orange
"نارنجی" اون شیرین ترین نقاشی من بود.
ستاره ها صداي ساز رو مي شنون. آدما به ياد نميارن. عروسكا گريه مي كنن. و هیولا ها سازدهنی میزنن.
فرو رفتن در آغوش ترس ها ، زندگی او بود . . . این یک داستان عاشقانه و یا فن فیکشن نیست .. فقط روایتی ساده ست :) . . Cover by : @kimiyamd
وقتی سالها در اسارت یه پنجره باشی دیگه چه اهمیتی داره که دنیا درگیر یه جنگه. اونم جنگ جهانی دوم آدا دختر بچهای که به خاطر ناتوانیش توی زندگی فقط تحقیر شده ، یه روز یه تصمیم بزرگ میگیره اون به همراه برادر کوچیکش سفری رو شروع می کنه تا بفهمه به دنبال رویا بودن چه شکلیه. اما جنگ ، آواره گی و فقر تازه شروع شده و زندگی...
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
" من با بیماری روانیم یا نقص هام توصیف نشدم بلکه با جوری که زنده موندم و پیروز شدم توصیف شدم "
پَروانه ها شِیطان هستند ___________________ روح زیبایی داشت برای بال شکسته پروانه های باغچه کوچک حیاط کوچکتر بیمارستان میگریست و هیچکس نمیفهمید، نیمی از آن اشک ها برای بالهایی بود که سالها پیش برای پرواز نکردنش بریده بودند... _______________ | یک داستان کوتاه | ژانر:تراژدی، رومنس شروع:17 اوت 2021
"خشکشویی کوییک کلین! وقتی چیزی کثیف باشه ما تمیزش میکنیم، ملیسا صحبت میکنه." "اه..." "سلام؟.." "من از یه دختر کیوت شماره تلفنش رو خواستم و این چیزیه که اون به من داده." #1 in short story Book 1 From Texts And Calls Series Original Story By: @taledust
یک کارآگاه خصوصی بدشانس و وسواسی دوباره فرصت پیدا می کند درگیر یک پرونده ی تازه شود. اما این پرونده عادی نیست. مشتری تازه ی او خودِ زمان است. او باید سر از کار کسی دربیاورد که ظاهرا سعی دارد با ماشینی، زمان را در جهان های موازی مختلف کنترل کند. حالا کارآگاه با کسی طرف است که دلش می خواهد در همه ی دنیاهای ممکن برنده با...