معرفی فیک🍀
معرفی و آرشیو فن فیکشن های قوی و قشنگ
نام↲ پنجاه سایه خاکستری خلاصه ↲ وقایع این رمان که در سیاتل ایالات متحده آمریکا رخ میده به بیان روابط عاطفی عمیق میان جئون جونگکوک، پسری باکره و فارغ التحصیل رشتهٔ ادبیات و کیم تهیونگ، کارآفرین بانفوذ و ثروتمند میپردازه.جونگکوک بعد از اشنایی با کیم زندگیش دچار تغییراتی میشه که... ᴳ ᴱ ᴺ ᴿ ᴱ ↓ 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐛𝐝𝐬𝐦...
کاپل:کوکوی ژانر:انگست،امپرگ،رمنس،هپی اند "هر ادمی یه روز خوب داره یه روز بد. اما برای تهیونگ چرا این روز بد اینقدر طولانی بود؟ -لعنتی،از چاله در میام میافتم تو چاه،جیمی منو این همه بگایی محاله......"
(فصل اول) هیچکس باورش نکرد، طوری که حتی خودش هم کم کم خودش رو گم کرد... اما دنیا در برابر یه مظلوم، ساکت نمیمونه و یه روز تقاصش رو از ظالم میگیره:) ••••••••••••••••••••••••• (فصل دوم) -جونگ کوک؟؟؟ +اشتباه گرفتی. -اما تو خیلی شبیه اونی. +جونگ کوکی دیگه وجود نداره، دیگه دنبالش نگرد که هرگز پیداش نمیکنی. •••••••••...
کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین«جیمین تاپ»، سکرت. خلاصه: جونگ کوک سال ها پیش حافظهش رو به همراه پدر و مادرش از دست میده و کنار داییش و پسر داییش یونگی زندگی نرمال و به دور از هیجان و خونریزی ای داره. اما چی میشه که همون خاطرات فراموش شده باعث بشه فردی به اسم کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و زندگی نرمالش رو نابود کنه؟ ...
امپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو آینه ببینه ولی تو بدن ظریف و زیبا لونا باشه ... قسمتی از داستان : نی...
[ completed ] |رقیب عشقی| کاپل: تهکوک (ورس) ژانر: رمنس | درام | انگست | اسمات کیم تهیونگ از دیدن هر روزه ی کارآموزِ گستاخِ شرکت با اون لبخندهای رواعصابش که دلِ دختر موردعلاقه اش رو برده بود متنفر بود. جئون جونگ کوک تنها آدمی بود که تهیونگ به شدت ازش نفرت داشت، رقیب عشقیِ عوضی و خوش قیافه اش!
🌿پایان یافته🌿 تهیونگ امگای یتیمی که بعد از رهاشدن توسط خانواده عموش، وقتی تنها و نیمه هوشیار از ترس راهزنا پنهان شده بود با جونگکوک،فرمانده و شاهزاده کشورش آشنا میشه... _ظاهرأ اینجا یه الماس سفید داریم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• قسمتی از فیک : _باید خودتو ببینی تهیونگ...خیلی...
بوسه ی سمی (کامل شده)🩸🍷 خون پسرک آنقدر دلچسب بود که می توانست تا آخرین قطره جانش بنوشد و مثل باقی شکارهایش رها کند تا بمیرد ولی فلز سرد و سوزنده ای به لب پایینش خورد و تلخی مزه اش را حتی نچشیده حس کرد. نقره؟ زنجیر نقره؟ لحظه ای فقط سرش را عقب برد و زنجیر را قاپید. کشید و کند تا کناری پرت کند و به کارش ادامه بدهد که...
Taekook [completed] می ترسم از دوستت دارم هات . وقتی نمیدونم با بوسه صورت چند نفر رو بریدی... . که لب هات این چنین خونه ..... ............................................ چی میشه اگه مدام نگاه یه نفرو روی خودت حس کنی...ولی نبینیش... ندونی کیه... ندونی کجاست... چی میشه اگه نفر بیاد بهت بگه تو تا ابد مال منی... بگه خودت...
Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه...
براى آخرين بار با چشمانى غمبار به او نگريست و توانست با آخرين نفسش به او بگويد: " فقط خدا مى داند که چقدر تو را دوست داشتم..." گابریل گارسیا مارکز 💙 کاپل: کوکوی. 💙 ژانر: انگست، درام 💙 وضعیت: کامل شده.
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانهوار وابستهی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظهای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره...
