Your Warm Hands | Namjin
-چیزی که ما داریم ازش فرار میکنیم، خودمون هستیم! -Namjin story✔ Started: 2019, 15 Feb. Finished: 2020, 28 Mar.
-چیزی که ما داریم ازش فرار میکنیم، خودمون هستیم! -Namjin story✔ Started: 2019, 15 Feb. Finished: 2020, 28 Mar.
Painter Of The Night Season two • Vkook • جئون جونگکوک، پسری که از زمان تولدش استعداد بی نظیری توی کشیدن نقاشی های منحرفانه داشت. بخاطر همین با اسم مستعار چندین کتاب از نقاشی هاش منتشر کرده بود. کیم تهیونگ، نجیب زاده عوضی و منحرفیه که به شهوت بی نظیرش معروفه، مکان و زمان براش اهمیتی نداره و همیشه مشغول کثافط کاری هاش...
دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan
نردبان مرموز ایستاده در وسط هیچ جا کنجکاوی گروهی از مردم مصمم به دانستن اینکه نردبان به کجا منجر می شود و در نهایت ، نردبان چیست...
یه داستان فوق العاده و سکسی دربارهی کسی ک برای زندگیه جدیدش تلاش میکنه ... ولی زندگیه جدیدش اون چیزی نیست ک انتظارش رو داشت دونفری ک نمیتونن همو لمس کنن ولی همدیگرو میبینن ، اما چه کسی گفت هر رابطهای بی نقص شروع می شود? این بوک شامل فصل اول و دوم وبتون میشه فصل سوم رو در بوک جدا اپ کردم♡ اگه میخواین یه خلاصه از فصل...
اسم: پیشخدمت گرگ و ارباب گربش 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ژانر:کمدی😂، یائویی💑، عاشقانه❤، کیوت🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خلاصه: پیشخدمت گرگ و ارباب گربش در مورد گرگیه 🐺که پیشخدمت یه خانواده ی پولداره 🐱و اربابش ازش متنفره البته این چیزیه که اون میدونه در حقیقت اربابش روش کراش داره🤭🤭😄 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸...
ترفندا و راهنمايى هايى كه بهتون كمك ميكنه يه كاراكتر اورجينال كه همه رو غافلگير كنه بسازين. Lisarius 2019
مشخصات: آلفا بالا رده ترین حیوون وحشی در طبیعت کسی با غرشش لرزه به دل دشمنان میندازه حالا گیر یه مشکل کوچولو افتاده! ژانر: روزمره، شونن آی، کیوت!
∆ کلوپ خدمات فوری ∆ وقتی دفعه ی اول اونارو دیدم فکر کردم یه مشت احمقن . نمیدونستم یه مشت احمق میتونن انقدر دوستداشتنی باشن ..
با اطمینان کامل دفترچهای رو که عمرتو باهاش سر کردی باز میکنی و یک ضربدر بزرگ با خودکار قرمز روش میکشی و زیرش مینویسی تاریخ انقضائت تموم شده رفیق؛ روی میز پرتش میکنی و میری سمت زندگی روزمرهای که سالها دیگران رو به خاطر داشتنش مسخره میکردی. توی ایستگاه، کنار آدمها، و منتظر قطاری که میتونه نقطهی پایان یا شروعت...
مین یونگی که تو کشور جزایر متحده (United Islands؛ متشکل از ژاپن، تایوان و کره ها بعد از جنگ جهانی سوم و عوض شدن چهره ی دنیا) زندگی میکنه مرتکب اشتباه بزرگ همکاری با یه باند مافیایی که با دولت هم دست به دست هستن میشه. پس از به هم ریختن یکی از نقشه های وارد کردن برده از خاورمیانه و شرق آفریقا به جزایر متحده و روسیه یونگ...
_و تنها لبخندت لحظه ای که نامه جدید رو دستت میدم.کاش اونی که مایل ها ازت دور بود و هر روز براش مشغول نوشتن بودی من بودم اما حیف که من فقط یه پستچی سادم... تایم اپ: جمعه ها ژانر:روزمرگی_مدرسه ای_کلاسیک_سافت
نام:غیر منتظره ژانر: رومنس، هیجان انگیز، کمدی کاپل:، کوکوی، ویکوک... خلاصه:تهیونگ یه پاپاراتزیه که هیچ چیز تو زندگیش براش مهم تر از از پول نیست. جونگ کوک یه افسر پلیسه که عاشق هیجانه و از زندگی یکنواخت متنفره.مسیر زندگی اون دوتا ناگهانی بهم گره می خوره و.....
افسر جئون جونگکوک بعد از کشته شدن خانوادش به بی رحمانه ترین شکل ممکن و گذروندن زجر آور ترین سال های عمرش بالاخره موفق میشه برای گرفتن انتقام به عنوان نفوذی وارد باندِ باعث و بانی تمام بدبختیاش ، کیم تهیونگ بشه ! ولی اگه حقایق اون چیزی نباشه که نشون داده میشن چی؟ زندگی همیشه پر از چالش و غافلگیریه. مگه نه؟ "آدمِ بدونِ...
...Complete... ▪︎مقدمه: بابا لنگ دراز عزیز... تمام دل خوشی دنیای من این است که ندانی و دوستت بدارم! وقتی میفهمی و میرانیام چیزی درون دلم فرو میریزد....چیزی شبیه غرور! بابا لنگ دراز عزیزم گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم! بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند. نمیگذارم...نمیخواهم! بابا...
