Selecionar tudo
  • BLOW
    135K 22.2K 23

    تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]

    Concluídas  
  • ETERNAL LOVE
    58.1K 8.9K 52

    [ عشق ابدی ] _ تکمیل شده همراه همدیگه کنار همدیگه هم قدم با هم پیش رفتیم ، باهم جفت بودیم ، همه چیز مثل یک زندگی عادی بود برامون ولی قرار نیست همه چی به وفق مرادت باشه ، این رسم زندگیِ در این دنیا فقط صبور بودن و زمان میتونه همه چیز رو درست کنه " جفت حقیقی هیچ وقت شکست نمیخوره ، من بهت قول دادم " °•~ COUPLE : KOOKV...

    Concluídas  
  • Kookv fucking sperm [ Completed ]
    479K 54.6K 24

    اسپرم لعنتی🍸 کاپل ها:کوکوی، یونمین، نامجین ژانر:خون آشام خشن امپرگ اسمات _جونگ کوک با چشمانی که از خشم سرخ شده بود به مراسم ازدواج نگاه میکرد با خشم غرید:به چه جراتی با بچه من تو شکمش داره ازدواج میکنه وضعیت: پایان یافته

    Concluídas  
  • Little Merman
    134K 18.3K 21

    ♡کاپل : تهکوک خلاصه : تهیونگ فکر میکرد که پری های دریایی وجود ندارن، اما چی میشه که یدونه از نوع خوشگل و لیتلش توی زندگیش جا باز کنه؟؟!! ༶•┈┈⛧┈♛ ژانر : لیتل، فانتزی، اسمات و...

  • [𝐔𝐩 𝐍𝐨 𝐌𝐨𝐫𝐞] ᵏᵒᵒᵏᵛ
    65K 7.2K 24

    "تهیونگ نمیتونم کاندوم سایزمو پیدا کنم" "سایزت چیه" "خیلی بزرگ" -اسمات -تاپ کوک -باتم ته -ترجمه شده توسط خودم 🌝 - کردیت kookvszn

  • ᴍᴇʀᴄʜ |ᴋᴏᴏᴋᴠ
    232K 40.8K 29

    جونگ کوک یه خواننده سولو موفق با کلی طرفداره و کل زندگیش توی علایقش یعنی خوندن و رقصیدن خلاصه میشه. یه شب توی کافه اتفاقی یکی از همین طرفدارا ، یه پسر کیوت و خوشگل رو با سوییشرت خودش میبینه و تصمیم میگیره بهش شماره بده au/text/comedy ×من نیازی به نقد بی رحمانتون ندارم، هر جا احساس کردید از بوک راضی نیستید بوک خارج شید×

    Concluídas   Maduro
  • ༒︎𝐈𝐤𝐢𝐠𝐚𝐢
    586K 75.7K 44

    ‌ [کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلب‌هایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینه‌ای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...

    Concluídas