Please Don't Eat Me [Ziam Mayne Version - Completed]
موش کوچولو فکر میکرد مار شیطانی همسایه بالاخره میخورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمهی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو میکرد. مترجم: -Liammalik-
موش کوچولو فکر میکرد مار شیطانی همسایه بالاخره میخورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمهی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو میکرد. مترجم: -Liammalik-
"هیچ شنیدی که میگن چشم ها نمیتونن دروغ بگن؟ حقیقت نداره! تنها قاعدهای که اینجا صدق میکنه اینه که هر چی چشم ها زیباتر باشن، دروغ های زیباتری هم میتونن بگن!"
- میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی الان هم که نیست اون و به من ترجیح میده لیام با گفتن این حرف ناخودآگاه د...
I'm Devil And Evil Lust is In Your Veins Ziam Mayne ⌲ Fan-Fiction By: sören Update: Completed
"انتخاب هاي بد، داستان هاي بهتري ميسازن." من هيچ وقت فكر نميكردم يه معامله ساده انقدر مسير زندگيمو عوض كنه اما نه! اشتباه نكنيد! ما ادم خوباي قصه نيستيم! ما خاكستري ايم! ولي پليس از خاكستري هم خوشش نمياد...
یاد بگیر آدما رو از روی جلد شون قضاوت نکنی. من قضاوت نکردمت ، فقط خیلی دیر خود واقعیت رو شناختم عزیزم. حاوی خشونت و اسمات و چیز های عجیب⚠️🚫🔞
🍷17 نوامبر یه تاریخ معمولی نبود... اون پسر نمیدونست چرا هر سال تو این تاریخ واسش اتفاقای شوم میوفته... اما اینم نمیتونست درک کنه که چرا تاریخ تولد طعمه اش هم جزو تاریخ 17 نوامبر بود.... 🍷 ژانر : خوناشام..تخیلی..مرموز 🍷 وضعیت آپ : کامل شده Zayn malik...
اگه دنیا یه دروغ مزخرف بزرگ باشه این که من دوستت دارم یه واقعیته... . . . . زیام استوری&لیوم تاپ و همچنین زیاد طولانی هم نیست کامل شده
درحال آپ "🌿☁️ "نشسته روی تک صندلی انتهای دنیا مغموم و پریشان ، رها شده بودم از بین تمام آدم های دنیا از بین تمام رهگذر های بی خبر از سکوت های آغشته به فریادم ، تو صدایم را شنیدی ... تو دستم را گرفتی مرا از تمام کوه ها بالا کشیدی هنگامی که تمام طناب ها پوسیده بودند بار ها به این فکر کردم زندگی ارزش این همه درد را...
{Ziam & Larry Paranormal Novel} و خداوند برخی فرشتگان را از زیبایی به زشتی می کشد... بالهایشان را سیاه می کند و صورتهایشان را قبیح... گناهشان چه می تواند باشد؟ بغیر از گول خوردن توسط شیطان؟ زمانی که شیطان توانست اولین فرشته را از راه حقیقی منحرف کند, فرشته از بهشت تبعید شد و دیگر میان فرشته ها جایی نداشت, انسان ها آنه...
لیامی که کل زندگیش تو یه خواننده ی معروف و دوست داشتنی به اسم زین مالیک خلاصه شده و حالا قراره یه سفر چند ماهه رو باهاش تجربه کنه... کاور:deborah_me@ [وضعیت:کامل شده!] 1 #ziam 1 #zaynmalik
ز, ليام من ميترسم اونا مي خوان منو اعدا.... ل, هييشش هيچکس تا وقتي من اينجام جرعت نميکنه نزديکت شه تخس کوچولوم .کافيه دستشون بهت بخوره تا کاري کنم از ب دنيا اومدنشون پشيمون بشن
COMPLETED Ranking #1 in Fanfiction -حداقلش من همینی ام که هستم، تو کی هستی پشت نقاب هات ؟! +من همون لعنتیم که قرار بود عذابت بدم، ولی نمیدونستم با عذاب دادنت خودمم نابود میشم !
+آقای پین، یا بچهی بوگندوتو از جلوی در خونهی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
چشم های جنگلی... :هر لحظه ازم دور میشدی ولی فهمیدن اینکه نمیخوای جایی بری اونقدرا هم سخت نبود بیب. میتونم همه چیزی که تمام مدت با چشمات ازم میخواستیو بهت بدم کیتن فقط بخوا و به زبون بیارش : fuck me daddy
-بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه...
{completed} -من از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمیترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.
بيـا به هم نـگـاه كنيـم... هـركـي زودتـر پـلـك زد، مـن تـورو مـيـبـوسـم ^-^ قبول؟ (^O^)! △▼ I Can't Fall For AnyOne Else, Because Of YOU ▼△ ←یـه داسـتان کـوتاه از زیـام→
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستارههای آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
"من میتونم کاملت کنم لیام." "نمیخوام. چون اونم همینو میخواست ولی من نتونستم ازش محافظت کنم، اگر تو روهم از دست بدم..." "من خودم کسیم ک قراره از تو محافظت کنه." [Completed]
- when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه ؟ - نه دیگه از دستت نمیدم - اما نه ، هیچوقت دیگه .
• زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که ماما...