REGRET|Vkook
آیا زندگی به جونگکوک روی خوش نشون میده؟
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد...
𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚- 𝙨𝙡𝙞𝙘𝙚 𝙤𝙛 𝙡𝙞𝙛𝙚 یک عاشقانهی آرام... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای من آچیلا فقط یه گل مقدس نبود! برای من آچیلا عطرِ تلخِ تنِ تو بود که توی آغوشم تبدیل به آرامش میشد. توی شیرینی آغوشت، من کسی بودم که معتاد بوی تلخت شد؛ حالا برای نفس کشیدن توی تک تک لحظههام، به تلخی شیرین مانند تو، تا ابد محتاج...
امگای نگهبان، امگای بی باک.. تهیونگ، امگاییست که در قعر جنگل و البته جایی مخفی، پکی تشکیل داده تا از هم نوعان خودش یعنی امگاها درمقابل آلفا های سواستفاده گر محافظت کنه. از وقتی که در خردسالی پدرش رو کشت و از پک قبلیش فرار کرد اسمش سر زبون ها افتاده و خیلی از آلفا و بتا ها در طمع به دست آوردنشن تا با غرور و افتخار به...
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
قسمتی از فیکشن : با دستهاش بدن زخمی کوک رو به خودش فشار می داد، "بنظرت من چه آدمیم سفید برفی من؟!" کوک با چشم های سرخش خیره نگاهی به چهره وحشتناک مرد که غرقه ی خون بود کرد "ی..ه...یه گناه ..یه گناهکار!!" این فیک دارای محتوای مثبت 18 سال و به شدت دارک و احساسی می باشد. در صورت داشتن مشکلات متعدد از خواندن این فیک خوددا...
🏹🕊 کیم تهیونگ، پسر شیطون و تخسیه که هیچوقت فکر نمیکرد تندیس زنده ای برای وجود یه افسانه بشه. وقتی فهمید جنسیت ثانویه اش یه امگاست، تمام امپراطوری رو در شوک فرو برد. سالها بود که از امگاهای مرد چیزی به جز خاطره ای دور باقی نمونده بود. از طرفی پادشاه جئونی که بهترین هارو برای پسر عزیز و وظیفه شناسش میخواد، تصمیم میگی...
|تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...
تهیونگ قراره با بهترین پسری که توی تمام زندگیش شناخته به زودی ازدواج کنه ولی تابحال هیچ چیزی رو جز بوسیدن با هوسوک تجربه نکرده و از طرفی هم میخواد توی رابطه با همسرش بهترین باشه. دوستش دکتری رو در همین زمینه بهش معرفی میکنه که توی این قضایا کمکش کنه. اما اتفاقاتی رخ میده که تمام معادلات بهم میریزه. Name: Teach Me Cou...
" کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزا...
«از ویدیوهای دوستپسر باتمت بیشتر آپلود کن لطفاً» جایی که تهیونگ یه هنرمند «ایاسامآر»ئه و جونگکوک هر شب با ویدیوهاش خودارضایی میکنه. [ولی چی میشه اگه تهیونگ یهروزی خیلی اتفاقی بره خونهٔ جونگکوک زندگی کنه؟ چی میشه اگه رازش آشکار بشه؟ سر غرورش چه بلایی میاد؟] این داستان ترجمهٔ فنفیکی به همین نام از اکانت @pe...
جمع یه سری الفا و امگا با لجبازی و دعوا که راهی سفری متفاوت میشن از اتفاق های هیجان انگیز و ترسناک گرفته تا غیره _________________________________ - چرا نمیخوای قبول کنی یعنی اونا نباید نوه شونو ببینن نباید حاصل عشق من و ببینن این ترس مضخرف از حاملگی رو بذار کنار _ جونگکوک میفهمی چیمیگی من یه لحظه ام دیگ...
Taehyung and jungkook has been married for 8years now and their marriage is at the peak but the problem is taehyung doesn't want children and Jungkook intially agreed but for some reason he just wants children now. How would Jungkook be able to convince his husband about having children ? well I guess you have to find...
