GANGSTER "VKOOK"
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
Back To You •• [ Completed ] جونگکوک معاون یک شرکت توی سئول که متوجه میشه رئیس بخشی که توش کار میکرد عوض شده و جایگزین اون کسیه که از شعبه ی دئگو انتقالی گرفته... و حالا باید به کیم تهیونگ دوست پسر سابقش که دو سال پیش باهاش کات کرده بود بگه رئیس.. ᴡʀ: @vk_vita @Moonlike_Rmy 사이데 🌙 ɢᴇɴʀᴇ: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ. sᴍᴜᴛ 🔥 Start: 20/03...
بعد از نبرد خون آشام های اصیل و دورگه های تازه تبدیل شده چی میشه اگر کودکی متولد بشه که حاصل عشق بازی از دوفرد این طایفه اس کودکی گمشده ...با چشمان آبی💙 ژانر:سوپرنچرال،رومنس،اسمات کاپل:ویکوک^یونمین^نامجین
|مرگ تدریجی| کائنات دو تا رئیس مافیا رو کنار هم قرار میده که از قضا کیم تهیونگ آلفای خون خالص پک فکر میکنه که جئون جونگ کوک مسبب تمام بدبختیهاشه. طی یه درگیری جونگ کوک ضربه ای به سرش میخوره که باعث میشه حافظش رو از دست بده. جونگ کوک چیزی به یاد نمیآورد و حالا تمام گذشته براش اسراری بود که خانوادش اون رو مقصر اتفاقا...
[Completed] بی تی اس برای فن میت و یه تعطیلات یک ماهه به هاوایی میرن، آیا جونگکوک و تهیونگ تو این مدت احساس واقعیشونو بهم اعتراف خواهند کرد؟ "ازت متنفرم چون به شدت میخوام باور کنم تهیونگم برگشته." "جونگکو-" "ازت متنفرم چون به شدت میخوام اون لبهای سرختو ببوسم." "ازت متنفرم چون میخوام به خودم بچسبونمت و نزارم هیچوقت ب...
➳ Susuo Onya درحال آپ؛ ✍🏻 آرزوی یه شاهزادهی سوار بر اسب سفید فقط مال دخترها نیست؛ درواقع این فقط یه استعاره از شخص یا چیزیه که با ورودش به زندگی یه نفر، اون رو از بدبختی بیرون میکشه و همه چشم انتظارشن. شاهزادهی سوار بر اسب سفید میتونه یه آدم باشه، میتونه معشوق باشه یا حتی یه شغل خوب؛ اما یه پسر لالِ منزوی؟ این ح...
📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند سالهی دیگه. با دوستهاش وقت میگذروند به دوست دخترش میرسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش میتونست افکار ادمها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍...
تو داری مثل یه گنجشکِ کوچولو نفس نفس میزنی! [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] ɢᴇɴʀᴇ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ, ˢᵐᵘᵗ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ᵒᵐᵉᵍᵃᵛᵉʳˢᵉ, ᵐᵖʳᵉᵍ ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᶜʰᵃᵉⁿⁿⁱᵉ, ˢᵘᵖᵉ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_ (قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
جانگکوک داستان بیماره...البته نه یه بیماری جسمی!یه بیماری روحی روانی به اسم social anxiety disorder یا اضطراب اجتماعی! اون تو ارتباط برقرار کردن و روابط اجتماعی صفره و از قضاوت شدن و مورد آزار قرار گرفتن میترسه... ولی شاید یه فرشته محافظ تو زندگیش بتونه اوضاع رو بهتر کنه...؟! کاپل:کوکوی،ویکوک زمان آپ:نامنظم پارتای اول...
Author𐄒 Brattykv Coυple𐄒 kookv Trαɴѕlαтor𐄒Rana Geɴre𐄒 Drama, romance کیم تهیونگ و کیم هانسونگ دوتا برادر دوقلوان که با وجود شباهتهای ظاهری زیادی که بههم دارن، از نظر اخلاقی و سلیقه اصلا شبیه هم نیستن. هانسونگ، قل مهربون و دوستداشتنیه که دامن و لباسهای پاستلی میپوشه و توجه همه رو به خودش جلب میکنه. تهیونگ از ط...
