'Psychological Play'【taejin】
"نترس" با صدای آرومی زمزمه کرد، "چشمهات رو ببند، فقط تاریکی رو ببین." شاید چیزی که می خواستم فقط دیدن تاریکی نبود. تجربه کردن تاریکی به طور مستقیم بود. ▪︎Genre▪︎ Romance| Smut. Taejin♥︎
"نترس" با صدای آرومی زمزمه کرد، "چشمهات رو ببند، فقط تاریکی رو ببین." شاید چیزی که می خواستم فقط دیدن تاریکی نبود. تجربه کردن تاریکی به طور مستقیم بود. ▪︎Genre▪︎ Romance| Smut. Taejin♥︎
"تو دنیایی که سراسر تاریکیه... نمیشه خوشبخت شد!" روایت زندگیِ پسربچهی یتیمی که تو دنیای تاریک و سردش دل به یه عشق ممنوعه سپرد... و همون عشق، زندگیش رو تاریکتر کرد! ➾𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐆𝐨𝐝𝐅𝐚𝐭𝐡𝐞𝐫 ➾𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐓𝐚𝐞𝐉𝐢𝐧 ➾𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲, 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚, 𝐒𝐦𝐮𝐭 ➾𝐔𝐩: 𝐓𝐡𝐮𝐫...
𝒎𝒊𝒅𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕 | نیمه شب همه چیز با مرگ پدر و برادرم تغییر کرد، حالا من مونده بودم با دشمنانی که با ظاهری دوستانه قصد شکست دادنم را داشتن... فکر میکردم بین تمام آدم های اطرافم، حداقل تو یکی واقعیِ اما تو هم به من ثابت کردی که هم چیز در این دنیا، جز دروغ نیست، تمام اون حرف ها و احساساتی که باهم لمس کردیم همش دروغ بو...
+سوکجینا..... زودتر آرزو کن الان کیکت آب میشه... -خیلی خب..... هولم نکنید.... سوکجین بایه لبخند دندونی تودل برو آرزویی کردو به قصد فوت کردن شمعا سرشو جلو برد درست همون لحظه ای که شمعا خاموش شدنو دود حاصل از اونا داخل فضای کافه پخش شد تازه فهمید که یه پسربچه چند قدم اونطرف تر ایستاده و عین یه مجسمه داره تماشاش میکن...
"اینقدر فهمیدنِ اِحساساتم برات سخته...!؟وضعم رو ببین...ببین بخاطرت به چه حال و روزی اُفتادم...!" چهره ی گریونِ پسرکش رو بینِ انگشت هاش قاب گرفت و پیشونیش رو به پیشونی پسرکِ دونه برفیش چسبوند. "قُقنوس برات زانو میزنه دونه برفم...لطفاً...من رو بخواه..." 𝗀𝖾𝗇𝖾𝗋|𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾,𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺,𝖺𝗇𝗀𝖾𝗌𝗍,𝗌𝗆𝗎𝗍,𝗆𝖺𝖿𝗂...
« خوبه! داری خودتو اماده میکنی برای پدر شدن» تهیونگ با دو انگشت اشاره و وسطش بین ابروهاش رو ماساژ داد. زبونش رو یه دور کامل تو دهنش چرخوند تا بالاخره بعد از پک کوتاهی که به سیگارش زد بگه:« نمیشه فقط منو همینطوری با همهی این عوضی بازیها و کثافتها و لجنزارهای درونم بپذیری؟» ...
میگن کِرمای ابریشم وقتی توی پیلهان، ترسناک ترین کابوسهارو میبینن... و همون کابوسها تبدیل به نقشهای روی بالهاشون میشن. میگن وقتی یه پروانه یه جایی از دنیا بالهاشو به هم میزنه، تغییر اتفاق میفته ࿐🦋 "پروانه؟ معنیش چیه؟" "آممم... بذار اینطوری بگم که منو یاد تو میندازه" ࿐🦋 کاپل: جینته ژانر: اسمات، انگست، جنایی
༺𝑎𝑙𝑙 𝑜𝑓 𝑚𝑦 𝑜𝑛𝑒𝑠ℎ𝑜𝑡𝑠 𝑎𝑛𝑑 𝑠𝑐𝑒𝑛𝑎𝑟𝑖𝑜𝑠 𝑎𝑟𝑒 ℎ𝑒𝑟𝑒༻ ❁همـهے وانشـاتهـا و سنــاریـوهــاے تهجینیِ مـن اینجــان❁
after us | کامل شده" بعد از ما" تو همیشه برای من فرق داشتی! با دیدنت قلبم تُند تر میزد، وقتی نگاهمون بهم گِره میخورد نفسم بند میاومد، حتی دستام میلرزید وقتی لمسشون میکردی... من همیشه نگاهم به تو بود، با اینکه فقط برای تو چیزی جز یک دو...
