Jini's Reallife😍
بوک وانشاتای رییل لایف جینی😍 تنها وقتی نزدیک از دست دادن چیزی باشی،دنبالش میدوی
تهیونگ و جونگ کوک با هم ازدواج کردن ولی جونگ کوک هیچ علاقه ای به زندگی با تهیونگ نداره... از این رو دختر دایی کوک که عشق اولش هم محسوب میشه با اینکه میدونه اون ازدواج کرده داره از آمریکا برمیگرده تا با هم نامزد کنن... . . + فقط میتونم از قلبم خواهش کنم که ببخشتت و ازت متنفر نباشه . + دیگه هیچ حسی بهت ندارم... میفهمی؟ ...
-تهیونگ...جونگ کوک و پسرشون رو ترک می کنه و میره!...حالا بعد از چهار سال دوباره جونگ کوک رو می بینه!... تاپ : تهیونگ باتم : جونگ کوک -این بوک امپرگ است!...پایان خوش! -ترجمه شده و تمامی حقوق آن متعلق به نویسنده است...
|تکمیل شده| سعی کن دوباره دستت رو بلند کنی تا دیگه انگشتت هم به اون دوست دختر کوچولوت نخوره... این یه تهدید توخالی نبود، کیم تهیونگ میتونست حرفهاش رو عملی کنه! جئون جونگکوک از اینکه شاهد تهدید شدن یکی از معشوقههای چاپلوسش توسط اون پسر تازه وارد بود نهایت لذت رو میبرد. این داستان درباره کیم تهیونگه، کسی که مرکز توجه...
⛓برده تهیونگ بودن گردن کج میخواد و زبون کوتاه! ⛓چیزی که جونگکوک نداره... ---------------------------- - پس شاه دزد تویی! به کاهدون زدی... من هیچی ندارم! + تمام چیزی که میخوام رو به رومه... شاه دزد؟ گوشای من فقط باید کلمه ددی رو از زبون تند و تیزت بشنوه جونگکوک... --------------------------- + وقتی میخوای به یکی بگی...
«کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» «اون موقعی که داری داخل تنهاییات غرق میشی و امیدتو از دست دادی در کمال ناباوری دستی تورو میگیره و به سمت خودش میکشونه» +هی من برگشتم _کاش برنمیگشتی +اوه بیبی وقتی اینطور میشی رو دوست دارم کاپل اصلی:ویکوک ژانر:انگست_کمدی_درام_اسمات_هپی اند_امپرگ نویسنده:Malditadiash مترجم:kim_bunny2020 𝗧𝗢...
پارک جیمین پرستار کودکیه که از طرف شرکت خدمات خانگی وانگ به خونه مین یونگی فرستاده میشه تا از سهقلوهاش مراقبت کنه. جیمین نمیدونه جهنم خانواده مین دقیقا یعنی چی. سه تا پسر کیوت که عاشق خرابکاری و دردسرن یا پدر مجردی که روی پرستار بچههاش یه کراش بزرگ داره؟ -یونمین- کوکوی- نامجین- _________ Cover by @yasi-tana
_من میدونم که اونشب کجا بودی! من میدونم که دوستم داری! +دوست ندارم،دیگه نه! _داری دروغ میگی چون دلت میخواد که دروغ بگی! +میتونم ازت یه درخواستی بکنم؟ _اره بگو. +لطفا دهنتو ببند! ((فیک های بیشتر توی اک))
کاپل : کوکوی ، نامجین ، یونمین. ژانر : امگاورس ، امپرگ ، انگست ، هپی اند. خلاصه داستان : جونگکوک و تهیونگ جفت همن! یک روز تهیونگ حامله میشه.. دوتاشون خیلی خوشحال میشن!... اما... دوست تهیونگ هیون شیک میاد و ازش میخواد همراهش ب امریکا بیاد.. تهیونگ دودل میشه و نمیدونه چیکار کنه..... اما... 8 ماه از زایمان تهیونگ میگ...
فصل ۲-عه فیک my sweet cousin هستش .... ☺️🍓🐻 ❌حتما حتما حتما فصل یکم یعنی my sweet cousin رو بخونید وگرنه متوجه این فیک نمیشید و در ضمن my sweet cousin رو از قسمت جستجو واتپد سرچ کنید چون تو این اکانتم نیس ❌ Main Couples: kookv Couples :kookv, yoonmin , namjin , (هوسوک و جنی),(مقداری چانبک) ..... ژانر : فول اسمات...
جئون جونگکوک پسر ۱۷ ساله ایه که فقط یک سال باید برای تموم شدن دبیرستانش صبر کنه و به کمک بورسیه به فرانسه بره و اونجا تحصیل کنه. اما چی میشه قبل از اینکه به بزرگترین خواستش یعنی تحصیل توی فرانسه برسه، طی یک اتفاق ناگهانی و بی سر و ته، کل خانواده و زندگیشو از دست بده و از مسیرش منحرف بشه.. و سر و کله ی آدم های جدیدی تو...