آن سوی دریا.... 🌊 جئون جانگکوک تاجر صادرات غذاهای دریایی بعد از مشکلات ریوی برای استراحت به یک جزیره به مدت ۶ ماه سفر میکند تو اون جزیره با چیزی.... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏-𝒀𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝑺𝒎𝒖𝒕-𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈 𝑺𝒕𝒂𝒕𝒖𝒔:𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 𝑩𝒚:𝑺_𝑻𝑨𝑬�...
{ وضعیت فیک: ﮼اتمام یافتــه } ''' - احمق تو پسرعمهی منی! - ولی هیچ پسرداییای زبونشو تو حلق پسرعمهش فرو نمیکنه، هیچ پسردایی لعنتیای نمیتونه تو همون حرکت اول نقطهی فاکینگ لذت پسرعمهشو پیدا کنه!" ''' - جونگکوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانوادههای همخون و جامعهای کاملا...
پسرک گل فروش من [ تکمیل شده ] تهیونگ بعد از مدت ها دوری به خاطر کارش به خونه برمیگرده، چی میشه اگه بفهمه جونگ کوک کوچولوش دیگه مثل قبل نیست و نمیخوادش ؟ ژانر : romance, dram ، angst __________________________________ ساقه های زخمی ات را بغل میگیرم گلبرگ های سوخته ات را می بوسم دوباره عطر خوش بدنت را می بویم...
اتفاقی توی جشن تولد پادشاه والمیر رخ داد که حتی توی ترسناک ترین کابوس های شبانهی مردم اون سرزمین هم نمیتونست به این شکل رخ پیدا کنه. پادشاه جفتش رو ملاقات کرد! جفتش یک امگای عادی نبود! یه پسر امگا بود! درواقع تنها پسرامگای که، پادشاه و مردمش تابهحال شاهدش بودن. البته این فقط شروع داستان سرزمین والمیر و لونای بعدیشو...
_من شبیه پلیکانم گوشت تنم رو می کنم بهت میدم بخوری اما تو از درد من حرف نمیزنی از کسی که چشماش به خاطرت غمگین بوده داستان میگی! "جئون جونگ کوک" ساکورا روایت عشق شاهزاده ی کره شمالی جئون جونگ کوک به پادشاه کره ی جنوبی کیم تهیونگ هست که به اجبار ازدواج می کنن و هر بار توسط کیم تهیونگ پس زده میشه چون تهیونگ دلباخته ی جیم...
جئون جونگکوک و کیم جیمین، تنها امگای نری بودند که توی کل پکها وجود داشتند. جونگکوک ملقب به کوکو؛ امگایی نازدار، مغرور زیبا و با ظرافت؛ جونگکوک عزیزدُردونهٔ خانوادهاش بود و هر چیزی که میخواست براش فراهم بود! کیم تائه سان، آلقای قدرتمندی که رهبری کل پکها رو به عهده داشت، جونگکوک رو برای پسر بزرگش کیم تهیونگ خاستگاری...
"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- اگر قبول ن..نکرد چی؟ پسر کوچولو زمزمه کرد ، مرد نگاه مهربونی...
من همیشه این صحنه هارو تو دراما میدیدم و فکر نمیکردم که تو واقعیت بتونه اتفاق بیفته...ولی خدای من، حالا منی که هر لحظه منتظر بودم با مخ پخش زمین بشم توی بغل تهیونگ افتاده بودمو اون از نزدیک بهم زل زده بود... ___________________ _هی غر نزن و تکون نخور تا کارم تموم بشه +اِاِاِ ببین چجوری حرف میزنه ادبت کو بچه... الان ت...
﹙𝖳𝖾𝗊𝗎𝗂𝗅𝖺 || تـکیـلا ﹚🍻 𓐆 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖣𝗋𝖺𝗆, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍 𓐆 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏,𝖸𝗈𝗈𝗇𝗆𝗂𝗇 𓐆 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: 𝖬𝗈𝗋𝖺 "میخواستم ازت محافظت کنم، در برابر دنیایی که چشم بسته روی درک کردنِ وجود تو، بعد از هر بوسه بغل کنم و بهت بگم اشکالی نداره اگه کسی نیست در کنارت تا بفهمه ح...
