𝗦𝗶𝗹𝗲𝗻𝘁 ɪɴ ᴛʜᴇ 𝗗𝗮𝗿𝗸
چه حسی داره وقتی متوجه میشی ۱۹ ساله درون خودت یه گرگ خوابیده داری؟ یه دنیای دیگه اونطرف جنگل که متعلق به توئه... ژانر:امگاورس_رومنس_اسمات🔞 کاپل ها : مینسونگ و چانلیکس و ... آنگوئینگ
چه حسی داره وقتی متوجه میشی ۱۹ ساله درون خودت یه گرگ خوابیده داری؟ یه دنیای دیگه اونطرف جنگل که متعلق به توئه... ژانر:امگاورس_رومنس_اسمات🔞 کاپل ها : مینسونگ و چانلیکس و ... آنگوئینگ
─𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑳𝒊𝒙 ─𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍 سال ۱۹۲۷ ، وقتی چوسان در حال گذروندن ۱۶امین سالگرد رسمی اشغال شدن توسط ژاپنی ها و از دست دادن تک به تک نماد ها و یادگاری هاش بود ، نوازنده ای بی پروا برای اثبات پافشاری روی علاقش وارد کلاب شارون شد. با وجود مخالفت های زیاد ، تصمیم گرفت...
○Couple: Hyunlix ○Genre: Slice of life, Romance, Dram, Smut من "هیچ" بودم و اون "همهچیز" بود؛ یکروز به هم برخورد کردیم و با هم دنیایی رو ساختیم که برای ما "همهچیزمون" بود، ولی در آخر "هیچچیز" نبود! روایتی ساده برای اینکه شاید نیاز داشته باشید بشنوید: شما تنها انسانی نیستید که توی زندگیش سردرگمه! + عشق اشتباه نیست.
"داستانی دربارهی شیطانی که عاشق روح یک پسر بچه شده" هوانگ هیونجین، پسری که تنها فرزندِ شیطانه؛ وقتی از جهنم وارد زمین میشه..عاشق روح پسر بچه ای به اسم یانگ جونگین میشه، ولی هرگز خودش رو نشون نمیده و پنهانی معشوقش رو تماشا میکنه! یانگ جونگین، پسری بیست ساله که زندگیش بخاطر هیونجین بهم ریخته، حاضر میشه عشق شاهزاده جه...
"اکسا" کاپل: هیونلیکس . مینسونگ . سونگبین . یونگیو ژانر: فانتزی، سوپرنچرال، امگاورس، اسمات چنل تلگرام: @GodsFiction ••• - اهداف من بزرگن، اون انسان فقط یکی از صدها قربانی نقشههای منه. حداقل اون زنده میمونه. - تا رنج بکشه؟ - شاید! *اکسا: کلمهای برگرفته از زبان الفی کوئنیا، به معنی متفاوت
~پیانوی زندگی~ Couple: Hyunlix, changlix,minsung Genre:Romance,drama,Angst,school life داستان حول زندگی لی فلیکس، احساسات و افکار اون میچرخه...نوجوون ۱۸ ساله ای که توی کافه مون لایتِ عزیزش زندگی میکنه و هرروز برای در و دیوار از احساسات بی پایانش به هوانگ هیونجین، همکلاسی جذابش میگه...ولی ایا همه درد و رنج زندگی فلیکس...
𓂃 هان جیسونگ، یک دانشجوی سال آخری روانشناسی با یک زندگی معمولیه که صبحهای زود سر کلاسها چرت میزنه و بعدازظهرها با دوست صمیمیش، فیلکس و چانگبین وقت میگذرونه. البته همهچی به این روال پیش میرفت تااینکه پروفسور جیسونگ بهش پیشنهاد یک پروژهی اختصاصی مددکاری رو میده، پروژهای که جیسونگ باید سرپرستی یک تبهکار عیاش رو د...