Money Says [L.S]
Highest ranking : #1 in fanfiction [COMPLETED] هیچ چیز شبیه فیلم ها "بی نقص" نیست ⚠BDSM⚠ ⚠Rough type of love⚠
Highest ranking : #1 in fanfiction [COMPLETED] هیچ چیز شبیه فیلم ها "بی نقص" نیست ⚠BDSM⚠ ⚠Rough type of love⚠
✔Completed کامل شده --- چیزی که هری رو خشمگین می کنه ، مردم نیستن. اون قبر نیست. خودشه. ▪︎هشدار : قتل، مرگ، تجاوز و فعالیت های جنسی. •محتوای غم انگیز --- فصل اول : ژانویه فصل دوم : فوریه --- از مجموعهی ماهها آگوست-دسامبر ۲۰۲۰
-تو چی از جون من میخوای؟ خسته نشدی از این همه کثافت کاری؟ اونم بخاطر پول ؟ فقط بگو چی از من میخوای و تنهام بزار +خودتو ! • رقیبِ معشوق • -M.Preg- Written by: Cnstylinson
راستش را بخواهی عشق، من هنوز هم امیدوارم حتی شاید امیدوارتر از امید هستم که هنوز هم لبخند میزنم که هنوز در آغوش میگیرم که هنوز وقتی یادت میافتم ناخودآگاه دستم میرود سمت شمارهات مینویسم «دلم برایت تنگ شده» گرچه شاید هیچوقت جوابی نرسد شاید امیدوار هستم که هنوز لباسهایم نقش گلهای داوودی دارند که هنوز نزدیک بها...
Highest rank: #1 Funny هری یه الهه ی تنهاست که تو جنگل بزرگ شده. اما چرا؟! و چه اتفاقی میوفته اگه بعد از دویست سال تنهایی، لویی و نایل اتفاقی پیداش کنن؟! ژانر: طنز و عاشقانه.
_Complete_ هری: معذرت ميخوام فرشته کوچولوی من... لویی:برای چی؟ هری: همش تقصیر من بود... باید ازت محافظت میکردم لویی: تو تلاشتو کردی هری هری: پس باید بیشتر تلاش میکردم... منو ببخش عزیز دلم لبخند تلخی روی لب های لویی شکل گرفت لویی: تقصیر من و تو نیست.... دنیا سخت گیر تر از اونيه که اجازه ی نفس کشیدن بهمون بده.... هری: و...
لیلین شِی، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط لویی تاملینسون، بدنام ترین دزد دریایی معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع بخونید لطفا اگه خوشتون اومد داستانو به دوستاتونم معرفی کنید تا همینجا بخونن...ممنون
Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤
-Complete- "برای انتخاب لونا دیگه وقتی ندارم. تو جفت مقدر شده ی منی اهمیتی نمیدم اگر یه الفا یا هر کوفت دیگه ای تو حق نداری این تصمیم رو بگیری که نمیخوای لونا باشی." "من الفام و الفاها نمیتونن جفت بشن. در ضمن من به جفت های مقدر شده اندازه ی فاک هم اهمیت نمیدم." "باشه ولی اگر قبول نکنی لونا بشی از اونجایی که من رییس پک...
✔Completed کامل شده --- 'ای باران؛ اگر می باری، کوتهببار. معشوق من در این تخت خالی خفته است و قطرات تو در لحظه بیدارش کند' --- •محتوای غم انگیز از مجموعه تنها شدن ایده از اهنگ star shopping از لیل پیپ
•●♤زین یه امگای تنهاست که خونه و پکی نداره و آوارست. هرچند وقت یه بار توی پکی میره و پنهانی مدتی اونجا میمونه همه چیز از وقتی شروع میشه که پاش به یه شهر بزرگ، محل زندگی یه پک متفاوت و خیلی قدرتمند، میرسه... اون به هیچ وجه خبر نداره که سرنوشتش قراره توی این شهر رقم بخوره!♤●• ♤روزنهای به بوک: ○~•{تو یه نیمه شب سه ناش...
[Complete] لویی تاملینسون یک مولتی میلیاردرِ،اون فقط 30 سالشه ولی یک بیزینس من پولدار و موفق با گذشته ای تاریکه،که فکر میکنه عشق برای افراد ضعیفه. همچنین لویی یه سادیستِ،اون دوست داره در حین داشتن رابطه درد رو تحمیل کنه و از هیچ کلمه امنی استفاده نمیکنه هری استایلز یک دانشجو 19 سالست که سخت تلاش میکنه از دانشگاه فارغ...