🥀شیــطانـها مـےتونن عاشـــق بشــن؟! بعیـــد مـےدونـم... اصــلا مگـه شیــطان قلبـے دارہ کــه بخـــواد عاشــق بشــه؟! ایــن غیــرممکــنه کـه یـه شیــطان عشــق رو تـجربـه کنــه... ولــے... اون شــب مهـــتابـے!! 𝕋𝕪𝕡𝕖 : 𝕄𝕚𝕟𝕚 𝔽𝕚𝕔𝕥𝕚𝕠𝕟/𝟛 ℙ𝕒𝕣𝕥𝕤 ℂ𝕠𝕦𝕡𝕝𝕖 : 𝕋𝕒𝕖𝕛𝕚𝕟 𝔾𝕖𝕟𝕣𝕖 : 𝔸𝕟𝕘𝕖𝕤𝕥, 𝔻𝕣𝕒𝕞...
کیم تهیونگ پسری که مبتلا به اوتیسمه ،میتونه از پس فراز و نشیب های زندگی متفاوتش بر بیاد ؟ کاپل:تهجین کاپل فرعی:جیکوک ژانر:آکادمیک،رومنس،انگست
یه داستان کلیشهای... که صرفاً جهت اینکه تهجین خیلی کم پیدا میشه اینجا شروعش میکنم
جیمین و جونگکوک! عاشقهایی که تو اوج علاقه یکیشون میدونِ احساسرو خالی میکنه و هیچ ردی ازش وجود نداره، جیمین بدون خبر و هیچ ردی کجا غیبش زده بود؟ باعثش چی بود؟ ═════✦ - تمام آسیبِ کهکشان تویی، همونقدر که پناهشی. رده زخم رو تنشی دردناک اما پرستیدنی! با هربار نبودت، زخمم سرش باز میشه، خون از تار و پودش گریه میکنه...
گره خوردن سرنوشت کیم تهیونگ خواننده رویایی با کیم سوکجین پسری که از یتیم خونه فرار کرده بود تا رویاش رو دنبال کنه چی میشد اگه اونا جوری عاشق بشن که شبیه یه خواب باشه ؟ ✨ couple:taejin genre:ROMANCE_DRAM
موسیو من تک درخت زمین سرد میشَوَم و تو برایم تک ماه اسمان شب شو تا در شب های سرد روی زمین احساس تنهایی نکنم.. و او اینگونه مینوشت... _________ رقص زیبا و دلربای انگشت های ظریفت روی کلاویه های پیانوی خاک خورده گوشه تالار رقص و رقصیدن من در کنار نواختن تو فارغ از هیاهوی بیرون همه و همه زیباست... Name:bitter coffee gen...
در تاریک ترین شب امسال وقتی آسمان به سیاهی مطلق سو برده بود ماه پشت ابر ها آشیانه کرد و از دید خارج شد ماه من تو دستان عاجزم را رها کردی و قولت را شکستی! قولی که شعارش را در قلب هایمان حک کرده بودیم ◦•●◉✿ 【Black Moon】 ____ genre:گیم،رمنس،درام Couple:تهجین.نامشخصی
هیچے تغییر نکرده ... خونمون مثل اولین روز زندگے مشترکمونه خیابون های شهر و مردمش همونن اما تو کنارم نیستے که بغلت کنم و با تمام وجود عطر شیرینتو استشمام کنم .... 🥀 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐓𝐚𝐞𝐣𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 , 𝐒𝐡𝐨𝐨𝐥_𝐥𝐢𝐟𝐞 , 𝐃𝐫𝐚𝐦 , 𝐇𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐠𝐢𝐧𝐠
همیشه قرار نیست اون چیزی که انتظارشو داریم و براش برنامه ریزی کردیم اتفاق بیوفته. اتفاقا دنیا علاقه عجیبی داره که آدما رو سوپرایز کنه و خلاف خواسته هاشون پیش بره. دونفر شاید برای هم مناسب ترین باشن ولی راه کنار هم موندنو بلد نباشن در عین حال ممکنه کنار اونی که هیچ تناسبی باهاشون نداره چیزایی تجربه کنن که تو رویا هم نم...
