* . 𝅄 ゚ ༄cₒᵤₚₗₑ🌻 yᵢzₕₐₙ * . 𝅄 ゚ ༄gₑₙᵣₑ🪴 ᵣₒₘₐₙcₑ, fₗᵤff, ₛₘᵤₜ * . 𝅄 ゚ ༄ₜyₚₑ🦁 yᵢbₒ ₜₒₚ * . 𝅄 ゚ ༄ₐᵤₜₕₒᵣ🐇 ₛₐyₑ * . 𝅄 ゚ ༄ₒₙₑ_ₛₕₒₜ 🌱 ׄ ∗⃞❀ ׄ تو این دنیا، هیچی بهتر از یه سفر دو نفره نیست. مخصوصا اگه خرگوش و پلنگ هم سفر باشن، ولی خرگوش کوچولو باید مراقب باشه که تو تله‌ی پلنگ نیفته...
Name : Colors Of Life _ رنگهای زندگی Couple Yizhan (ZSWW) Genre : romance _ smut وانگ ییبو تو مرکز نگهداری پانداهای چنگدو کار میکنه و یه انیمیشن ساز وارد زندگیش میشه. با اون لباسای هاوایی شلوغ و چشمایی که درون ییبو رو به سادگی میبینه یکم خطرناک بنظر نمیاد ..؟ +نمیخوام.. معذرت خواهی کن.. پاهامو ببوس! شاید اشتی کردم...
یه افسانه هست که میگه : اگه کسی به دلت نشست .. حتما در باطنش چیزی بوده که صدات کرده اون چیز از جنس توعه... و تو انگار سال هاست که میشناسیش..!🤍 🧁برشی از متن🧁 شاید ندونی اما...تو خودت بیشتر از تمام شیرینی های دنیا به دل میشینی! اینقدر زیاد که از همون بار اول نتونستم نگاهم رو از روت بردارم.. تو خاص ترین و معرکه تری...
╔🍓🧸 𝚌𝚞𝚝𝚎 𝚋𝚞𝚝 𝚑𝚘𝚛𝚗𝚢 🔞🫦╝ 🪁𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎⇸𝚢𝚒𝚣𝚑𝚊𝚗 🪁𝚝𝚢𝚙𝚎⇸𝚢𝚒𝚋𝚘 𝚝𝚘𝚙 🪁𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎⇸𝚏𝚕𝚞𝚏𝚏, 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚘𝚕 𝚕𝚒𝚏𝚎, 𝚜𝚖𝚞𝚝 🪁𝚖𝚞𝚕𝚝𝚒 𝚜𝚑𝚘𝚝 🪁𝚊𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛⇸𝚜𝚊𝚢𝚎 ◆☁️ یه بلوند داریم یه مشکی، یکی نرم و پنبه‌ای، اون ی...
Fiction: THE GAME OF DESTINY genre: Action _ mafia _ thriller _ angst _ romance Author: SHIA _ HANA couple: YiZhan همه ما برای زندگی هامون برنامه ریزی های زیادی داریم. تصمیمات بزرگی میگیریم و میخوایم از خیلی چیزها دوری کنیم. ولی گاهی فراموش میکنیم که ما تنها تصمیم گیرنده نیستیم و بازی سرنوشت بعضی وقتا دوست داره برخل...
"Nunca te dejaré ir, eres mío" Contiene: Abuso doméstico, menciones de violación y obscenidad. Adaptación y traducción al español de la novela: "Maniac." (ziam) Autora Original: @Zaynbottoms
Gun Atthaphan, un Omega travieso y aventurero, termina varado en una isla desconocida y misteriosa, después de un naufragio se verá obligado a aprender a sobrevivir como un lobo salvaje. Aquí conocerá a un Alfa que despierta un interés en él que ningún Alfa podría. No acostumbrado al nuevo entorno, a las nuevas normas...
Ian was framed and convicted for a crime he didn't commit, sent to one of the worst prisons in the world, following the request of a mafia boss he unintentionally messed with. During his trial, Ian found out why he was specifically sent there; this prison served as a second home for the deranged mob, Del Rosa, a base...
It's never easy to escape the past. Aiden had no choice but to leave his town, family, and friends, on the run for years from his tormentor who claimed him as his own. Call it a crude fate, sheer bad luck, or plain stupidity that led Aiden to be caught again by his hunter, his husband from a forced marriage.