Eternal Torment
وضعیت: تمام شده (دومین مینی فیکی که نوشتم) "لعنت بهتون من دیوونه نیستم . چرا منو میندازین بین یه مشت ادم دیوونه ؟ اینجا...اینجا دیوونه میشم!"
وضعیت: تمام شده (دومین مینی فیکی که نوشتم) "لعنت بهتون من دیوونه نیستم . چرا منو میندازین بین یه مشت ادم دیوونه ؟ اینجا...اینجا دیوونه میشم!"
کالکشنی از فیک های تومین نوشته شده توسط من ژانر و خلاصه اول هر وانشات نوشته شده .
همه ی آدم ها دلایلی برای انجام کار ها دارن . گاهی این دلایل به اندازه ی کافی قانع کننده هستن که باعث شن عمل انجام شده ، کاری کاملا منطقی و عاقلانه به نظر بیاد و گاهی ، حتی اگه همه ی دلیل ها و منطق های جهان هم جمع بشن ، نمیتونن کاری رو توجیه کنن ، اما هردوی این کار ها ، چه با دلیل و چه بی دلیل ، انجام میشن! درست مثل بم...
[کامل شده] - عشق چیزی جز پذیرفتن تفاوت ها نیست، عشق چیزی جز درهم پیچیدن شباهت ها نیست. عشق یعنی تاریکی های وجودت را دیدن، عشق یعنی چشم بر روی روشنی هایت نبستن. عشق سقوط آزادایست بر فراز کوه های اعتمادی که از هم آغوشی قلب تپنده م و چشم های تب دارت بوجود آمده اند. آنهایی که قد علم کرده اند تا مانعی شوند قدرتمند و مستحک...
🍂خلاصه: فرار کنیم؟ بمیریم؟ سرنوشت شوممونو قبول کنیم؟ چرا؟ کدوم ستاره ای این نگون بختی رو برای تقدیر من نوشته؟ چرا باید زندگیش کنم؟ ولی تو... تو چی هستی؟ شیطان؟ خدا؟ چرا از مرگ نجاتم میدی؟ چرا بنظر میرسه دوستم داری؟ من اسلحم رو به سمت، تو میگیرم! یا به سمت شقیقه خودم... -تومین ⚠️دارکنس- مافیای تاریک