Select All
  • 𝐖𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫 | 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩
    49.6K 9.5K 16

    - نمی تونی بری. این پایان بحثه. تهیونگ حس عجیبی داشت، انگشتاش مور مور می شدند و شکمش یه حالی بود. ولی خودشو جمع کرد و خیره به اون چشم ها با لحن محکمی گفت: - این کارو نکن. نمی دونی چقدر می تونم دیوونه باشم. زندگیتو جهنم می کنم. جونگ کوک لبخندی زد، ولی فاقد شوخ طبعی بود. - اگر تو دیوونه ای، من از تو دیوونه ترم. صداش تیز...

    Mature
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    971K 120K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Completed  
  • SPACE VOYAGE | VKOOK [LARRYVGL]
    536K 30.7K 41

    SPACE VOYAGE | VKOOK When 7 boys who barely know each other get stuck in a spaceship hurling through the galaxy for 2 whole months, things are bound to get messy larryvgl © 2018 ✫ ✬ ✭ ✬ ✫ ✫ ✬ ✭ ✬ ✫ ✫ ✬ ✭ ✬ ✫ 🐦: @LOVERVMINS (which no longer exists)

    Completed   Mature
  • راز شـورای دانـش آمـوزی - کـتـاب اول
    108K 10.4K 34

    نام فیکشن: راز شورای دانش آموزی کاپل: کوکوی، سُپ، نامجین ژانر: فول اسمات، انگست، درتی تاک مترجم: NiYaZ تایم آپ: سه شنبه عصر ❎⭕️✅💢توجه💢✅⭕️❎ این فیک با اجازه ی نویسنده ی اصلی داستان ترجمه شده و همینطور ورژن اولیه ی با کاپل چانبک نوشته شده که در صفحه ی دیگه ای آپ میشه 🔞هشدار🔞 ⛔️دارای صحنههای باز سکسی، تجاوز و کمی...

    Completed   Mature
  • Lips on your skin|Kookv
    352K 43.3K 33

    [] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...

    Completed  
  • 𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    698K 93.1K 26

    [ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...

    Completed  
  • My Idol. (NAMKOOK)
    226K 8.6K 28

    When the Maknae of Bangtan realizes his Feelings of admiration runs even deeper for his leader, he tries his best to gain his attention and hopefully his heart. #13 in BtsRM tag 11/28/21 #5 in Namkook 1/23/22 #2 in Namkook 1/27/22 #1 in BtsRM 3/17/22 #7 in Namkook 3/21/22

    Mature
  • 𝐃é𝐣à 𝐯𝐮 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    371K 58.1K 35

    [در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و...

  • 𝓜𝓸𝓱𝓮𝓫𝓪𝓽
    146K 27.1K 52

    _ بهت گفتم من گی نیستم، انقدر سخته گورتو از توی تخت من گم کنی؟ جونگ‌کوک عصبی سمتش غرش کرد. _ فکر کردی برای من فرقی میکنه پرنس باشی یا هر کس دیگه ای، فعلا همسر منی؟ تهیونگ ترسیده بود. گاهی اون چهره بامزه جونگ‌کوک میتونه وحشت ناک تر از هر جنایتکاری به نظر برسه. _ نزدیک تر بیای نگهبان رو صدا میزنم؛ برو عقب. چشم های جونگ...

    Mature