「Chronicle Black 🎴」 𖦹 Yoonmin 𖦹 Fantasy, Romance, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Centristy جیمین توی "آکادمی هفت" پذیرفته شد؛ جایی که هر فرد بر اساس تواناییها و مهارتهاش، جزو یکی از دستههای قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و یا بنفش قرار میگرفت. همه میدونستن که اگه پارک باشی، خود به خود جادوگر قرمز محسوب میش...
Ice Cream Shop مغازه بستنی فروشی ᯾᯾᯾ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔 , 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝒔𝒎𝒖𝒕 , 𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه... جئون جونگکوک الفایی که پدر مجرده. طی اتفاقی اونا همدیگه رو تو اون مغازه میبینن و چی میشه هانول...
〴︎Summay ৲︎ زمانی که کیم تهیونگ برای محافظت از پسرِ بیرحمترین گَنگ کُرهی جنوبی استخدام شد، نمیدونست باید چه توقعی از دنیایی که پیش روش قرار میگرفت داشته باشه؛ اما قطعا توقع نداشت دلباختهی پسری بشه، که برای اون دنیای تاریک، بیش از اندازه معصوم بود. 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namj...
کاپل ࿓⟳"ویکوک،یونمین" ژانر ࿓⟳"تاریخی،امگاورس،رمنس،اسمات،کمی اکشن،امپرگ" "امگایی که بعد از گذروندن یک روز کاملأ عادی برای رهایی از خستگی بدنش را به دست خواب میسپارد ولی بعد از گشودن چشم هایش چندین سال به عقب باز میگردد دورانی که سلطنت در دست آلفایی به نام کیم ویکتور قرار داشت" "با پاهای برهنه اش جلوی دست فروش نقاشی که...
وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده
معرفی فیک های ویکوکی که عاشقشونم ❤️❤️ و ممنون از همه ی رایترا واقعا که وقت میزارن و همیچین فیکای قشنگی مینویسن🤧❤️ همچنین اهنگ های انگلیسی مختلف و مانهوا و وان شات های مورد علاقم رو هم باهاتون به اشتراک میزارم🖤
تو رویای من هستی ؛ تو شروع و پایان منی . تو تنها شخص منی ... Manhwa : My only one couple : KOOK.V Genre : Ronance . smut 🔞 وضعیت مانهوا : درحال آپ
تو اين كتاب وانشاتايى كه از ذهن منحرفم بيرون مياد رو مينويسم بيشتر ويكوك ولى كاپلاى ديگه كه دوس دارين هم تو كامنتا بهم بگين كه بنويسم😈💦
زندگی من سه عنصر داره انسانهایی که تو زندگیم هستن اینطوری تقسیم میشن ! عشق _منطق _انتقام ! الفام ! هر سه ی اینا میشه هر جوری قضاوت کنم به یه چیز میرسم انتقام ! عشق: قلبم که تیکه تیکه کرد ! منطق: الفایی که امگا داره ، حق نگاه کردن به یه امگا ، دست دادن باهاش و چشم تو چشم شدن باهاش رو نداره ! چه بماند بوسیدنش ! انتقام...
_بزار ببینم اسم اون پسر آمریکایی توی کلاستون الکس بود دیگه درسته ؟ تهیونگ قدمی عقب رفت _گوک داری اشتباه میکنی جونگ کوک به سمت در اتاق رفت ولی قبل اینکه ازش خارج بشه از پشت توی بغل کوچیک و گرم امگاش فرو رفت _داری اشتباه میکنی گوگی من برات توضیح میدم همه چیز رو واست توضیح میدم نرو لطفا نویسنده : Akira کاپل : کوکوی ژ...
_ بابای من، از بابای تو متنفره! + خب که چی ؟! بابای منم همینطور! . وقتی نامجون، مهندس معمار پروژه رو اخراج میکنه و توی سایت دنبال یه مهندس معمار با ویژگی های خاص میگرده، چشمش به رزومه ی مستر کیم میخوره! و چی میشه وقتی میفهمه اون پسر، همون مردیه که تا سر حد مرگ ازش متنفره؟! کاپل اصلی= نامجین( به همراه فسقلیاشون، ت...
𝗰𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱 یه جونگکوک بیمار (یه ذهن شلوغ و خسته و مریض) یه تهیونگ عاشق (یه قلب منتظر و مهربون و با وفا) یه زندگی در ظاهر پر زرق و برق ولی در باطن ... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• _ آهه...ااییی ته..تهیونگ ب..بچمون...ییواشششترررر •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••...
کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک سه سال بعد ازدواجشون از هم جدا شدن اونا دوتا بچه دارن که نیاز دارن هر دو پدراشون پیششون باشن ولی جونگ کوک چطور میتونست با تهیونگ باشه ؟ وقتی ک تهیونگ اونو خیانتکار میدونست ولی جونگ کوک هنوز نمیتونست از فکرش در بیاد جونگ کوک بچه هاش رو میخواست تهیونگ هم همینطور آیا میتونستن با هم کنار بیان...