خلاصه : (کیم تهیونگ پسر هفده ساله ای که پدرش اونو بجای بدهی که داره به بار میده تا به عنوان هرزه ازش استفاده بشه اما همه چیز با اومدن جئون جونگ کوک به بار یه شبه تغییر میکنه و..... _________________________________ ✍︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴 : 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘥𝘳𝘢𝘮𝘢 , 𝘴𝘮𝘶𝘵 🔞 . ✍︎ 𝘔𝘪𝘯 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 . ✍︎...
After getting himself abducted by human traffickers Jungkook thought he couldn't get in a much worse situation.He didn't expect to get auctioned to a stranger who only wanted one thing from him and that was an heir.Was the man really a stranger after all? Disclaimer This story is entirely fictional and as a result of...
Jungkook thought he had witnessed a miracle when his husband woke up from a comma after five years.He was happy but his joy was short lived when it turned out that his husband didn't have any memory of him ,their marriage and everything related to him.Not even his daughter who had never seen her father's eyes or heard...
One second he was staring at a very angry true blood Alpha glaring at him, the next second he was on the floor from a punch with an agonizing scream of MATE Kim Taehyung has always known he was unlucky. Losing his parents at a young age, almost dying in a store room fits perfectly. To top it all, he is the mate of a...
|fetus writing alert| Jeon Jungkook is a True Blood. But only he knows this, no one else. He is a ruthless monster in a fight and you would not want to make him angry. Due to a past event, his belief on Love and mates completely changed. Now he does not want a mate because he thinks its bullshit. He promised to reject...
• ˢᵗᵒᶜᵏ·ʰᵒˡᵐ ˢʸⁿ·ᵈʳᵒᵐᵉ ⁿᵒᵘⁿ ⁿᵒᵘⁿ: ˢᵗᵒᶜᵏʰᵒˡᵐ ˢʸⁿᵈʳᵒᵐᵉ ᶠᵉᵉˡⁱⁿᵍˢ ᵒᶠ ᵗʳᵘˢᵗ ᵒʳ ᵃᶠᶠᵉᶜᵗⁱᵒⁿ ᶠᵉˡᵗ ⁱⁿ ᶜᵉʳᵗᵃⁱⁿ ᶜᵃˢᵉˢ ᵒᶠ ᵏⁱᵈⁿᵃᵖᵖⁱⁿᵍ ᵒʳ ʰᵒˢᵗᵃᵍᵉ⁻ᵗᵃᵏⁱⁿᵍ ᵇʸ ᵃ ᵛⁱᶜᵗⁱᵐ ᵗᵒʷᵃʳᵈ ᵃ ᶜᵃᵖᵗᵒʳ •
Love by change عشق به طور اتفاقی 𖦹𖦹𖦹 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_(𝒔𝒆𝒄𝒓𝒆𝒕) 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂- 𝒂𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏- 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 - 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇- 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒚 𝒌𝒊𝒏𝒌 - 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒑𝒂𝒄𝒆 - 𝒔𝒎𝒖𝒕 جئون جونگکوک رئیس بزرگترین باند مافیا...کسی که به هیچکس رحم نداره جز کسا...
نام فیک :✨my white wolf✨ کاپل : ☕کوکوی☕ 🍩 ژانر 🍩 : 🐺امگاورس🐺 🍑ددی کینگ🍑🍥رمنس🍥 🍷اسمات🍷 🍼فلاف🍼 خلاصه :🍓 تهیونگ از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... 🍓 🍸جئون جونگکوک آلفایی که ساعت های خودشو...
آدمی عاشق فرشته ای شد؛همه عالم میدانستند آن فرشته ی بی گناه برای آدم سیب سرخ گناه بود آدم هم میدانست...و سیب را خورد! آنگاه فرشته خندید و آدم جان داد فرشته ناز کرد و آدم شیدا شد فرشته آواز خواند و آدم غرق شد فرشته خواست آدم را به آغوش کشد،اما دیگر معشوقی نبود تا برایش عاشقی کند. عشق ادم را به مرز دیوانگی کشاند... ژانر...
