YoonMin aus
🐱to🐥: I personally love your voice better, it's my taste. اگه شماهم عاشق یونگی های شیفته و ذلیل و بیچاره ی جیمین هستید، پس اینجا جای شماست.✨
🐱to🐥: I personally love your voice better, it's my taste. اگه شماهم عاشق یونگی های شیفته و ذلیل و بیچاره ی جیمین هستید، پس اینجا جای شماست.✨
ماه رو دوست دارى هيونگ؟ -خيلى زياد دوسش دارم. -چرا؟ -چون توى تاريكى شب، يه روشنايى خاص و پنهانى داره كه خيلى جذابه. ميتونم ساعت ها باهاش حرف بزنم و اون فقط سكوت ميكنه. -اگر بهم اجازه بدى، من ماهت ميشم هيونگ. شب هات رو روشن ميكنم و ميتونى باهام حرف بزنى، قول ميدم ساكت شم. اگر پسم نزنى، ميتونم ماهت باشم. #8 in Yoonmin ...
「Petals and Ink 🥀」 𖦹 Yoonmin and Kookv 𖦹 Romance, Fluff, Fantasy, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: SugarandMint جیمین؛ پسری با لبخند نفسگیر، پسری که با گلها حرف میزد. پسری که یونگی بوسیدش، کسی که بیشتر از یک بار جونش رو نجات داد. برای یونگی خیلی سخت بود که تمام احساساتش رو توی یک یا حتی چند کلمه بگنجونه. هر...
ملاقات تصادفی خواننده ی مشهور، مین یونگی، با پارک جیمین، پسر نابینایی که توی تنهایی سردش دست و پا میزنه، آینده ی این دو نفر رو بهم پیوند میزنه. برای یونگی، جیمین پسری با جثه ی ظریف، صدای زیبا، پوست شیری رنگ و صورتی دوست داشتنیه که علارغم مشکلاتش، به خوبی از پس زندگی براومده. پسری که هیچ طعم خاصی نداره اما به شدت شیری...
+گیریم تمام خیال های جهان رو هم بافتی، بعدش چی؟ -میپوشیمشون و گرم میشیم و آسوده. ___________________________ زمانی که یونگی داشت توکیو رو به مقصد شهر میتو ترک میکرد، هيچوقت فکرش رو هم نمیکرد که اون اتفاق عجیب توی ایستگاه اتوبوس زندگیش رو برای همیشه تغییر بده! an Adventurous, Touristic, Fluff, Romantic, Comedy and...
『 فـراری شـماره هشـت 』 | •Yoonmin ،Yeonbin | •completed✔ | •criminal ,harsh ,smut شوگا قاتلی که تو زندان آلاسکا گرفتار شده. واقعا گرفتار نشده اون فقط قلبش گرفتار نگهبان توش شده که براش کلکسیون عروسک هارو درست کرده و میخواد که نشونش بده. - "اِس ملقب به شوگا ،قاتل روانی ,لعنتی روحیه درست و حسابی نداره " نگاهش رو از همک...
دو آدم از دو دنیای متفاوت، با داشتن شخصیت های پنهان، درگیر قراردادی میشن به نام "عشق" ――――――――――――――――――――― •پسر توی صورتش داد و بیداد می کرد و یونگی محو چشمای قلدرِ معروف دانشگاهش شده بود. لبخندی که بی شباهت به پوزخند نبود زد و پشتش رو به جیمین کرد. جیمین دنبالش راه افتاد تا بیشتر بهش گیر بده و یونگی عاشق این بود که...