• من یا اون پی اس فایو لعنتیت؟؟ • • لعنت بهش، چرا مجبورم میکنی انتخاب کنم آخه؟؟ • انگار جونگکوک هنوز نفهمیده که فاکینگ هفت ساعت تمام، توی اولین سالگرد ازدواجشون با پی اس فایو بازی کرده و کاملا تهیونگ رو از یاد برده. ژانر: داستان کوتاه ، عاشقانه، درام، هپی اند. "پارت ها نسبتاً کوتاهن"
Vkook & Their Little Son FullPart (MultiShot) Genre: Romance, Comedy, Smut, Slice Of Life اینجا زندگی روزمرهی گرم و کیوتِ جونگکوک، تهیونگ و پسرکوچولوی چهارسالهشون تهگوکه که همراه با دوستهای جدانشدنیشون دارن روزهای گاه آروم و گاه پرسروصدایی رو با هم میگذرونن. جیمین و یونگی، چندین ساله که جزوی از خانوادهی سه نفر...
「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که میشد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیمالجثه بود. میتونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطرهای اشک از گوشه چشمهاش پر کشید و به سمت چونه...
_ امگا کوچولوی من 🍓 _ ته امگایی زیبا و شکننده ای که پدر مادرش همیشه اونو اذیت میکنن بعد از دبیرستان باید جفتش رو پیدا کنه و از اون جهنم که اسمش خونس بیاد بیرون ولی درست تو روز تولد 18 سالگیش دزدیده میشه و................. ✧❁❁❁✧✿✿✿✧❁❁❁✧ ژانر : امگاورس - امپرگ - مدرسه ای - اسمات_انگست 🍓 پارت ها زیاد بلند نیستن پس نگ...
[بوسهی ماه] [همیشه و از جایی که شاهزاده به یاد داشت؛ بهش گوشزد کرده بودند که نزدیکِ اون جنگل نشه. ولی از اونجایی که پسر سرتق و کنجکاو تر از این حرفها بود، اهمیتی نداده و حالا اونجا بود... در حالی که یک غریبهی جذاب داشت دندونهای نیشش رو بهش نشون میداد و میخواست پوستِ گردنش رو خراش بندازه تا خونش رو بمَکه!] ≈...
امگای ماه، امگایی با بدن و روحیهای ضعیف و در عینِحال زیبا که هرکس نمیتواند شانسِ داشتنش را داشته باشد، چه میشود اگر شانس آنقدر با او بد باشد که جفتِ آلفایی بیرحم شود و چه میشود اگر قبولش نکند؟ [این داستان بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباه نگارشی، ادبی و... هست؛ امیدوارم ضمن اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، ت...
تا حالا روز تولدتون، آرزو کردید؟ خب منم آرزو کردم ولی آرزوی من زندگیمو تغییر داد... من، جئون جانگ کوک، 21 ساله، بخاطر آرزوی احمقانم و تصمیمات احمقانه تره کیم نامجون، وارد سریال مورد علاقم، هوارانگ شدم! و منظورم هر وارد شدنی نیست... بله! من به داخل داستان پرت شدم! کاپل : ویکوک ژانر : عاشقانه، درام، اسمات، کمدی، تاریخی،...
[کامل شده] ❤️خلاصه کیم تهیونگ، پرنس زیبای سرزمین رد مون. گول چهره ی زیباش و معصومش و نخورید . موقعیت پیش بیاد از هر گرگی بی رحم تر میشه. اون یه رازه داره ، پشت اون همه زیبایی چی مخفی کرده کرده؟ چی میشه اگه جفت پرنس تهیونگ ، یه دارکر باشه ؟ اونم آلفاشون؟ کلشیه؟ شاید اما خب هر کلیشه ای طعم خاص خودش رو داره! ❈══════════...
🌈🦄- ددی؟ میدونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبهروش نگاه میکنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربهاش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکو...
در زمانی که الفاهای خون خالص به تعداد انگشت شماری رسیده بودن و در دنیایی که دو الفا فقط در افسانه ها باهم جفت مقدر شده بودن الفایی که منتظر جفت خودش بود متوجه الفای خون خالصی که جفت اونه میشه و این به گفته خودش بدترین شوک زندگیش به حساب میاد +جرئت داری مارکم کن تا ببین... _برای مارک کردن جفتم به اجازه نیاز ندارم، فهم...
عروسک🍸 زوج اصلی : کوکوی ...... یونمین ژانر: عاشقانه درام امپرگ یه داستان کلیشهای یه مافیای بی رحم و هوسباز که به کسی نمیبازه یه پسر خوشگل و گستاخ که طعمه نگاه های هوس انگیز میشه ولی قرار نیست آروم و مطیع باشه اما........ یه راز بزرگ داره این راز و این مافیا بی رحم برملا میکنه این داستان، داستان یه عروسک فروشه که...