Phantom|Ziam|..COMPLETED..
°•°یه جایی دور از این خونه،این شهر،این آدم ها،دنیای دیگهای وجود داره.دنیایی که شب،روز رو ملاقات میکنه و خورشید،دلباختهی ماه میشه°•° Cover by: @deborah_me
°•°یه جایی دور از این خونه،این شهر،این آدم ها،دنیای دیگهای وجود داره.دنیایی که شب،روز رو ملاقات میکنه و خورشید،دلباختهی ماه میشه°•° Cover by: @deborah_me
"امشب میای پارتی؟هممون منتظرتیم" کدوم پارتی؟ با اخم ویس بعدی رو پلی کردم. این یکی هم از طرف همون پسر بود. راستش، همه ی اون صدتا ویس میل از طرف اون بودن. _____ "تازه اخبارو شنیدم." "ببخشید، یادم نیست کی اون عکسارو گرفتم..." "تو باید برگردی،باشه؟" ⸙⸙⸙ #3 shortstory #20 harry 5th February 2021
از بین پلک های نیمه باز با چشمای نمناک به من نگاه میکرد.. گونه های داغ و خیس... پوست سفید و بدون لک.. مثل یک غنچه در حال شکوفا شدن بود این گناه بود و من مشتاق آلوده شدن به گناه.. ᵗʸᵖⁱⁿᵍ.. ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴍɪɴsᴜɴg خلاصه: داستان در مورد «هان» پسری با نشاط و جوان که شیفته ی «مینهو» مردی میشه که در اواخر دهه ۳۰ سالگیش زندگی میکنه ...
𓍯 SKZ oneshots ◌ ◌این بوک شامل وانشات، مولتی و سناریوهایی از گروه استریکیدزه 𓂃
- کامل شده - _لیفون سیسیته یه واژه فرانسویِ، یعنی کسی که از شدت دلتنگی توان هر حرکت و کاری رو از دست میده. و کریستوفر این مدلی دلتنگ فلیکسش بود. کریستوفربنگ یه مرد پخته سی و دوساله بود، روزهای جوونی و بالا پایینی احساساتش خیلی وقت بود گذشته بودن..اما یه نفر یهو در قلبش رو زد و بی مهابا وارد شد..یه نفر که با تمام وجو...
کریستوفر: نگاهم کن فیلیکس... من کسی ام که بهت می گه چطور زندگی کنی و تو بعد از بله گفتن، گفته هاشو انجام میدی... به نوعی اشتباهه اما ما از همینش لذت می بریم. فیلیکس: تو از لذتش می گی اما توجهی به دردش نداری... دردی که نگاه خیره ات به وجودم تزریق می کنه و اجازه ی انجام کاری جز گفته ات رو از من می گیره. کریستوفر: بهت خی...
_تو نمیفهمی لعنتی، تو قرار نیست بمیری." +تو نمیخوای بمیری مرد،پس نمیفهمی منی که هر لحظه آرزو میکنم با تو بمیرم چه حسی دارم." چانلیکس ChanLix -درام، رمنس، برشی از زندگی، کمدی، اسمات کریستوفر بنگ بیماریه که وضعیت تومورمغزیش رو به بهبودی بود. ولی توی آخرین جلسه ی درمانش،با چک کردن جدیدترین سی تی اسکنی که انجام داده م...
[Full] یه روزی میشه، میبینی دوباره بین همون سهتا دیوار گیر افتادی. ع.ش.ق.
"چه طور میتونم ازت ناراحت باشم وقتی هنوزم مثل روز اولی که دیدمت عاشقتم تو ازهمون روز اول زیبا بودی حتی با ست بلوز وشلوار خرسی که ازشون متنفر بودم..."
. در افسانههای ژاپن، از بیماریای نام برده شده به نام هاناهاکی.... در ریه های عاشق مبتلا به هاناهاکی، گل ها شروع به رویش میکنند و هرچه عشق عاشق گستردهتر شود، رویش گلها نیز بیشتر شده و ریه های فرد در گل مدفون میشوند. هاناهاکیِ من اما، رویش گل یا جوشش خون نبود؛ چیزی بود شبیه بال زدن پروانه ها. در ریه های من گل نمیر...
[ افسانه ای ژاپنی وجود داره. ولی این هاناهاکی نیست. این افسانه هم با عشق یک طرفه شروع میشه،و زمانی که فرد مبتلا گریه کنه،همراه با اشک،کریستال های کوچیکی از چشم هاش بیرون میریزن. با بیشتر شدن شدت عشق فرد،کریستال ها بزرگتر میشن. اگه عشق فرد قبول نشه،این کریستال ها تا جایی که فرد نابینا بشن ادامه پیدا میکنن و باعث نابینا...
عاشق دوست صمیمیت شدن اونم سال اخر دبیرستان حماقت محضه بدتر از اون میتونی یه عشق یه طرفه نسبت به دوست صمیمیتو قبول کنی؟ حتی اگه یه طرفه باشه هیچکدومتون نمیتونین نسبت به تنشای بینتون مقاومت کنین هرچقدم گناه باشه یه گناه شیرینه:)
[Oneshot] اخرین امید ها رو به سوختن هستن دستگاه های ضربان قلب از دادن امید الکی خسته شدن اخرین سرفه ها اخرین قطرات اشک و اخرین نفس ها متاسفانه میخوام بگم که این بر اساس داستان واقعی نوشته شده ˋᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴍɪɴsᴜɴɢˊ ˋᴛʀᴀɢᴇᴅʏ.sᴀᴅ ᴇɴᴅˊ یسری اهنگ پیشنهادی : sᴛʀᴀʏᴋɪᴅs "3ʀᴅ ᴇʏᴇ" 01:52 ━━━●───── 04:50 ⇆ㅤㅤ ◁ㅤ ❚❚ㅤ ▷ㅤ ㅤ↻ ...
"هنوز هم ادامه داره، تو مداوم به ذهنم میای. اشك های بیمعنی سرازیر میشن و به عقب نگه داشتن من ادامه میدن." " Wish You Back - Han Jisung "