Select All
  • don't tell me strange 2
    18.3K 2.8K 26

    عشق بین یک فاحشه و هنرمند🎨 فصل دوم به من نگو عجیب و غریب - متاسفم من نباید عجیب و غریب صدات می زدم. تهیونگ لبخند زد: -اشکال نداره ، حتی عجیبم خوبه. + چی اما .‌.. تو از این کلمه متنفری... - این تویی جانگکوک تو میتونی هر جور دوست داری صدام بزنی. ● نام فیک ~> به من نگو عجیب و غریب ۲ (نام اصلی: اون فقط تهیون...

    Completed  
  • Don't tell me strange | Vkook
    149K 21.8K 36

    #فیک اتمام یافته# + من عجیب و غریب نیستم . _ چرا تهیونگ تو عجیبی برای همینه که عاشقتم چون تو عجیب و غریب ترین آدمی هستی که تا حالا توی عمرم دیدم. Don't tell me strange Wr: Sara Main Couple: Vkook Genre: Romance. Angst.

    Completed  
  • NEMESIS | VKOOK
    188K 24.2K 39

    NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سال‌ها دنبال یک قاتل سریالی می‌گشت، اما هرروز ازش دورتر می‌شد و توی پیدا کردنش شکست می‌خورد... درحالی‌که تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفه‌ی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردن...

    Completed  
  • Capo | Vkook | AU
    710K 87.6K 71

    كيم تهيونگ، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و تهيونگ براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Vkook ↳Gen...

    Completed  
  • Uncle•°•°•°Vkook
    180K 20.6K 40

    Name•°uncle°•عمو | Completed Genre•°romance•action•mystery•smut Couple•°Vkook Writer•°Silver°Sly •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• کیم تهیونگ، ملقب به وی، عموی ناتنی جئون جونگ‌کوکه. بعد 13 سال، یه اتفاق اندوه‌بار اونا رو کنار هم برمی‌گردونه. اگه اونا بخوان باهم انتقام خانواده‌شونو بگیرن، داستان‌...

    Completed  
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    890K 114K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Completed  
  • 𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐃𝐨𝐥𝐥 | KOOKV
    128K 21.4K 19

    [Completed] با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید. نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه. آره. این هرگز قرار نبود بفهمه. هرگز. 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫, 𝑆𝑐𝑖𝑓𝑖💥 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫

    Completed  
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    486K 75.1K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Completed   Mature
  • UnConscious | VKOOK
    208K 24.2K 55

    مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر ف...

    Completed  
  • whalien52
    46K 8.9K 12

    والِ پَنجاه وَ دو هِرتزی "تکمیل شده" _________________________ وال پنجاه و دو هرتزی... تنها ترین وال اقیانوس... پسری که صداش شنیده نشد... __________________________ ژانر: روزمره، درام، روانشناسی کاپل: تهگی #1 - taegi #1 - tragedy #5 - fiction

    Completed  
  • 𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | KOOKV
    635K 93.2K 31

    [Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی...

    Completed  
  • HeartBeat Hospital | Vkook
    624K 69.4K 48

    "Completed" خلاصه: جئون جونگکوک رزیدنت جراح مغز و اعصاب،با وجود شلوغی بخش اورژانس بین اون همه مریض و همراهایی که به هیاهوی سالن دامن میزدن،مجذوب مرد نااشنایی میشه که با سردرگمی به دیوار سرد و بی روح بیمارستان تکیه داده و تو دنیای افکار خودش رها شده... چی میشه اگه جونگکوک با لجبازیاش این مرد رو اعصبانی کنه بدون اینکه...

    Completed  
  • The Trap | VKOOK
    373K 38.1K 46

    𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدم‌هایی که با ماسک‌های روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی به‌نام کیم‌ویکتور(تهیونگ) می‌گشت. مردی دورگه با چشم‌های فریبنده و تیله‌های آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام می‌داد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیم‌ویکتور وارد عم...

    Completed  
  • 🌸I bloomed for you...
    211K 33K 53

    🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفت...

    Completed  
  • Dr.j | KOOKV|VKOOK(Switch)
    637K 83.9K 63

    خلاصه: کیم تهیونگ انترنی که به تازگی وارد بیمارستان شینوا شده و جئون جونگ کوک رزیدنت مغز و اعصاب که از همون اول بنا به دلایلی بیمارستان رو برای کیم تهیونگ به جهنم تبدیل میکنه... یک گذشته فراموش شده؟ یازده سال از اون روز نحس میگذره...١۴فوریه ٢٠١٠ روزی که جئون جونگ کوک هیچوقت فراموشش نمیکنه... Wr:ashil🌸 Main couple:koo...

