His trophy | taejin
. میدانستم که تو سیبی هستی از بهشت ... اما کنار دریا که دیدمت دانستم که تو باغ بهشتی از پای تا به سر
. میدانستم که تو سیبی هستی از بهشت ... اما کنار دریا که دیدمت دانستم که تو باغ بهشتی از پای تا به سر
after us | کامل شده" بعد از ما" تو همیشه برای من فرق داشتی! با دیدنت قلبم تُند تر میزد، وقتی نگاهمون بهم گِره میخورد نفسم بند میاومد، حتی دستام میلرزید وقتی لمسشون میکردی... من همیشه نگاهم به تو بود، با اینکه فقط برای تو چیزی جز یک دو...
به یاد بیار.... دوستی چندین سالهی جین و تهیونگ بعد از یه شب باهم خوابیدن توی مستی، دیگه هیچوقت مثل سابق نشد.... کاپل : تهجین، جیکوک، سپ وضعیت آپ : کامل شده couple : taejin Translated with changes The main author : taejiniseviyor
داستان از جایی شروع میشه که تهیونگ مجبور میشه برگرده سئول شهری که ازش متنفره... و خونهای که سالهاست ازش دور بوده 𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲,𝗿𝗼𝗼𝗺𝗺𝗮𝘁𝗲,𝘀𝗺𝘂𝘁 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝘁𝗮𝗲𝗷𝗶𝗻,𝗸𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻 𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿:𝗟𝗜𝗖𝗛𝗘𝗘𝗥𝗬🍒 Start:𝟮𝟬𝟮𝟭/𝟬𝟲/𝟮𝟭 #تهجین #کوکمین #ناممین #کوکجین
(کامله:/) -من عجیب نیستم..فقط به کارایی علاقه دارم که تو از انجام دادنشون واهمه داری:) .... -فکر میکردم خیلی چیزارو میدونم ولی دقیقش اینه...هیچی واضح نیست و من هیچی نمیدونم... taejin..nammin..y/nkook..sope 🪓yolo
«تهجین» وانشات.... چرا بعد این همه سال؟ بعد اینهمه سال ک از هم دور بودیم و حالا جفتمون پخته تر شده بودیم، هنوزم دلم با دیدنش میلرزید؟! #تهجین #جین #تهیونگ #رمنس
من اصلا فیک نمینویسم فقط دلم یه وانشات عاشقونه تهجین میخواست، که شد توشات. ☺️☺️☺️
توشات تهجینی😍 دارممیمیرم...یه هفته ست نه بهم نگاه میکنه نه باهام حرف میزنه...نزدیکش میرم با اخم صورتشو برمیگردونه...منکه خیلی وقته قبول کردم نمیتونه منو اونطور که من دوستش دارم، دوست داشته باشه ولی یه هفته ست حتی نگاهشم ازم دریغ میکنه...
بهم قول بده بعد از من جای هر دوتامون زندگی کنی، قول بده خوشبخت میشی. قول بده دنبال انتقام من نمیری. سالها پیش به خاطر من از همه چیزگذشتی حتی هویتت رو از دست دادی و تبعید شدی. ازت میخوام جای من زندگی کنی! بمون اینجا و خوشبخت شو، بزار این عذاب با مردن من تموم شه. پ. ن : هپی اند Couple : #teajin #kookjin #Complete
"عشق چیز عجیبیه ، عشق مثل آتش می مونه. یا میتونی از گرماش لذت ببری یا تو آتش عشقتون بسوزید. پس کسایی که ادعای عاشق بودن میکنن باید عواقب عشقشون رو در نظر بگیرن ، این چیزی بود که سوکجین بر عکس همه امگا هایی که به ضعیف بودن متهم میشدن ، اون قوی بود ، امگایی که از همه چیز حتی خودش میگذره تا عشقش رو ثابت کنه" _________...
-نه نه...فقط دلم برای اون یکی بابا خیلی تنگ شده چرا تو خونه نیست؟ رفته جایی؟ اپا تهیونگ میشه بگی زودتر برگرده دل بورا یه عالمههه براش تنگ شده این هوا دست های کوچیکش رو تا جایی که میتونست از هم فاصله میده. تهیونگ با دیدن رفتار دخترش اشک توی چشم هاش جمع میشه به سمت بورا میره و بغلش میکنه، تمام تلاشش رو میکنه تا صداش نل...
مهم نيست چقدر سخت تلاش كنه تا تو دام اون بارمن مو بلوند جذاب نيفته... يه روزي جين خودشو در حالي پيدا ميكنه كه تو دامي كه تهيونگ براش پهن كرده داره دست و پا ميزنه =)
بوک وانشات تهجین 💙✨🌙 Written by :me ، AMOR ژانر :_ کاپل اصلی :تهجین Genre:_ Main Couple:taejin @taejin_bluemoon #1 وانشات
سوکجین و برادرش جیمین، برای پخش نشدن ماجرای تصادف گروه معروف بنگتن اجبارا برای معالجه وارد خوابگاه شون میشن. - +"دنیای من تاریک بود. انقدر پر پیچ و خم که حتی نمیدونستم باید برای نجات خودم از باتلاقی که هر لحظه بیشتر داخلش کشیده میشدم، به کجا قدم بزارم. تا وقتی که تو اومدی، دستم رو گرفتی و شدی راهنمای من.." ... کاپل...
اینجور نبود که از قبل نقشه کشیده باشم. فقط اتفاق افتاد وحالا من نمیدونم چجوری باید این وضعیت رو کنترل کنم. خب شاید من آدم خوش گذرونی باشم اما... اما این باعث نمیشه بخوام با اون اینکارو کنم... کسی که تقریبا منو بزرگ کرده. باید جبرانش کنم هرجور شده، حتی اگه قلبم هزاران تیکه بشه... همه چیز از حدود یک ماه پیش شروع شد، یک...