I'm (not) a father (Completed)
خیلی سخته پدر باشی، عاشق بچه ت باشی، ولی بخاطر از دست ندادنش، بگی من پدر نیستم! یه مینی فیک یا شاید چند شاتی، برای تولد قشنگ ترین نویسنده اشنام، لین بانی، نویسنده زیما!
خیلی سخته پدر باشی، عاشق بچه ت باشی، ولی بخاطر از دست ندادنش، بگی من پدر نیستم! یه مینی فیک یا شاید چند شاتی، برای تولد قشنگ ترین نویسنده اشنام، لین بانی، نویسنده زیما!
بکهیون ، امگای کتاب فروش با رایحه یاسمن ، که دورگه از یه مادر مراکشی و پدر کره ایه ، عاشق سکون زندگیشه. تنها آرزویی که داره حفظ این ریتم تکراریه، بدون هیچ تغییری. اما یه روز تو آخرای تابستون یه مرد درشت هیکل به کتابفروشیش میاد و تهدیدش میکنه اگه باهاش ازدواج نکنه به دولت خبر میده که غیرقانونی اینجاست و طبق قوانین برا...
پارک چانیول آلفایی بود که قلبش رو متعهد به هیچکسی نمیدونست. درسته که بدجوری از امگاها خوشش میومد اما اونها رو فقط برای یک شب میتونست تحمل کنه نه بیشتر...درست در بین ریتم بهم ریختهی زندگیش، یک روز و کاملا ناگهانی خودش رو وسط ماجرایی دید که هیچ راه فراری براش وجود نداشت. و منشا این دردسر هم امگا کوچولویی با رایحهی...
Name : Come For Me " برای من بیا " Gener : Romance.Fluf.Comedy.Smut🔞 . FamilyProblems.Drama . Couples : ChanBaek , HunHan خلاصه : چانیول مرد ۳۸ ساله ای که استاد دانشگاه هانگوک بود به همراه پسر ۱۷ سالش ، میشد گفت تنهایی زندگی میکردن .چانیول و همسرش آیرین مدتی طولانی بود که از هم جدا شده بودن ، هر چند از ا...
•|🖇Fiction: مــــردت ددی صــدام میـکنه Your Man Calls Me Daddy •|🖇Couple: Chanbaek •|🖇Gener: DaddyKink.Omegavers.Smut.Romance •|🖇Writer: WhiteNoise •༅🥂 Your Man Calls Me Daddy •༅🥂 پارک چانیول آلفای تتوآرتیست 38 سالهایه که 900K فالوور توی اینستاگرام داره و پستاش میلیونی بازدید و لایک میخورن چون لعنت که اون یه د...
هیونا بطری خالی رو پرت کرد: «پس یه بُکُن جدید برا خودت پیدا کردی...» لوهان کام عمیقی از ماریجوانا توی دستش گرفت: «گمونم..» هیونا سرش رو روی پاهای لوهان گذاشت و از پایین خیره به فک لوهان شد: «پس دیگه رسما میخوای جونگین رو فراموش کنی...» لوهان اهومی گفت و به موهای آبی رنگ هیونا نگاه کرد: «فکر کنم میخوام برای همیشه...
[BOOK 2] پسری به رنگ برف اما منزوی که خودش رو بخاطر تفاوتش، از چشم همه پنهون میکنه... و پسری مهربون اما شیطون که به تازگی از خانواده اش جدا شده و قصد داره تا زندگی مجردی رو تجربه کنه... چی میشه اگه این دو پسر، همسایه ی هم بشن و اتفاقی چشم پسر شیطون به پسرک برفی بیفته؟! آیا بکهیون مهربون و شاد، میتونه چانیول افسرده و م...
«زندگی دو دوست که از مدتها پیش به هم گره خورده. بکهیونی که عاشق چانیوله و چانیولی که از عشق به همجنس فراریه. اما این فقط ظاهر قضیه است و کی واقعا از دل چان خبر داره؟ » «تهیونگی که جئون جونگکوک رو میپرسته و جونگکوکی که اون رو فقط یک مزاحم میبینه... اما عشق راهش رو بلده و از جایی نفوذ میکنه که ناپیداست.» کاپل: چانبک...
اجازه بده من "دیز" صدای تو بشم و صدات رو اونقدر بلند به گوش همهاشون برسونم که دیگه حتی شجاعت نادیده گرفتنت رو نداشته باشن. 🎼✨🎼✨🎼✨🎼 فیک: دیز روزهای آپ: یک پارت در هفته کاپل: چانبک ژانر: رمنس_انگست_درام_معمایی_اسمات
پارک چانیول، بیزینسمن جوانی که هر لحظه از زندگیش رو به کار کردن گذرونده و سر و صدای زیادی در دنیای اقتصاد کره به پا کرده، هیچ وقت تصور نمیکرد یک روز نقاشی بزرگی از خودش رو روی دیوار شهر ببینه! درسته اون معروف بود اما تا به حال عکس خودش رو اینطوری روی دیوار ندیده بود؛ و حالا... رنگ هایی که تصویرش رو روی دیوار ترسیم کر...
