Select All
  • 𝐏𝐫𝐞𝐭𝐭𝐲 𝐩𝐫𝐨𝐛𝐥𝐞𝐦🌀🚿《𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯》
    130K 26.3K 42

    "من داشتم کمک میکردم" صورت تهیونگ از شدت عصبانیت سرخ و تیره شد. جانگکوک و خیرخواهی هایش بیشتر شبیه به دردسر و فاجعه بود: "چه کمکی؟ داشتی منو خجالت زده میکردی! دلم نمیخواد مامان بفهمه نمیتونم دوست‌دختر_..." "هی تهیونگا میخوای کمکت کنم دوست دختر پیدا کنی؟" 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 کیم تهیونگ متوجه میشه نمی تونه دوست دختر پیدا ک...

    Mature
  • Does It Taste Like Lemon? [Vkook]
    2.2K 428 3

    「Does It Taste Like Lemon? 🍋」 𖦹 Vkook 𖦹 Fluff, Romance, School 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: TwentyThreeThirteen جونگکوک همیشه کنجکاو بود که لب‌های تهیونگ چه طعمی داره... مزه‌ی لیمو می‌ده؟!

  • #Fun | Book 1
    220K 43.4K 50

    کتاب اول از مجموعه توییت‌های فان در رابطه با فن‌فیکشن

  • Hidden Beauty || Kookv_Vkook_Sope
    297K 53.5K 56

    |کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021

    Completed  
  • I'll Shout If I See Blonde | VKOOK | Completed
    372K 67.1K 27

    📱‌꒷「 اگر بلوند ببینم جیغ میکشم - 𝖨'𝗅𝗅 𝖲𝗁𝗈𝗎𝗍 𝖨𝖿 𝖨 𝖲𝖾𝖾 𝖡𝗅𝗈𝗇𝖽𝖾 」 💡꒷ ژانر ≡ فلاف • رمنس • کمدی • زندگی‌روزمره • ای‌یو 📌دارای محدودیت سنی +۱۸ ☁️꒷ کاپل ها ≡ اصلی - ویکوک ، فرعی - نامجین / سپ 🐈꒷ نویسنده ≡ 𝘦𝘭𝘪𝘤𝘢𝘴𝘴𝘰 🗞꒷خلاصه ↯ فردی با لقب جی‌کی توی توییتر نقاشی هاش رو به اشتراک میزاره و علاقه‌ا...

    Completed  
  • 🌺Blooms Melody🌺
    276K 68.4K 91

    کیم تهیونگ توی دنیای سیاه و سفیدی زندگی می‌کنه که فقط افرادی که نیمه‌ی گمشده‌شون رو پیدا کردن، قادر به دیدن رنگ‌ها هستن! دو نیمه فقط با لمس همدیگه و جریان الکتریسیته‌ی خوشایندی که بهشون موهبت رنگی دیدن می‌بخشه، از وجود هم خبردار می‌شن و جمعیت به قدری زیاده که پیدا کردن نیمه‌ی گمشده مدت‌ها طول می‌کشه. تهیونگ بعد از سا...

    Completed   Mature
  • 𝐁𝐥𝐮𝐞 𝐬𝐮𝐧𝐝𝐚𝐲
    34K 5.6K 24

    [complete] یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود. یکشنبه‌ای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبی‌ترین حالت ممکن کرده بودند؛ روزی که تونستم به لب‌های همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنه‌ات جا بذارم. همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛ شاید باید تمام یکشنبه‌ها از تقویم پ...

    Completed  
  • Cupid's Match | Wattpad Books Edition
    757K 24.4K 62

    He's mythologically hot, a little bit wicked, almost 100% immortal. And he'll hit you right in the heart . . . --- Lila Black doesn't believe in matchmaking, let alone soul mates. So why is she constantly being hassled by the Cupids Matchmaking Service? But this gilded, cherub-bedecked dating agency isn't exactly what...

    Completed  
  • Bottom Dollar
    3.5M 101K 62

    A broke, straight-edged high schooler must fight her feelings for her new cocky admirer or risk being stuck in a dead-end town forever. ***** Seventeen-year-old control freak Meg is determined to leave her dead-end town for good. But when a handsom...

    Completed  
  • My Roommate the Sex God
    12.9M 373K 56

    Keagan is the definition of bad boy. College man with a body that could make even God moan and an attitude to put the devil to shame. Between classes and drinking parties , sex and boys, Keagan had it all. Until Jamison. Small, skinny , anti-social. Will he be able to tame the sex god or be eaten alive?

    Completed  
  • 𝐈 𝐅𝐨𝐫𝐠𝐨𝐭 𝐓𝐨𝐨 𝐁𝐫𝐞𝐚𝐭𝐡 | [𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯]
    34.2K 5.5K 26

    •𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫𝐲: تهیونگ دوباره ازش پرسید "پس به توافق رسیدیم اِنجل، هوم؟" جونگکوک حس می کرد داره صبرش رو از دست میده. سرشو بلند کرد و درِ جعبه رو بست. "باعث افتخارمه ، ددی." تهیونگ سمتش رفت ، چونه ی جونگکوک رو با انگشتش کمی بالا آورد و برای گذاشتن بوسه ای روی لباش خم شد، با تن صدای تهدیدآمیزی زمزمه کرد "خوش شانسی که...

    Mature
  • Bride of Alvar (Redemption Saga, Book 1)
    11.5M 583K 49

    *completed NOW A PUBLISHED NOVEL!* An ancient Cursed bloodline, a world-crossed romance, tyrant kings, a princess with dragon wings, a forbidden love affair, and a sorcerer meant to reign in chaos... this is the Redemption Saga. Bride of Alvar What if your entire life your mother declared you're destined to wed a king...

    Completed  
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    536K 78.9K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Completed   Mature