Select All
  • Little One
    65.8K 9.8K 28

    دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan

  • Bad boy angel | sope
    10.9K 2.6K 10

    جیهوپ هیچوقت اسمشو به کسی نمیگه. فرشته‌ها اجازه ندارن هویت و اسم شون رو فاش کنن. اونا موجوداتی بال‌دار هستن که آفریده شدن تا به مردم عادی امید بدن. جیهوپ هم همچین فردیه. اون بال های بزرگشو زیر یه لباس گشاد مخفی می‌کنه و اجازه نمیده مردم بیشتر از دو متر بهش نزدیک بشن. هیچکس نباید از رازش خبر دار بشه و برای همین، اون تو...

    Completed  
  • ~𝚈𝙸𝙽☯︎𝚈𝙰𝙽𝙶~
    8.1K 2K 20

    Complete~ -اوهوم..تو میشی بره و من گرگ من باید دنبالت کنم تا بگیرمت و بعد جاهامون عوض میشه . . couples:sope,kookv,namjin Start: ~1 November 2021~ End:~3 September 2022~

  • 𝙎𝙞𝙡𝙡𝙖𝙜𝙚
    691 114 2

    𝙎𝙞𝙡𝙡𝙖𝙜𝙚: عطری که از یک نفر به جا میماند! sope♡ hopegi♤ one shot○ 🥀🎠

  • YOUR HOPE || SOPE
    1.3K 280 1

    اولین بار دو سال پیش بود؛ وقتی جانگ هوسوک پنجره‌ی اتاقش رو باز کرد تا از نسیم صبحگاهی لذت ببره و نوازش گرم خورشید رو روی پوست گندمگونش حس کنه... •وانشات امیدِ تو •برگرفته شده از مودبرد •فلاف Credit to liejm on Twitter

    Completed  
  • |Smile|ˢᵒᵖᵉ✓
    9.7K 1.9K 16

    _____________°•♡•°_____________ ~good morning beautiful! start your day with a smile :)~ ~صبح بخیر خوشگله! روزت را با لبخند شروع کن:) _____________°•♡•°_____________ ~مینی فیک ترجمه ای~ ▪︎ژانر: رومنس، انگست، سداند ▪︎کاپل: سپ(sope) ▪︎نویسنده: @sopelights ▪︎وضعیت: پایان یافته✔

    Completed  
  • Savage
    41.8K 8.9K 75

    :" هی بیایید میخوام روی یه حیوون نشان مالکیتمو بزنم بیایید ببینید چجوری میخوام اینو برده خودم کنم" مردها و زنها با فریادهای رییسشون از چادر بیرون اومده بودند همه جمع شده بودند.رییس، مینو روی زمین کشید جلوی سربازاش ونزدیک آتیش کنارشون پرت کرد.سربازها از اون وضع مین ترسیده بودند جیمین نفسش بند اومده بود نمیتونست باور کن...

  • Wrong number
    10.3K 2.2K 13

    وقتی که هوسئوک به شماره ی اشتباهی پیام میده...(: Couple:sope Writer:dinosaur-little Translator:nilsa1388

  • coffee and suger
    3.2K 371 2

    - اومدی؟ - از کجا فهمیدی؟ -عطرت؛ زود تر از خودت میرسه! sope♡ one shot○ hope and suga◇ ☕⏳

  • Boy Meets Evil
    67.6K 13.1K 38

    [ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] همه چیز ازونجا شروع شد که هوسوک خیلی اتفاقی پا به خونه ی مین یونگی گذاشت! مین یونگی همون پسر قد کوتاه با چشم های سرخ رنگ و صورت کبودی بود که با تعریف کردن از رقص هوسوک در اجرای فستیوال هالووین بهش امید و اعتماد به نفس داده بود. هوسوک همیشه بدون اینکه بدونه چرا اونو دوست میداشت و راجع بهش کنجکاو بود اما مت...

    Completed  
  • Olive
    542 162 3

    اولئا « درخت زیتون » [ تموم شده ] « sope » از بین سیل مردمی که هر کدوم قدم های سریع و بلند برمیداشتن تا قبل از شدت گرفتن قطره های ریز و درشت بارون به مقصدشون برسن آروم عبور میکرد و به عطر خوش خاک خیس گوش میداد که چطور روحش رو نوازش میکرد و نسیم وحشی پاییزی که از بین آدمای شهر گریز میکرد حال عجیبی داشت ... _______. «...

  • ~i just wanna die~ (Persian Translation)▪(Yoonseok)
    75.9K 15.6K 40

    هوسوک ساعت ۳صبح یک پیام عجیب از یک ناشناس که میگه میخواد خودشو بکشه دریافت میکنه و سعی میکنه جلوشو بگیره...... Written by @arayofsunshine99

    Completed   Mature
  • Honey
    40.3K 5.8K 5

    خلاصه: جانگ هوسوک همیشه شاد و خندان بعد از مرگ خواهرش به فردی تلخ و تنها تبدیل میشه. دوستانش برای سرحال آوردنش روز تولدش یه گربه براش میخرن. ولی هوسوک انتظار دیدن یه هایبرید (دورگه) انسان-گربه که رو مبل نشیمن نشسته رو نداره. پ ن: این داستان فقط فلافه

    Completed  
  • Not my brother
    35.5K 6.6K 21

    هوسوک به فرزند خوندگی گرفته شده.هوسوک لکنت داره. و یونگی تمام زمان دنیا رو برای هوسوک داره.

    Completed  
  • عشق گناهبار ما
    50.9K 5.7K 39

    تیزر ꜜ ⸽ من خودم را کشتم. روحم را. احساساتم را نیز خودم با دستان خودم خفه کردم. تقصیر من نیست که بد بزرگ شدم. تقصیر من نیست که به جای عشق به من نفرت آموختند و به جای بخشش، بی‌رحمی. من مقصر این نیستم که کسی دوستم نداشت. تقصیر من نیست که تنها بودم. من یک دوست می‌خواستم؛ فقط همین. زمانی که پایت را در زندگی‌ام گذاشتی تم...

  • On The Road || Yoonmin
    24K 5.3K 36

    +گیریم تمام خیال های جهان رو هم بافتی، بعدش چی؟ -می‌پوشیمشون و گرم می‌شیم و آسوده. ___________________________ زمانی که یونگی داشت توکیو رو به مقصد شهر میتو ترک می‌کرد، هيچوقت فکرش رو هم نمی‌کرد که اون اتفاق عجیب توی ایستگاه اتوبوس زندگیش رو برای همیشه تغییر بده! an Adventurous, Touristic, Fluff, Romantic, Comedy and...