من آدم معروفی نبودم ... ولی همیشه جای خالی کسی رو حس میکردم که وجود نداشت. حسی شبیه زنجیر شدن و معلق بودن ... از یه جایی به بعد، توی زندگی من، دروغ یه نقش اساسی بازی کرد. دروغهایی که حتی نمیدونستم چرا باید بگم. Couple: Chanbaek Genre: slice of life, Romance #چوپان_دروغگو
"LOTE" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin_Chanbaek" Genre:"Romance"Smut"School Life" "سوبین از روز اول دانشگاه به هر سمتی که خواهر و برادر چوی میرن نگاه میکنه و این رفتارهاش باعث میشه که شایعه ای توی دانشگاه بپیچه و اونم اینه که:چوی سوبین روی چوی یون جین کراشه. ولی انگار هیچکس به چشمای سوبین اونقدری دقت نکرده که ببینه اون...
کاغذ های توی دستش رو روی میز پرت کرد و با صدای خیلی بلندی شروع کرد به داد زدن: _ تو یه احمقی! احمقی که هیچی حالیش نیست! حتی یه گزارش ساده رو هم نمیتونی بنویسی! این صدای رئیسش بود! رئیس کوتوله ای که با تمام خودخواهیش ؛ کارمند تازه واردش رو مجبور به انجام کار های عجیب غریب میکرد! اون هیچوقت حتی تصورش رو هم نمیکرد که روز...
خلاصه:🎨 پارک چانیول مدیر عامل موفق شرکت ساختمان سازی p.y و آلفای سی ساله ایی که همه اون رو به خوش اخلاقی میشناسن که تونسته به این سن شرکتش رو به سطح بین المللی برسونه. این حرف هایی بود که دربارهش میگفتن. ولی واقعیت؟ اون آلفای سی ساله ایی بود که سه سال پیش امگاش رو بخاطر تصادف از دست داده و قلب یخ زده اش فقط و فقط...
🔮 فن فیک: Rival [ رقیب ] 🔮کاپل ها : ChanBaek & HunHan 🔮ژانر : رمنس - فرمول یک - درام - هپی اند ❌ محدودیت سنی : NC+18 ❌ 🔮 نویسنده: Elnaz-CH 🍒✨ ☔ بخشی از داستان: چانبک: پارک چانیول راننده ی اولِ فرمول یکِ جهان پسری احساسی و محکم ، به درخواستِ وزیر بیون به کره میاد تا به پسرش ( بیون بکهیون ) آموزشِ فرمول یک بده ...
خلاصه: بیون بکهیون ۱۸ ساله درونگرایی که جرعت شروع کردن یک مکالمه ساده رو هم نداشت ولی چیشد که با دیدن چشم های اون دانش آموز انتقالی خیلی دلش می خواست جرعت حرف زدن رو پیدا کنه؟ برای اولین بار تو زندگیش جرعتشو جمع کرد و توی چشمای پارک چانیول ۱۸ ساله، دانش آموز انتقالی از اینچئون گفت: " می تونیم بعد از مدرسه همو ببینیم؟"...
✮آمالتیا✮ بکهیون پسر ۲۱ سالهای که از بچگیش به عنوان فرزند طرد شدهی خانواده زندگی کرده بدون اینکه هیچ وقت دلیلش رو بدونه...یعنی برادرش سهون که از افسردگی و وضعیت جسمی نه چندان خوب بکهیون خبر داره میتونه کمکش کنه تا با کمک پارک چانیول روانشناس به زندگیش امیدوار تر بشه و دلیل این زندگی ناعادلانه رو بفهمه؟ ✮~ Couple: C...
🌸side story (ongoing)🌼 🏵completed 🌼Short story 🏵Write by: nana.pink🐷 🌼Couple: chanbaek 🏵Gener:fluf, romance, 🌼drama,fantasy,smut🤏😁 👑started:29 August (2022) 💍finished:7 January (2023) 🌸🌸🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🌸🌸 زمانی که دو عاشق، تصميم بر جدایی گرفتن، مخالفت خوانواده و دوستان کارساز نبود. هر چند با رای داد گ...
بکهیون پسری بی بند بار و ساده ای که در کالیفرنیا زندگی میکنه بکهیون دیابت داره و از صبح تا شب کار میکنه که خرج زندگیش رو در بیاره یه روز بکهیون از دوستش میشنوه که هرکس با عضو ارتش ازدواج بکنه خدمات بیمه درمانی بهش داد میشه چانیول تازه عضو ارتش شده و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنه یه روز موقع دویدن بکهیون رو...