    Completed   Mature
  • SPIDERMAN🕷| KV
    106K 19.9K 35

    🕷اسم: مردعنکبوتی (کامل شده) 🕷ژانر: عاشقانه/هیجانی/کمی طنز/اسمات🔞 🕷کاپل: کوکوی 🕷کاپل فرعی: ندارد 🕷نویسنده: mj_storiess (برای دیدن تیزر، اطلاعیه اپ و اسپویل، میتونید به چنل تلگرامی من جوین بدین: ایدی: @mj_storiess) ⚠️خلاصه: همه چیز از وقتی شروع شد که خبرنگار فضول و دردسرساز، کیم تهیونگ برای جمع اوری اطلاعات شرکتش...

    Completed   Mature
  • My Boyfriend Is My Bodyguard 💵
    538K 56.9K 39

    💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...

    Completed  
  • 𝐆𝐨𝐢𝐧𝐠 𝐔𝐧𝐝𝐞𝐫~ 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷
    173K 37K 41

    - میشه یه ویولن بهم بدین؟ - چی میگی؟ داری میمیری و ویولن میخوای؟ - چون دارم میمیرم ویولن میخوام. ****** - بهت گفتم اوپا صداش نکن - من گی ام. نگران خودت باش جناب جئون! ****** - انگار خیلی دلت برام تنگ شده بود. - میدونی از این زبون خوشم نمیاد برای همین استفادش میکنی؟ - درست مثل تو منم عاشق چیزایی ام که تو ازشون بدت میا...

    Completed  
  • hypophrenia
    27.8K 3.2K 29

    جانگکوک افسر پلیسیه که مامور میشه برای پیدا کردن راز تاریک خاندان کیم که حزب مخالف بتونه قدرتشون رو درهم بشکنه اما برحسب اتفاق کلید این راز پسر کوچیک تر این خاندانه که شباهت زیادی به عشق اولش کیم تهیونگ داره که سالها پیش ناپدید شد... ● نام فیک ~>هیپوکندریا ○ ژانر ~> روانشناسی ،انگست، جنایی ● نویسنده ~> sara ○ کاپل ا...

    Completed  
  • 𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ
    245K 36K 73

    𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...

    Completed   Mature
  • 𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌)
    829K 44.5K 56

    _اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما...

    Completed  
  • Wild [KookV]
    264K 44.1K 38

    چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند...

    Completed   Mature
  • 【 EMPTINESS 】
    31.1K 3.1K 23

    جونگکوک داد کشید: ـ نکن.. منو خورد نکن.. منو داغون نکن.. منو تحقیر نکن.. نذار دیوونه بشم.. منو با کسی مقایسه نکن ته.. هیچکس مثل من عاشقت نیست.. هیچ کس مثل من تو رو دوست نداره.. هیچ کس مثل من تو رو نمیپرسته.. منو بیچاره نکن.. [ Genre: Tragedy_Angst_Romance ] [ Couple: Kookv(ورس) _sope ] [ Sad End ]

    Completed  
  • Mine | Persian Translation (Vkook/Taekook - Werewolf)
    223K 31.2K 32

    تهیونگ با دقت به جون دادن گرگی نگاه کرد که همراه با ضربان قلبش ، نفس هاش هم قطع شدن. سرش رو بالا گرفت و برای لحظه ای به ماه بالای سرش نگاه کرد . اون هم نوع خودش رو کشته بود ، اما خودش رو گناهکار نمیدونست ! اون گرگ عاری از هر معصومیتی، سزاوار مرگ بود . انگشتش رو به آرومی روی لبه ی تیز خنجرنقره ای که دستش بود کشید و...

    Completed   Mature
  • Wrong Distance | Completed
    172K 26.7K 20

    میگن بیمارهای روانی حد و مرز چیزیو تشخیص نمیدن و مرز بین عشق‌وتنفر فقط یه خط باریکه! ------------------------------- + دوستم نداری؟ از اولشم نداشتی نه؟ پس چرا باهام ازدواج کردی؟ داری انتقام چیو ازم میگیری؟ ------------------------------- توجه! بخش هایی از داستان حاوی سلف هارم میباشد. کاپل: ویکوک، یونمین ژانر: انگست، ر...

    Completed  
  • ༒︎𝐈𝐤𝐢𝐠𝐚𝐢
    576K 75.1K 44

    ‌ [کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلب‌هایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینه‌ای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...

    Completed  
  • FLORENCE🎻
    141K 21.1K 33

    «فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...

  • 𝐑𝐔𝐍 ♟
    2.9K 582 20

    -بعضی ها نباید به دنیا میومدن، نه صرفا به این دلیل که لیاقتشون این دنیا نبود... فقط اونا برای این دنیا زیادی شکار راحتی‌ان. درس اول: حالا که به دنیا اومدی، به هر دری بزن تا زنده بمونی! ژانر: جنایی، رازآلود، انگست کاپل: ویکوک(ورس)- نامجین زمان آپ: تمام شده.

    Completed  
  • 🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭
    140K 13.9K 20

    (Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...

    Completed  
  • 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
    774K 97.2K 50

    ( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...

    Completed