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...
تو دنیایی که بدون ماسک اکسیژن نمیشه نفس کشید نامجون که موهای عجیبش رنگ فیروزه ای دارن ... یه روز پسری رو میبینه که بدون ماسک اکسیژن بهش زل زده... این داستان توی یک دنیای تخیلی و زمان تخیلی اتفاق می افته اما میشه گفت این زمان تخیلی، از زمان فعلی دنیای ما جلو تره. اگر براتون راحت تره، چیزی حدود 250 سال جلو تر از زمان حا...
[زندگی توی ساعتشنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کا...
• Name: [Silver Edge : The Cruor]🩸 • Couple: Namgi - Namjin - Vhope • Writer: ELA & Sara ac • NC: -17 • Summary: با مرگ مشکوک یکی از محبوب ترین اساتید دانشگاه سئول، بوی خون توی فضای همیشه آروم دانشکده ی علوم انسانی می پیچه. زنگ خطری که به همه هشدار میده مرگ درکمین نشسته. مرگ هولناکی که کم کم ترس رو به دل دانشجو ها...
سلام... من جین هستم اگه داری این نامه رو میخونی احتمالا اتفاق خوبی برام نیوفتاده... البته از نظر بقیه! از نظرم خودم که خیلی خوبه چون بالاخره حرف هام مهم شده و یکی داره به حرفام گوش میده... آره، طبیعتا وقتی میمیری تبدیل به سوژه ی جذابی برای اهمیت دادن میشی ولی اگه اون شخص من باشم... اوه عزیزم راستش حتی الان هم امیدی ند...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
به ردوولف خوش اومدی! ردوولفی که بعد از هاگوارتز جادویی ترین کالج و بعد از آلکاتراز ترسناک ترین زندان برای هر فردی است. متاسفم؛ اما... فقط کافیه واردش بشی؛ تا دیگه راه فراری برات باقی نمونه! -فصل ١ ردوولف📔 "غرور یک خون آشام"
❖ Vᴋᴏᴏᴋ- Yᴏᴏɴᴋᴏᴏᴋ -Yᴏᴏɴsᴇᴏᴋ -Yᴏᴏɴᴍɪɴ -Vᴍɪɴ-× 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ➽ Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ-sᴍᴜᴛ-Mʏsᴛᴇʀʏ-HᴀᴘᴘʏEɴᴅ -× [ وضعیت آپ : هر تایمی شد:) ] ---- من میگم که نخونیدش چون ۴ تا دلیل هست..اما اگه ذهن کنجکاوی دارین که : از روی حماقتش ، میخواد با کسی که دوسش دارین زندگی کنین.. از روی سادگیتون ، میخواد ادمای مهربون نما رو کنار خودتون داشته باش...
- اسم بابابزرگت چیه؟ + کیم تهیونگ... آقای کیم الان دیگه پدربزرگ شده. پسرش انگار فراموشش کرده و نوهش بعد از سالها قراره یه هفته پیشش بمونه و چی بهتر از این که توی این مدت براش داستان عشق اولش و اون پسرِ خرگوشی رو تعریف کنه؟ این فیک حول محور خاطرات گذشته و اتفاقاتی در حال که به همون خاطرات مربوط میشن میچرخه و داستا...
اینجا خوابهای هیجانانگیز و جالبناکم رو براتون تعریف میکنم:) اولِ هر خواب ژانرِ غالبِ اون پارت رو مینویسم🧜♀️ 🌖هر خوابم تلفیقِ چندتا از ژانرای زیره: 🍪ترسناک 🍪اکشن 🍪کیریپی و چندش 🍩عاشقانه و درام 🍩خون آشام 🍩شیاطین 🥠ریلیتی 🥠موزیک 🥠طنز 🧁فانتزی 🧁جادویی 🧁بغل و ماچ و موچ 🍦قهرمانانه 🍦انیمهای 🍦و...؟ دوسشون...
نام: ویترین این یه بوک برای معرفی کتاب هایی هست که ممکنه دوست داشته باشین! از هرجایی^^ واتپد و یا هرجا که شما بخوایین^~^ کتاب هایی که چشمتون رو از پشت ویترین مغازه ها رو خودشون ثابت میکنن... منتظرتونم^^
مجموعه چند جلدی های آموزشی من در مورد مسائلی که جای دیگه ای توضیح راحتی در مورد شون پیدا نمی کنید... از اونجایی بیشتر فیک نویس ها ژانر های ادبی رو نمی شناسن و بیشتر بر اساس ژانر های سینمایی فیک می نویسن من هم بجای معرفی ژانرهای ادبی ژانر های سینمایی رو معرفی میکنم که تو مواردی تقریبا شباهت دارن به نوع ادبی شون با این...
تو یه رویا بودی بعد واقعیت و حالا فقط یه خاطره ای... -فصل ٣ ردوولف📔 "داستانی که فقط من نمی دونستم"
همه چیز عادی بود ولی مشکل اینه که بود تا وقتی که یکی اشتباه نمیکرد... کاش میشد زمانو به عقب برگردوند نه برای اینکه جلوی بعضی چیزارو گرفت برای اینکه دوباره بعضی چیزارو حس کرد -مهم نیست اگه چیزی به یاد نیاره یا حتی عشقش به من خاموش بشه همین که هنوز قلبش میزنه و نفس میکشه برام کافیه... ژانر= تخیلی، رمنس، انگست، اکشن شخص...