• 𝑺𝒄𝒆𝒏𝒕 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒍𝒆𝒎𝒐𝒏🍋 [レモン の 香り] ~ 𝒂 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌 𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚. 🌿رایحه لیمو [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] چی میشه اگه یه روز تابستونی، توی یکی از محله های سرسبز دور افتاده از شهر، یه پسر ریزجثه با بافت لیمویی سر و کلهش توی زندگی چانیول پیدا شه و باعث شه اون پسر قدبلند که تا الان به اطرافش بیاعتنا بود، حال...
↳🪭 Genres໑ ↲کمدی رمانتیک ~ درام ~اسمات~ازدواج قراردادی ↳🪭 Couples໑ ↲کایسو ~ هونهان~(کریسهو) ↳🪭 Summary໑ ↲برخورد یک عوضی زیرک ویک سرخوش ساده لوح درست مثل کوبش سیاه و سفیدو ترکیب تاریکی و روشنایی خیره کننده است! این داستان فرآیند تولد یک عشق از ازین انفجار، در تنگنای اجبارست. Writer :A_Violinist
𖦹 ݈݇-𖢖⃟💸ᴡᴏɴᴅᴇʀᴡᴀʟʟ ༆꯭ ᷍❖✨ ڪسی که تا به خودت میای میبینی تمام مدت داشتی بهش فکر میکردی...شخصی که کاملا شیفتشی... زندگی با نفس کشیدن شروع میشه...یک نفس دردناک که نوزادی که حتی دنیا رو ندیده رو وادار به گریه کردن میکنه ولی هیچکس این لحظه رو به یاد نداره...شاید برای همین که همه به قهرمانها و خوب شدن روزها...تموم...
پارک چانیـول از لحظـهای که به دنیا اومد قلبـش ضــربان نداشـت هیچ ایده ای نداشت که تپیـدن قلب، چه حسـی میتونه داشته باشه. تمام عمرش رو مثل یه مرده متحرک زندگی کرده بود. تـا وقتیکه برای اولیـنبار با یه نقـاش شـر و شیطـون بـهنـام بیـون بکهیــون بـرخـورد کـردو... فـاک....... ⟨ قلبـشـ♡ بـرای اولیـنبـار داشـت میتپیـ...
کل زندگی بکهیون؛ تنها امگای خانواده بیون خلاصه شده توی گیم. اون توی دور ترین بخش های ذهنش هم تصور نمیکنه که فردای تولد بیست سالگیش، وقتی وسط یه سرقت مسلحانه توی سوپر مارکت پمپ بنزین گیر افتاده رایحه دارچین زیر بینیش بپیچه و گرگش رو بیدار کنه. رایحه متعلق به پارک چانیول آلفای مشهوری که حتی روی دیوارای لوور هم گرافیتی...
[تمام شده] بکهیون مدیر یه مهدکودکه که همیشه از پشت پنجرهی اتاقش به بیرون زل میزنه تا بتونه پارک چانیولی که اومده دنبال پسرش و دید بزنه و مدام این سوال توی سرشه که چجوری میتونه یه روز جزو اون خانوادهی دو نفره باشه؟ آیا قراره براش آسون باشه؟ نویسنده ❥៚ کروعلا کاپل ❥៚چانبک ژانر ❥៚رومنس، روزمره، فلاف، درام، اسمات
[تکمیل شده] -هی بیون حدس بزن چیشده! باز یادم نمیاد کیو کردم! Couple: ChanBaek Genre: Smut, Romance Writer: Bambi [چهارشنبهها] Telegram: @BambiFiction
"طلوع آفتاب، گلخونه، دریا، پل، ..." چانیول از بکهیون میخواد تا باهاش سر قرار بره و فقط 5 تا قرار، بعدش هرکدوم میرن دنبال زندگی خودشون همین. couple: chanbaek genre: drama, romance
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که...
[پارت گذاری سریع] تو قرار بود بری سربازی بکهیون، قرار نبود عاشق شی..قرار بود برگردی تا وارثم باشی، قرار نبود از ارث محروم شی، پسر من.. قرار نبود دیدن دوبارت برام یه ارزوی دور باشه.. قرار نبود °●●●° -اون از منه..اون ممنوعه ی منه.. من برای اون یعنی خطر.. یعنی تابو.. خواستم فرامو...
[تکمیل شده] بکهیون به همخونهی خودش یعنی چانیولی که با شخص دیگهای توی رابطهس علاقه داره. اما وقتی اون رابطه بهم میخوره، بکهیون همراه با سهون و کیونگسو نقشه میچینن تا.......... کاپلها: چانبک، کایسو ژانر: رمنس، اسمات، زندگی روزمره، جنایی(انقد🤏🏻) Telegram: @BambiFiction 🦌