"فقط یک لبخند کافی بود تا دنیایم را نمیباختم... 𝑵𝒂𝒎𝒆:paraller World 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:taejin 𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓:Fantasy,Angst,Smut,Vampire,Omegavers
سلام؛ هر از چندگاهی دستم دلتنگ نوشتن میشه و شروع میکنه به نوشتن سناریو. داخل این بوک، سناریوهایی رو که از تهجین عزیزم مینویسم میذارم. بعضی از نوشتهها، به اوایل نویسنده شدنم برمیگردن و قلمشون قابل تعریف نیست، امیدوارم بتونید بد بودنش رو تحمل کنید و لطفا، حتما تاریخ زیر هر سناریو رو چک کنید. [قلب بنفش] - کاپل: ته...
یعنی فقط عبور کنم و برم؟ نمیتونم بذارم به خاطر من آسیب ببینن ولی... نمیتونین به منم یه فرصت بدین؟
"بوسههای ما هیچ وقت از قلبهایی که لمسشان کردهاند، پاک نمیشوند." •°|Couple: taejin, yoonmin °•|written by: felora •°|genre:criminal, Angst, mystery °•|introduction : [جین نمیدونست کجاست یا چه اتفاقی براش افتاده؛ فقط وقتی بهخودش اومد که جنازهی اون دختر رو کنارش دید.]
"ازدواج اجباری" جین وارث یه خانواده ثروتمنده که بعد از مرگ پدربزرگش همونطور که ازش انتظار میرفت وارث میشه همهچیز خوب پیش میره تا یکروز میفهمه مسئولیت جدیدی بهش تحمیل شده و اون ازدواج با پسری شهریی که فقط دورا دور ازش شناخت داره.... به اجبار ازدواج کردن و زیر یه سقف رفتن میتونه خوشبختش کنه؟ Gnare:romance,angst,smut🔞 ...
به یاد بیار.... دوستی چندین سالهی جین و تهیونگ بعد از یه شب باهم خوابیدن توی مستی، دیگه هیچوقت مثل سابق نشد.... کاپل : تهجین، جیکوک، سپ وضعیت آپ : کامل شده couple : taejin Translated with changes The main author : taejiniseviyor
_از بچگی، این ماهیچهی تپندهی لعنتی تو سینهم، مشکل داشت. درد میگرفت و نفسم رو میبرید... ولی وقتی برای آخرین بار منو بوسیدی، درد جدیدی رو تجربه کرد؛ نه تنگ شدن عروق بود و نه تپش نامنظم، داشت مچاله میشد... داشت تپیدن رو فراموش میکرد. +تهیونگ، من برای عاشق بودن به پاریس نیازی نداشتم، خندههای تو این شهر رو «مونمارتر» من می...
تو دنیای جدیدی روی صفحه ترسیم کردی و من رو دلباخته کردی. حالا پسری از جنس خودت داره هوش از سرم میبره، صادقانه بگم من تسلیمم. Fiction: Color palette Couple: Taejin, Nammin Genre: Dram, Angst, Romance, Smut ^every tuesday^ خلاصه: تونسته بود او رو فراموش کنه ولی حالا کل کائنات دست به دست هم دادن تا از خیال باطل درش بیا...
موهای مشکی رنگش همراه با باد به رقص در اومده بود قدمی به پسر نزدیک شد و به سختی آب دهنشو قورت داد. "دستتو...بهم بده...پتال" پوزخندی زد و قدمی به عقب برداشت... "که بازم رهاش کنی؟" 𝗀𝖾𝗇𝖾𝗋|𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾,𝖿𝗅𝗎𝖿𝖿,𝖺𝗇𝗀𝖾𝗌𝗍,𝗌𝗆𝗎𝗍,𝖺𝗆𝗉𝖾𝗋𝗀, 𝗈𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 𝖬𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾"𝗍𝖺𝖾𝗃𝗂𝗇 𝗐𝗋𝗂𝗍𝗍...
_آخه کدوم آدم عاقلی به اونجا پیرسینگ میزنه ؟ +به این خوبی چشه مگه ؟ &&&&&&&&&&& _جین صدبار گفتم از این عکسا نفرست تو گروه +تو بگی ..من واسه تو که دوست دختر داری نمیفرستم واسه سینگلا میفرستم .. &&&&&&&&&&&&& _هیونگ...؟ میگم ..چیزه... می...