Select All
  • The Real Me [kookv]
    916K 139K 85

    - نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره

    Completed   Mature
  • •° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed
    242K 39.4K 55

    "نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیر...

    Completed   Mature
  • Fathers' problems (Completed)
    69K 16.8K 40

    زندگی مجردی خیلی سخت نیست ولی زندگی بعنوان یه پدر تنها و مجرد خیلی سخته ... اینکه بتونی یه بچه رو بزرگ کنی و حواست به همه چیز باشه تا اون بچه احساس کمبود نکنه، خیلی سخته. و ما دو تا پدر داریم با افکار متفاوت و روش تربیتی متفاوت ... پارک چانیول ۳۶ ساله طراح لباس برند LOEY'S پدر پارک لی یول ۸ ساله... یه پسر بچه آروم و...

    Completed   Mature
  • My Turn! [VKOOK]
    152K 19.3K 70

    دوتا دوست مجازی که کم کم عاشق هم میشن با یه اتفاق کات میکنن و دیگه خبری از هم ندارن و زندگی یکی ازونا تباه میشه.. چی میشه اگه در آینده اونا عضو گروه معروف بی تی اس شن و بعد ازینکه دوباره به هم حس پیدا کردن بفهمن همون آدمان؟ _تو همونی؟تو همون عوضی هستی که یه شبه ولم کرد؟عاشقم کرد و ولم کرد؟ +ازت عضر میخوام _فقط خفه ش...

    Completed  
  • Similar BUT differenT + After Story (completed)
    50K 15.3K 55

    آدمها دو دسته ان: یا فکر میکنن خوش‌شانسن یا بدشانس. ولی یه دسته سومی هم هست که کلا معتقده چیزی به اسم شانس وجود نداره اونم وقتی که خودت میتونی به همه چی برسی و آویزون شانس شدن فقط وقتت رو می‌گیره. و وقتی دو نفر توی یک شرایط هستن، و یکی جزو دسته اوله و معتقد به شانس نداشته و دومی از کلمه شانس متنفره، کدومشون میتونن موف...

    Completed   Mature
  • The tormentor[Completed]
    143K 27.3K 70

    شکنجه گر ژانر: عاشقانه، رمنس، معمایی، مافیایی، انگست، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان، ویکوک ******************* بک سفید و چان سیاه بک شاد و چان خنثی بک عاشق و چان سرد بک ظریف و چان قوی بک خیلی تلاش کرد لبخند رو به لبهای چانیول بداخلاقش برگردونه ولی نمیدونست بهای همچین کاری این میشه که لبخند برای همیشه از روی لبهای خودش...

    Completed   Mature
  • Enemy Of The Savior/دشمن ناجی
    12.1K 2.8K 46

    ༆𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: 𝗸𝗿𝗶𝘀𝗵𝗼 (ᵐᵃⁱⁿ), 𝗸𝗮𝗶𝘀𝗼𝗼, 𝗰𝗵𝗮𝗻𝗯𝗮𝗲𝗸, 𝗵𝘂𝗻𝗵𝗮𝗻 ༆𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗮𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 , 𝗰𝗿𝗶𝗺𝗶𝗻𝗮𝗹, 𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲 , 𝘀𝗺𝘂𝘁 _ من... عاشقت شدم جونمیون! چشماش رو بست و لبخندی زد... شنیدنش، یه نوشیدنی انرژی زا بود، بعدِ کلی دویدن... درجا زدن... حالش، حالِ دونده ای بود که بعد از کلی دویدن، ا...

    Completed   Mature
  • April Fool's Day (دروغ آپریل)
    19.4K 4.2K 49

    "بیون بکهیون وارث بیست ساله ایه که اصلا چشم دیدن دستیار معتمد پدرش پارک چانیول که خیلی مغرور و خودخواهه رو نداره ، چی میشه اگه تو اولین مسافرت مجردی ای که میخواد با دوستاش بره شرط پدرش برای اجازه دادن بهش این باشه که حتما باید چانیول هم باهاشون بیاد ؟ اونم درست روزی که بکهیون به مناسبت اول آپریل با راننده ی خونه شون...

    Completed   Mature
  • ᥫ᭡Lawfully twisted
    46.2K 8.6K 59

    [تمام شده] "این فیکشن ترجمه‌ شده‌ست" کسی که اون میخواد دوست‌پسر خواهرشه. این کار اشتباهه. خودشم اینو میدونه؛ ولی باعث نمیشه دست از خواسته‌ش برداره. بکهیون آرزو میکرد که ای کاش کسی بود تا بهش هشدار بده که بعد از بدست آوردنش چقد اوضاع قراره پیچیده بشه. یا شایدم این درسی بود که قرار بود کارما بهش یاد بده. هرچند که اهمیتی...

