگ جون هو یکی از میلیارد ها و سیاست مدارهای کره جنوبی شب توی خونش پیدا میشه،دولت برای دستگیری قاتل یه تیم میسازه کیم یونگسان،مون بیول یی،جانگ ویین:m killa آن هه جین... وضعیت:تمام شده
- | ڪامل شده | - «پیش از اینڪه مرزها در شرف شڪستن قرار بگیرن، هیچ چیز دربارهے نگهبانان دو دنیا، خطر هایـے ڪه تهدیدم میڪرد یا حتـے خودم نمـےدونستم... خیال مـےڪردم ڪتابـے ڪه تمامی اون رازهاے مخوف رو در پس ڪلمات ساده اما گمراه ڪنندهے خودش پنهان نگه مـےداشت، گم شده بود؛ اما هرگز حدس هم نمـےزدم که طی این ۱۸ سال عمرم شخ...
«چشماتـو ببند. چیزی که میبینی، بهشتِ منه.» + ولی تاریکی تنها چیزیه که میبینم. - آفرین. خودشه! ◈یـه شوهوآی هجده ساله، پس از اخراج شدن از دبیرستانش، به واسطهی نامهای عجیب، سر از آکادمیای در اعماق جنگلی دور افتاده و تاریک درمی آورد: آکادمی سایهها. همه چیز زیادی ساده به نظر میرسد، تا آنکه یک شب شوهوآ بالاخره مهمتر...
"اگه برده م بودی بلایی سرت میاوردم که تا چند روز نتونی راه بری!" عشق یا شهوت؟ برای اشلی ، پورن استار بی دی اس ام، شهوت تنها چیزیه که معنی داره. و مارگارت در فرار از رابطه ی قبلیش با اشلی آشنا میشه و هردو تصمیم میگیرن رابطه ای تنها بر پایه ی شهوت رو شروع کنند. آیا مارگارت بعد از زخم بزرگش از عشق قبلیش هیچ وقت میتونه دو...
دختری که پدر و مادرش را طی یک عملیات تروریستی از دست می ده. الان او یک دختر ۲۷ سالست که به دنبال پیدا کردن قاتل پدر و مادرش یک کارگاه شده اما او نمی دونه که با دختری طی این مسیر آشنا می شه که زندگیش را کاملا عوض می کنه... اسم: عشق اول (first love) کاپل اصلی: مونسان کاپل فرعی: جنلیسا، ویکوک وضعیت: در حال آپ روز های آپ:...
تنها چیزی که میخوام اینه که چشماشو ببینم . میخام تصویری که ازش توی ذهنم ساختم واقعی باشه. دوس دارم بدونم وقتی میخندم اونم لبخند رو لباش میاد؟ یا وقتی بهش میگم دوسش دارم مث من چشاش برق میزنه؟
همراه با دفترچه یاداشت یونگی که افکار و روان افسردش رو توش لقمه ای یادداشت میکنه پیش میریم و از ذهن یه فرد افسرده سر در میاریم. ×××بخاطر داشتن صحنه های خودکشی ممکنه برای همه ی گروه های سنی و سلیقه ها مناسب نباشه پس رعایت کنید... _________________________________________ ♧ fic: puppeteer ♤ couple: taegi ♢ genre: fluff...
همه چیز عادی بود ولی مشکل اینه که بود تا وقتی که یکی اشتباه نمیکرد... کاش میشد زمانو به عقب برگردوند نه برای اینکه جلوی بعضی چیزارو گرفت برای اینکه دوباره بعضی چیزارو حس کرد -مهم نیست اگه چیزی به یاد نیاره یا حتی عشقش به من خاموش بشه همین که هنوز قلبش میزنه و نفس میکشه برام کافیه... ژانر= تخیلی، رمنس، انگست، اکشن شخص...
جیمین و تهیونگ دوتا دوست و هم اتاقی... اتفاقات و مشکلاتی که باهاشون دست و پنجه نرم میکنن... و ایا فقط دوست هستن؟ Couple: Vmin,Hopv,Namjin ژانر: روانشناسی، عاشقانه، روزمره، مرموز، طنز، اسمات