خلاصه: لویی فقط قرار بود توی کتاب فروشی هری استایلز مشغول به کار بشه اما از روز اول دلش رو به اون مرد قد بلند که شبیه یکی از الهه های یونان بود باخت ولی حالا چی میشه اگه هری ظاهرش فقط شبیه یه الهه باشه و باطنش خطرناک تر از یک شیطان؟! "قاتلی که خودش قربانی شد" این جمله باید تیتر اول اخبار بشه! اولین قربانی ایی که هیچ ش...
من از اینکه دارم میمیرم ناراحت نیستم. با وجود این آخرین چیزی که حس کردم اشکام بودن. Cover by : @itsCipher
_ خدای من،تو واقعا میتونی خطرناک باشی. +ممنون. _ برای چی؟ + مردم از شخصیت های خطرناک خوششون میاد. " BLOOD DANCE " "رقصِ خون" .
وقتی که هریت استایلز فراری از قرار ها و مرد هاست اولین روز کاریش به عنوان مدیر مدرسه رو اغاز میکنه که البته قرار نیست خیلی جذاب باشه با وجود فردی تامیلنسون! و اونجایی که بعد چندبار صبر هریت تموم میشه و به لیزا تامیلنسون زنگ میزنه برای بازخواست پسر کوچولوش.... این یه شروع جدید میتونه باشه؟... اسمش مشخصه...نیو استارت! ش...
مي بيني چرخش روزگار را؟ مي بيني؟ مني كه روزي در روياهايم تو را به آغوش مي كشيدم و در واقعيت از دور مي پاييدمت، حالا از آغوشت مي گريزم و در روياهايم به دنبالت مي دَوَم...! و تماشا كن مرا... مني كه عشقت را از دور ديدني مي ديدم و حالا... دريا دريا غرقت شده ام. ميداني، كاش لااقل آن روزها به جاي نقش كردن تصويرت ميان قاب د...
لویی یه پسر عصبی و خشمگینه که اعتیاد به الکل داره و نمیدونه میخواد با زندگیش چیکار کنه ، هری دانشجوی رشته ی روانشناسیه که همیشه از لویی مراقبت می کنه و این چیزی بود که لویی نمیخواست، اما واقعاً بهش نیاز داره . این فنفیکش ترجمه ی از اکانت @smileyourpretty هست و با اجازه ی خودش انجام شده . لطفا کپی نکنید
{°completed°} به نام ستارههای شمالی سرزمین سبز نگاهت پرستیدنی ترین معبود من، و قسم به پرتوان درخشان شفق نفس گیر لبخندت، امروز و فردا و تا به ابدیت؛ تا روزی که هفت آسمان به زانو نشیند و خورشید و ماه در تلاطم پرواز امواج اقیانوس آرام عشق بازی کنند، جسم و جان و روح و روانم را پیشکش نگارهی افسونگر نرگسیهای مست چشمانت م...
❌complete❌ #larrystylinson Harry top ژانر : پلیسی _رومنس If you want to know what's going on, read the story
به اتمام رسیده است!:) •لویی تاملینسون، کلید طلایی شرکت برجسته آدیداس. هری استایلز، مهره مار برند لوکس گوچی. سایمون کاول، برنده جایزه بهترین نویسنده قرار داد های روابط فیک در هالیوود. خودکار بیک، خوش دست و با دوام مخصوص امضا کردن قرار داد رابطه فیک لری استایلینسون.•
داستان درباره ی یه پلی بوی به تمام معنای گی هستش که با یه پسر معصوم هفده ساله برخورد میکنه +18!!!!! داستانی متفاوت از لری و زیام! hope you like it...
لویی یه ترو آلفاست که بخاطر اشتباهاتش از خانوادش طرد شده و هری گربینه ایه که سر از جنگل گرگینه ها درمیاره. چی میشه اگه هری، سولمیت و لونای لویی باشه؟ • a Larry Stylinson Fanfiction. [Mperg.] • -سِپَند تلگرام : FanfictionsOnly
[complete] از تلاش برای برگردوندن پسر، دست برداشته بود. اون فقط وقتی خودش میخواست، برمیگشت؛ تو خواب ها و رویا ها و آشنا پنداری های در هم شکسته. مثلا وقتی لویی به سمت محل کارش رانندگی میکرد، یهو چشمش میافتاد به پسری قد بلند با مو های فرفری که کنار خیابان ایستاده. برای لحظه ای نفس گیر، میتونست قسم بخوره که خودِ خودشه. ...
[ C O M P L E T E D ] وقتی لویی نمیدونه هری حاملهست و هری برای بچه نامه مینویسه. © All Right Reserved @heartfullofharry [Persian Translation] Translated by: @IWontBeTheOne
"شاید هدف فقط کشیدنش بود. ولی نه روی کاغذ، روی قلبم." Highest Ranking : #1 in boy×boy #5 in shortstory