    Completed   Mature
  • ┎HETERO┒
    2.6K 473 32

    «سال ها پیش پروژه غنی سازی جمعیت دیواری نامرئی ساخته شده از غرور و اصالت پوشالی بین الفاها و بتاها ساخت ، بتاها خاک زیر پای الفاها شدن و در چنگال سرد ویروس و تراشه ضد حس که ساخته شد تا زندگی بتاها رو تحت کنترل خودش دربیاره و روحشون رو به عصیان بکشه محبوس بی حسی شدن ، در حالی که اقلیت کمی از اونها به باور الفاها با خون...

    Completed   Mature
  • bunny and bear (Taehkook)
    61.8K 5.8K 81

    +میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیل...

    Completed  
  • Nonsense Mission(7some)
    50K 6.3K 41

    تهیونگ، کاراگاه بتایی که مجبور می شه به خاطر ماموریتش به عنوان یه هرزه وارد بار بشه. اون کسانی رو می بینه که بی توجه به دسته بندی ها و قوانینش فقط لذت می برن. و جونگ کوک، آلفایی که همیشه در حسرت دیدن دوباره ش بود اما... چه اتفاقی میفته اگه جونگ کوک وانمود کنه به خاطر اتفاقات گذشته از تهیونگ متنفره؟ 📌📌📌📌📌 📌نام فی...

  • معرفی فیک ویکوک
    173K 2.7K 47

    فیک هایی که عاشقشون میشی!

  • blueberry omega 💙 (kookv)
    63.4K 11.9K 40

    کیم تهیونگ تقریباً از موقعی که به‌یاد می‌آورد، همه‌چیز رو از دست داده بود. خانواده‌ای براش وجود نداشت و جفت حقیقی‌اش هم اون رو رد کرده بود. پس چه دلیلی برای زندگی جز پسر و مغازه‌ی میوه فروشی کوچکش داشت؟ چی می‌شه، اگه جئون جونگ‌کوک بخواد دوباره برای بلوبری و پسرش تلاش کنه؟ می‌تونه بدستشون بیاره؟ main couple:kookv genre...

  • KIM BOSS
    19K 4.7K 45

    𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐚𝐢𝐡𝐮𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐦𝐮𝐭,𝐒𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐎𝐅 𝐋𝐢𝐟𝐞 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲,𝐇𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐄𝐧𝐝 کیم جونگین یکی از ثروتمند ترین‌ رئیس های شرکت مد و طراحی و سازنده برند kim که همه طراح ها ارزو کار کردن کنارش رو دارن،تو یه مسابقه تمام رقیب هاشو شکست میده و دعوت میشه به پاریس و خودشو برای بردن تو...

    Completed   Mature
  • Death In The Deep(KookV)
    13.3K 1.6K 38

    🩵 Fic : Death In The Deep 🌊 🩵 Main Couple ➸ Kookv 🩵 Sub Couple ➸ Yoonmin 🩵Genre ➸ Romance, Fantasy, Historical, Smut, Angst 🩵 Age Category ➸ NC +18 🩵 Writer ➸ Silvia 🩵 UP⏱ ➸ Friday(9:00 pm) 🩵Story Description : زندگی تهیونگِ جهانگرد که اینبار به اقیانوس اطلس سفر کرده بود، با گره خوردن به مثلث شیطان تغییر...

  • قهوه شیرین
    46.6K 6.9K 72

    +جونگو میشه یه خواهش ازت داشته باشم؟ _بگو ببر دوستاشتنیه من +میشه باهام ازدواج کنی _چی....؟ تهیونگ پسری که مجبوره بزای خواسته ی قبل از مرگ پدربزرگش ازدواج کنه جونگ کوک پسری که پدرش اونو به اسم بیمار عصبی توی اسایشگاه بستری کرده این دوتا عاشق هم دیگه ان سرنوشت چی براشون رقم میزنه؟...... Copel:kookv/vkook,namjin,sopmin...

    Completed  
  • 𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ
    267K 37.8K 73

    𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...

    Completed   Mature
  • still with you | VK
    56.9K 5.9K 31

    من همیشه این صحنه هارو تو دراما میدیدم و فکر نمیکردم که تو واقعیت بتونه اتفاق بیفته...ولی خدای من، حالا منی که هر لحظه منتظر بودم با مخ پخش زمین بشم توی بغل تهیونگ افتاده بودمو اون از نزدیک بهم زل زده بود... ___________________ _هی غر نزن و تکون نخور تا کارم تموم بشه +اِاِاِ ببین چجوری حرف میزنه ادبت کو بچه... الان ت...