بهشت در جهنم 🍸 زوج ها: کوکوی ، لیون ( لیدو و شیون ) ژانر: تاریخی ، خشن ، اکشن ، اسمات ، عاشقانه ، امپرگ هر کسی تعریفی از بهشت و جهنم و خوب و بد و راحت و ناراحت داره اما این تعریف ها خیلی اوقات نسبی ان یعنی یه زندگی سخت میتونه در مقابل مرگ بهشت باشه و یه ایده آل گری بزرگ در مقابل آزادی ، جهنم!
کاپل: کوکوی ، هیونلیکس ژانر: عاشقانه هیبرید اسمات اکشن امپرگ زن با دیدن چهره شگفت زده و خوشحال مینگی گفت: بریم برای شکارش؟ مینگی لبخندی زد و گفت: قطعا میریم میخوام داشته باشمش ____________ مرد رفتن اون موجود عجیب و تماشا کرد و برای چند ثانیه همونجا موند تا اینکه صدای دوستش و شنید: جونگ کوکا چیکار میکنی ___________...
+بزار بیبیت باشم -پس صدام کن! +د...ددی -بیبی ددیو میخاد؟ +زیاد!! |و چی میشد اگه هرگز نمی دیدمت| 𝔄𝔯𝔢 𝔶𝔬𝔲 𝔞 𝔴𝔞𝔱𝔠𝔥𝔢𝔯 𝔬𝔯 𝔞 𝔭𝔩𝔞𝔶𝔢𝔯? . Tip:this is a smut fanfic (+18) Couples:vkook-hopmin-namjin-sope Geners:smut-fun پ.ن:(عمده این فیک به صورت فانه)همه چیز مشخصه پس لطفا سوال بی مورد مخصوصا درباره کاپلا...
《خونِ شیرین🕯》 این داستانی تخیلیه که توش موجوداتی انسان نما با بال های سیاه یا سفید بر طبق نژادشون نسبت به انسان های معمولی ژن با ارزش تری دارند...این موجودات علاوه بر قدرت پرواز کردن قدرت مبارزه ی همزمان با هزار انسان رو دارن و به همین دلیل هیچ انسانی جرئت نداره با همچین ابر انسان هایی درگیر بشن... دو نژاد از این موج...
...Complete... ▪︎بخشی از داستان: "تو حامله ای!" "شاید من زیست شناسی رو افتاده باشم اما در این حد میدونم که این غیر ممکنه." ▪︎مقدمه: بی تی اس در دوران موفقیتشون به سر میبرند. مراسم ها،تموم شدن بلیطای کنسرت و میلیون ها فالور توییتر همراه با کامبکی که در راهه! تهیونگ و جونگکوک عاشق این توجه بودند و رابطه ی مخفیانشون هم ب...
کیم تهیونگ یه پسر ریزه میزه و کیوتِ که تموم زندگیشو تو انگلیس زندگی کرده. اشتیاقش از زمانی که به یاد میاورد، رقصیدن بود. با اینکه معلمش فکر می کرد که اون خیلی ظریفِ و نمیتونه مثلِ پسرا برقصه ، اون تصمیم گرفت موهاش رو بلند کنه و با همه دخترا کلاسش رو پائینس برقصِ. و ناگهان توی هیفدهمین سالگرد تولدش پدر و مادرش بهش م...
ناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **** [Completed] Toptae Bottomkook Taekook Namjin Yoonminseok [Translate...
تهیونگ و جونگکوک بهترین دوستای هم حساب میشدن؛ فقط تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه جونگکوک دو ساله روش کراش داره و بدون اینکه بخواد باهاش بخوابه! 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 Writer & Editor: SAMAR Genre: Comedy, Slice of Life, Smut🔞 𝑻𝒆𝒍𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍: 𝑽_𝑲𝒐𝒐𝒌𝒊