〴︎Summary ৲︎ ترجمهی افتراستوریهای فیکشن لاورفایتر؛ حتما قبل از شروع این کار، خود لاور فایتر رو بخونید 🤍 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namjin 〴︎Genres: AgePlay, Romance, Fluff, Smut, Angst, Thriller, Feminization
یک پسر جوانِ ژاپنی که به خاطر مشکلاتی از توکیو به فرانسه سفر میکنه. اون پسر، پرنس چارمینگِ دیزنی لند پاریس به حساب میاد و به نظر میرسه که قراره سیندرلای خودش رو در دلِ شهر پاریس، زمانی که روی یکی از نیمکت های کافهی له دو مگو نشسته پیدا کنه! - حالا که به قصر من اومدی باید بگم سیندرلا یه چیزی رو برای پرنس چارمینگ جا می...
- اینها همهاش تقصیر خودته. من فقط میخوام مال تو باشم، درست مثل لباسهایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون میگیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشمهام از خودم میپرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم)
جونگ کوک پسری ک ولیعهد و بعد مرگ پدرش ناچار به گذاشتن تاج پادشاهی روی سرش میشه... انجام دادن کار های که بهشون علاقه ای نداره و فقط از روی انجام وظیفست باعث میشه تبدیل به یک آدم سرد و خشک بشه ولی چی میشه اگه توی یک مهمونی با چیزی رو به رو بشه ک زندگیشو زیر و رو کنه.... وضعیت - پایان یافته- کاپل .kookv ژانر..romance-h...
داستان ما دربارهی جئون جانگکوک پسری پاک و مظلوم و کیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیای سئول که از قضا عاشق و دلباخته ی جئون جانگکوک داستان ماست. تهیونگ بعد از اعتراف به جانگکوک به عنوان دوست پسر رسمیش شناخته میشه ولی......... چی میشه اگه جانگکوک شغل واقعیه تهیونگ رو بفهمه و همه چی از هم بپاشه و جانگکوک دیگه تهیونگ ر...
[خوشحالی ] 💌 [ نویسنده] 💌 اندیشه [ خلاصه ] 💌 جئون جونگ کوک استادی که دو ترم تهیونگ رو توی درس زبان مشروط کرده، تهیونگ بخاطر رهایی از دست جونگ کوک همراه مادرش به سئول نقل مکان کرده اما توی ترم جدید دوباره جئون جونگ کوک رو توی دانشگاه جدیدش هم میبینه... [ کاپل ] 💌 کوکوی، یونمین [ ژانر ] 💌 رمنس، اسمات، طنز
- تو بوسه اول منو دزدیدی .فکر نمی کنی باید مسئولیتشو قبول کنی؟ + جداً؟ تو بیشتر از دو هزار سالته و انتظار داری باور کنم من بوسه اولتو دزدیدم؟ - چی می تونم بگم؟ من آدم سنتی ام. منتظر پرنسس سوار بر اسب سفیدم بودم... ولی یه شاهزاده از آب در اومد. نه که مشکلی داشته باشم... 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏, 𝒀𝒐𝒐𝒏�...
شاید کیم تهیونگ اونی نباشه که همه فکر کنن ولی ورود دکتر جئون معروف هانول به زندگیش چطور؟! -تاریک ترین چیزی که میتونی بهش فکر کنی چیه؟ +شاید این که دیگه قلبم واست نتپه! کاپل:ویکوک. یونمین... ژانر:کمدی، درام، اسمات،هپی اند *لطفا اگه قراره تو پارتای اسمات بگین چقدر باز نوشتی ازتون عاجزانه تقاضا دارم که شروعش نکنین*
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپهای استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلکپینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی ک...
Genre: Romance/smut/fun [کامل شد] Author: mojdeh.6_6 couple: vkook♡ page:.17 سلام گایز این اولین بوک منه امیدوارم خوشتون بیاد💋 اع یه توضیح راجب داستان بدم. یجورایی ترسناک چون من با واقعیت یکیش کردم یجورایی وقتی میخونی انگار واقعیه و اینه که ترسناک 😂😍بعله این جانب یه ویکوک لاور روانی💜사랑해
"FULL | کـامل شـده" "فقط یک بوسه کافیه تا عاشق من بشی !" "عآشقت شدم " ژانر : دراما - اسمات - رازآلود ♕ Best Ranking : 1 #Vkook 1 #Persian 1 #Farsi 4 #KookV
*به من نگو هیونگ،من برادرت نیستم* **پس چی باید صدات کنم؟** *ددی*
**من فقط یه قاتل زنجیره ایم که فراریه،چه چیزی در موردش انقدر بده...کشتن منو خوشحال میکنه** *پس تو یه ادم بدی که گنا...* **گناه؟...داری به من میگی گناهکار؟**