My world is summed up in your eyes
Couple;kookv.yoonmin.namjin.miniyeon.sushu اولین بوکمه اسمات .انگست.درام.لیتل
Couple;kookv.yoonmin.namjin.miniyeon.sushu اولین بوکمه اسمات .انگست.درام.لیتل
سون سام کاپل فرعی: جنلیسا چی میشه که کیم تهیونگ ما اشتباهی عکس لخت خودشو برای گروه هورنی بنگتن تهیونگ باتم بقیه. اعضا تاپ شتتتتتت من الان تو شرکت خودم شق کردم گایز این فیک سون سام هست اگه دوست ندارید نخونید با تشکر 🗡🗡🗡🗡🗡🗡🗡😁
+تنهام بذارررررر -با کی داری صحبت میکنی؟ با التماس و گریه به طرف مقابلش گفت: +با.. با صدا های توی سرم..تو رو خدا... تو رو خدا بهشون بگو خفه شنننن آآآآآآ.. کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:سپ دقت داشته باشید.. تهیونگ:تاپ کوک:باتم
⚡تمام شده⚡ ☁️𝑵𝒆𝒑𝒉𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق ابرهاست)☁️ گول اول فیک و نخورید، خطر حمله قبلی بر اثر انگستی زیاد❌اگه خودآزاری دارید و مثل من میخواید قلبتون بیاد تو دهنتون از درد بخونیدش‼️ ☁️خلاصه: چند وقتی میشه برای آموزش آلفای ولیعهد《تهیونگ》، فرماندهی جوان 《جئون جانگکوک》مسئولش شده. اما خب تهیونگ زیادی از سرد و خشک بو...
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
خوشبختى هميشه داشتن چيزى نيست .. گاهى خوشبختى لذت عميق نداشته هاست .. ~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~ 🥂 Teaser: نگاهى به تهيونگ انداختم كه بى حوصله سعى داشت روى جاده خالى تمركز كنه .. ¥ تهيونگ .. ¥ تهيونگ نميخواى چيزى بگى ..؟؟ - چيزى براى گفتن نيست جونگ كوك .. همه چيز واضحه .. واضح اما مبه...
احتمال فوران کردن اکلیل و رنگین کمان🐰💋❤ سافت ویکوک🐰 صد در صد هپی اند🙈😍 کیوت ،اسمات،سافت،سوییت،آمپرگ،هیبرید 🐰🐰 🐰🦄🐰🦄 #bts =2⭐ #love=1⭐ #vkook=1⭐ #bunny=1⭐ #dram=1⭐ #korean=1⭐ #army=1⭐ #jin=1⭐ #bl=1⭐ #gay=1⭐ #bangtan=1⭐ #sweet=1⭐ #tae=2⭐ #فلاف=1⭐ #fantasy=1⭐ #yoonmin=3⭐ Yoongi=1⭐ Cute=1⭐
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیل...
چه حسی داره وقتی متوجه میشی ۱۹ ساله درون خودت یه گرگ خوابیده داری؟ یه دنیای دیگه اونطرف جنگل که متعلق به توئه... ژانر:امگاورس_رومنس_اسمات🔞 کاپل ها : مینسونگ و چانلیکس و ... آنگوئینگ
داستان پسر 18 ساله جئون جونگ کوک که روی استاد جذابش کراش داره ! +آقای جئون اگه این ترم رو هم بیوفتید مردود میشید. -نمیشه نمرمو کمی بالا ببرید؟ +همینم با ارفاق دادم ولی میتونی .... ؟ Genre : Romance , School , Dailylife , Smut+18 .
جونگ کوک یه لیتله و هیچکس جز افراد نزدیک زندگیش راجب این موضوع خبر نداره.. چی میشه اگه تهیونگ، هم اتاقی جدیدِ جونگ کوک از این موضوع باخبر بشه؟ کاپل: ویکوک~سپ~ناممین💕 ژانر: فلاف-رومنس-اسمات
اینجا فِیکچَت و اِیوهایی کوتاه از تهکوک آپ میشه. یک مشت فیکچت شبیه به داستانهای پرنسسی که همه خیلی زود به همدیگه میرسن و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی میکنن! ✔ ساخته شده فقط برای خنداندن شما! ❌ هرگونه کپیبرداری ممنوع! ⚠️ همهی این چت استوریها زادهی ذهن خودم هستن و طبیعتاً هیچ ارتباطی با زندگی واقعی اعضای بیتی...
𓍯 SKZ oneshots ◌ ◌این بوک شامل وانشات، مولتی و سناریوهایی از گروه استریکیدزه 𓂃
اسم بوک^^عذاب شیرین عشق ژانر^^عاشقانه ♡امپرگ♡ومپایر♡اسمات♡تخیلی خلاصه همه ی مادر بزرگای مهربون درمود خوناشاما تعریف میکنن ولی مادر بزرگ کوک اینجوری نبود....اون قصه های شیرین نمیگفت اون برخلاف همه خوناشامارو مهربون جلوه نمیداد....شاید چون میدونست چه موجودات پستی ان خوناشاما هیچی کمتر از لوسیفر ندارن...اونا بدجنسن و خو...
[کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلبهایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینهای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه میداشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر میشدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند بب...
در اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم دارم.* دستیار قدیمیه نامجون دفترشو ترک کرد.آه کشید،اون واقعا به یه دستی...