    Completed  
  • GOD IN DISGUISE | Vkook
    146K 16.5K 63

    Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرار‌های از پیش تعیین شده می‌رفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بی‌احساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی ب...

  • Guardian Angel
    173K 26.4K 51

    جانگکوک داستان بیماره...البته نه یه بیماری جسمی!یه بیماری روحی روانی به اسم social anxiety disorder یا اضطراب اجتماعی! اون تو ارتباط برقرار کردن و روابط اجتماعی صفره و از قضاوت شدن و مورد آزار قرار گرفتن میترسه... ولی شاید یه فرشته محافظ تو زندگیش بتونه اوضاع رو بهتر کنه...؟! کاپل:کوکوی،ویکوک زمان آپ:نامنظم پارتای اول...

    Completed  
  • ᴡʜᴏ ᴡᴀs ᴛʜɪɴᴋɪɴɢ✗
    501K 66.2K 56

    ▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خو...

    Completed   Mature
  • miracle in war
    10.4K 1.7K 7

    تهیونگ آلفای مغلوبی که در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم متوجه باردار بودنش از سرباز آلفاش، جانگ‌کوک می‌شه. کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: namjin, sope, kookgi ژانر= عاشقانه، اسمات، امپرگ، انگست، امگاورس، جنگی...

  • 𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽
    128K 17.4K 30

    امپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو آینه ببینه ولی تو بدن ظریف و زیبا لونا باشه ... قسمتی از داستان : نی...

  • «𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|باریکه‌‌ای‌از‌نور✔︎»
    67.2K 9.2K 31

    [ اتمام یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️

  • Fake Marriage:ازدواج سوری
    81.8K 10.6K 60

    پسری از جنس ضعف و بی کسی در مقابل مردی از جنس اصالت و قدرت ازدواجی سوری در پی اعتمادی به حقیقت کاپل : ویمین ژانر: امگاورس/خانوادگی/اسمات روز های آپ: پنجشنبه ها

  • our savage omega
    107K 16.2K 84

    بیبی سیتر شدن آرزوم نبود و نیست ولی تنها راه نجات من از کار کردن توی کلاب و گارسونی رستورانه.... کاپل: seven some بخشی از فیک: _ من موندم بیبی سیتر بودن چه ربطی دیفرانسیل و گلدوزی داره؟؟ + : اوه اینطوری میخاد از الفاهاش مراقبت کنه .اخه تو یک پک با ۵ الفا چرا باید فقط یک امگا باشه _: چطور کشور اجازه ثبت رسمی ش رو...

    Completed   Mature
  • Curse [ VKOOK , KOOKV ]
    85.8K 11.3K 27

    [تمام شده] هر دختری توی چشم‌های جونگ‌کوک نگاه کنه عاشقش می‌شه، شاید یه موهبت به نظر برسه ولی جونگ‌کوک گیه:) اسم داستان: Curse [ نفرین ] کاپل اصلی: Vkook , Kookv [ ورس ] کاپل فرعی: Sope ژانر: عاشقانه | فیک‌چت | طنز | درام | فانتزی

    Completed  
  • 𝗢𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 ᴷᵛ ᴬᵁ
    190K 22.1K 52

    • خـلاصـه: کیم تهیونگ مجبور می‌شه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمی‌کنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه. • بـرشی از داسـتان: - مثل اینکه یادت رفته چرا اینجایی. + مگه می‌شه بدبختی‌ای که برام به وجود آوردی رو از یاد ببرم؟ زبونِ اون پسر همیشه همین‌قدر دراز بو...

    Completed  
  • 𝙆𝙄𝙒𝙄🥝|𝘷𝘬,𝘤𝘩𝘣𝘬
    197K 52.7K 72

    - گریه کردی؟ نگاه تهیونگ واقعا تغییر کرده بود. نسیم شبانه‌ی سئول زیر سرمه‌ایِ موهاش میزد و اونها رو تاب میداد. کاش میتونستم این نگاه نگران رو همیشه برای خودم داشته باشم. - چیزی نیست. بازم دروغ بود اما حداقل گریه کردنم رو انکار نکردم. ~~~~ - پرستو ها رو دوست داری؟ - عاشقشونم.اگه وقت کنم چند تا عکس ازشون میگیرم. ...

    Completed