I need you... (وانشاتی که داستان شده)✔
*هیونگ دارم بهت میگم به منم خوش گذشت. یونگی زانوهاش رو بغل کرد. نمیتونست حالت چهره جیمین رو تو تاریکی تشخیص بده. -هیونگ من خوشم اومد. وقتی چشمام رو گرفتی خوشم اومد. -جیمینا... * کاپل:یونمین
*هیونگ دارم بهت میگم به منم خوش گذشت. یونگی زانوهاش رو بغل کرد. نمیتونست حالت چهره جیمین رو تو تاریکی تشخیص بده. -هیونگ من خوشم اومد. وقتی چشمام رو گرفتی خوشم اومد. -جیمینا... * کاپل:یونمین
جیمین یه پسر هیفده ساله است که در اثر یه حادثه قدرت تکلمش رو از دست داده و یک ساله که به مرکز توانبخشی برای دوباره به دست آوردن صداش مراجعه میکنه. حالا اون توی ناامید ترین روزای زندگیشه ودرست وقتی فکر میکنه شاید قرار نیست هیچ وقت دوباره بتونه حرف بزنه یه ملاقات همه چیز رو عوض میکنه. "تو مثل زئوس میمونی" روی دفترچه ا...
با حس دستای کسی که صورتشو نوازش میکردن اروم چشماشو باز کرد. اطراف شو از نظر گذروند و چشمش به غریبه ای که کنارش نشسته بود -تو کی هستی...! سعی کرد از رو تخت بلند بشه ولی پاهاشو دستاش محکم به تخت بسته شده بودن! با عجز نالید: -توروخدا باهام کاری نداشته باش +واقعا جیمین؟؟ تو فکر میکنی من بهت صدمه میزنم؟ غریبه دستاش رو...
متاسفم یونگی تو نمی تونی خودتو از شر پارک جیمین خلاص کنی . خوش بگذره! *** نگاه یونگی به لبای جیمین و خورده بیسکوئیتای روش افتاد و بی اختیار با تحسین گفت:(( خوشمزه به نظر میاد .)) جیمین لباشو تو دهنش کشید و به رد شکلات روی لب بالایی یونگی نگاه کرد. _ مال توام . دوتا پسر با نگاه مب...
قهرمان من🍸 زوج اصلی: یونمین زوج فرعی: نامجین ژانر: عاشقانه _ امپرگ _ اسمات _ گی _ درام اون قهرمان زندگی جیمین بود اون مرد شونه تمام گریه های پسر کوچکتر بود آغوش تمام ناراحتی هاش و دیواری مقابل نگرانی هاش
یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...
دستاش رو نوازش وار روی گونههای زخمی پسر کوچیکتر کشید و با بغض زمزمه کرد:(( چطور تونستی اینکارو باهام کنی وقتی تنها کسی که بهش اعتماد داشتم تو بودی؟ )) جیمین سرش رو پایین انداخت و بغضش رو قورت داد. چطور میتونست بگه میترسیده یونگی وقتی درباره هویتش بفهمه ازش متنفر بشه؟ از خودش خجالت میکشید که به قوی بودن عشق یونگی...
『 نون خـامهای مـن 』 | •Yoonmin | •completed✔ | •mpreg ,fun ,fluf ,omegaverse ,smut اون به مثال حکم نون خامهای رو داشت برای پدرش اما در نظر اون یکی پدرش، یه شیطان که برای گول زدن همسرش خودشو داخل زندگیشون جا داده بود.
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایس...
داستان درباره پسری 20ساله به اسم پارک جیمینه که پدرش را در یک تصادف از دست می ده و مادرش هم زمین گیر میشه. در این شرایطِ سخت، مین یونگی رئیس جیمین به او کمک زیادی می کنه. اما جیمین به شدت از مین یونگی نفرت داره و هر وقت با یونگی رو به رو می شه یه دعوا پیش میاد. ژانر :رمنس ، اسمات ، درام ،هپی اند ، امپرگ ،و.......ِ... ...
" میشه به لپات دست بزنم؟" " چ..چرا؟" " چون خیلی نرم به نظر میان. چیزای نرمو دوست دارم." 🍥🍥🍥🍥 یونگی و جیمین هیبریدایی که زندگی سختشون با پیدا کردن همدیگه و حضور اون زوج مهربون تبدیل به زندگیای میشه که هر ثانیهاش لبخندای پاستیلی روی لباشون نقش ببنده. 🍥کاپل:یونمین،نامجین، کوکو...
جیمین ی امگای کیوته که به شدت عاشق برفه🌨 و تو هر هیتش کلییی درد می کشه😿 واسه همین ی مدته طولانیه که منتظر جفت عزیزشه🐺😍 چیمی ما خیلی خوش شانسه و زودی آلفاشو پیدا می کنه🐺😍 اونم نه هر آلفایی🐺 ی آلفای.... ⚫اصیل زاده⚫
⩩𝚂𝚞𝚖𝚖𝚊𝚛𝚢: ❜❜"من ددی تو نیستم ، ولی اگر بخوای، میتونم باشم👅 " داستان از اونجایی شروع میشه که جیمین تصادفا به یه شماره ناشناس پیام میده تا ددیشو پس بگیره ، ولی دوست جدیدش انگار بیشتر میخواد که جای ددیشو بگیره...❛❛ ↝𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎: -اسمات -درتی تاک -کراسدرسینگ ( پوشیدن لباس جنسیتی توسط جنسیت دیگر ) - استفاده از...
🔞 -سرورم ... آه... نتونست جملش رو کامل کنه وقتی یونگی زبونش رو آروم روی شاهرگ پسر کوچکتر کشید و بطور ناگهانی گردنش رو گاز گرفت و باعث ناله ی بلند تر جیمین شد. +تو... توی لعنتی... میدونی هربار که برای من میرقصی من رو به جنون میکشی... مطمئن باش نمیزارم اینبار بهت آسون بگذره! صدای دو رگه و خشن و در عین حال زمزمه وار یون...