Select All
  • 𝐃𝐄𝐋𝐈𝐁𝐀𝐋
    36.4K 5.9K 36

    لب‌های خیس مرد بوسه‌ی آرومی روی گردنش نشوند و باعث شد تمامِ سیستم‌ عصبی بدنش مختل بشه. چنگی به دست‌های چفت شده دور کمرش زد و سعی کرد خودش رو آزاد کنه که با‌ صدای آلفا از حرکت ایستاد. _تقلا نکن جونور، تا وقتی من نخوام نمی‌تونی از دستم خلاص بشی. . . . خلاصه: آدمی را دلیبال صدا میزنند که نه توان تحمل دوریش را دارند و نه...

    Mature
  • 𝐒𝐀𝐒𝐇𝐀
    11K 2K 16

    کارآگاه جوان، کیم تهیونگ بعد از مدت‌ها برای حل‌کردن یکی از پرونده‌هاش به مشکل می‌خوره! پرونده‌ای که متعلق به مفقود‌شدن پسر خودش، ساشاست! اما ماجرا زمانی ترسناک‌تر میشه که می‌فهمه متهم ردیف اول این پرونده کسی نیست جز همسر سابقش، جونگ‌کوک کارتر.

    Mature
  • 𝘝𝘈𝘓𝘌𝘍𝘖𝘙 || KOOKV
    7.1K 1.2K 12

    "من میرم پدر و امیدوارم بمیرم تا حداقل جنازه ام برای مراسم ازدواج، حضور پر افتخاری داشته باشه." "تهیونگ شاهزاده‌ امگای مغروری بود که جز محافظت از کشور و مردمش به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی‌کرد. از رؤیا‌پردازی که دست کشید دور دست‌هاش طناب دید و خودش رو اسیر جئون جونگکوک. فهمید غرورش توی فریاد "زنده باد آناندا‌" این قبیله...

  • 𝙃𝙄𝙍𝘼𝙀𝙏𝙃
    1.8K 498 3

    جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.

  • the Rebellion ::..
    89K 23.1K 30

    《 شورش 》 فصل دوم فیکشنِ "شاهدخت" برای جونگکوک، همه چیز فقط از نیازمندی و بیچارگی خودش و خانواده‌ش شروع شده بود... اما کسی چه میدونه؟ شاید اگه از همون اول میدونست قراره از وسطِ بزرگ‌ترین خیانت های سلطنتی و براندازهای بی‌رحمانه ی سیاست سر در بیاره، همون نیازمندی و بیچارگی رو ترجیح میداد! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اص...

    Mature
  • 𝐏𝐚𝐫𝐚𝐧𝐨𝐢𝐚[𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕]
    62.5K 9.5K 67

    «داره بهم سخت می‌گذره، الان بیست ساله که داره سخت می‌گذره. باید چیکار کنم؟ می‌خوای ماشین رو بردارم و با هم، بریم ته دره؟ یا میخوای، یه وزنه من دست بگیرم و یکی هم به تو بدم، بعد، بریم وسط دریا تا غرق بشیم؟ می‌خوای فردا شب، مست کنیم و بعد، از پنجره‌های قدی همین خونه، بپریم؟ اگه تو باشی، از مردن نمی‌ترسم. اگه تو باشی، دی...

    Mature
  • twelfth dimension
    278K 63.2K 131

    بُعدِ دَوازدَهُم ________________________ "صدای اوپنج موج داشت. موجT،S،R،Q،P... امواجی که کاملا تصادفی، به نام امواج یک نوار قلب نامیده شدند. شاید زیاد هم بی ربط نبود. امواج صدای تهیونگ به نام امواج ضربان های قلب کوکی نام گرفته بود. موجPصدای تهیونگ بود که راه را برای موجQقلب کوکی باز میکرد. " _______________________...

  • Blue Side [KookV]
    147K 26.9K 28

    "آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...

    Mature