Select All
  • OVERFILLED
    869 160 3

    -حداقل باهام نمی‌رقصی؟ با همون لبخند و چشم‌هایی که پسر رو ستایش می‌کردن ازش پرسید. پسر لیوانش رو به میز کوبید. -اگه یه رقص می‌خوای باید هزینه‌ش رو هم بدی، نمی‌تونی الکی منو دست‌مالی کنی! به تهیونگ با انزجار نگاه کرد و بیزاری دومین چیزی بود که از پشت ماسکش به تهیونگ نشون میداد. -اگه یه چیزی رو میخوای باید کیف پولت رو ه...

    Completed