Select All
  • 𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•
    242K 23K 83

    𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و...

  • اخرین گناه
    463 85 9

    خلاصه داستان: چی میشه که ی قاتل عاشق ی پلیس شه؟ چی میشه که قاتل برای گرفتن انتقام زندگی نابود شدش و مرگ برادرش از ی پلیس کمک بخواد؟ چی میشه که قاتل برای رسیدن به حدفش خودشو جای پلیس جا بزنه؟ بنظرتون پلیس میتونه با راز قاتل کنار بیاد؟ میتونه با هویت اصلی قاتل کنار بیاد و عشقش و قبول کنه یا نه؟ ژانر:اکشن، جنایی، خشن، ع...

  • Unknown Heir (VKook)
    275K 33.5K 35

    کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین«جیمین تاپ»، سکرت. خلاصه: جونگ کوک سال ها پیش حافظه‌ش رو به همراه پدر و مادرش از دست میده و کنار داییش و پسر داییش یونگی زندگی نرمال و به دور از هیجان و خونریزی ای داره. اما چی میشه که همون خاطرات فراموش شده باعث بشه فردی به اسم کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و زندگی نرمالش رو نابود کنه؟ ...

    Completed   Mature
  • Peaky Blinders
    5.5K 592 16

    گروه نقاب داران، یک باند مستقر در بیرمنگام انگلستان که از اواخر قرن نوزدهم و پس از جنگ جهانی اول به رهبری تهیونگ کیم، فعالیت داشت. _ امیدوارم قبل از این که شیطان بفهمه مُردی، بتونی نیم ساعت رو توی بهشت بگذرونی تهیونگ کیم. کاپل : ویکوک ژانر : درام ،مافیایی، انگست، +18 زمان آپلود: جمعه ها نویسنده : Merino

  • Put Me Back Together [Malec]
    106K 18.2K 81

    مقدمه: _ اون برادر من نیست. اون یه خیانت کار کثیفه. یه دروغ گو. یه گی. من هیچ ربطی بهش ندارم. الک حس کرد جیس یه چاقوی تیز توی قلبش فرو کرد. هیچی به اندازه کلمه های اون درد نداشت. الان فهمید که کل زندگیش یه دروغ بزرگ بوده. یه زندگیه دردناک. دیگه هیچ نیرویی براش باقی نموند. با دستای لرزونش تیغو گرفت و این دفعه معطل نکر...

    Completed  
  • 𝒔𝒆𝒂'𝒔 𝒌𝒊𝒏𝒈𝒅𝒐𝒎 [𝑴𝒂𝒍𝒆𝒄]
    2.1K 343 10

    پسر جوون با تمام وجود برای زندگی کردن به مگنس احتیاج داشت چون مگنس بین -پادشاه جدید پاناما- کسی بود که توی وجود اون رسوخ پیدا کرده و بهش قدرت زندگی ای که همیشه ارزوش رو داشت، داد.

  • not important
    1.6K 159 6

    یه سری وانشات همین جوریه جانلوکی

  • British Lifestyle
    947 146 20

    یک سال بعد از فوت مری، پسران بیکراستریت به همراه رزی دوباره زندگی مشترکشان را شروع کردنند. هفت سال از این ماجرا می گذرد... صدای گوینده ی خبر در کل خانه پخش می شود :توجه شما را به خبری که هم اکنون به دستم رسید جلب میکنم. دقایقی پیش در خیابان آکسفورد انفجاری بزرگ رخ داده است. هنوز علت حادثه و تعداد کشته ها و زخمی ها مشخ...

  • Sherlock//ziam
    2.5K 204 6

    من شرلوك هلمز بودم و اون جان واتسون من سرد بودم و اون گرم من حساس بودم و اون بيخيال من سردرگم بودم و اون پيدا من هيچ بودم و اون همه چيز اون عاشق من بود و من..ديوونه ي اون

  • Endless rub(دردسر بی پایان)
    1.6K 232 17

    تو یه حرف جالب میزنی شرلوک _ احساس یک نقص شیمیایه که طرف بازنده انجام میده، حالا بهم بگو بردار، بین جان واتسون و مغزت کدومو انتخاب می‌کنی!؟